تبیان، دستیار زندگی
از نظر قرآن کریم، اولیای الهی دو دسته‌اند: ولیّ ظاهر، كه مردم وی را می‌شناسند و ولیّ غایب از انظار، كه مردم او را نمی‌شناسند، گرچه او در میان آنها بوده و از حال آنان باخبر است.
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

بهره مردم در زمان غیبت

امام زمان(عج)

مردم از حضرت مهدی (عج) در زمان غیبت چه بهره‌ای می‌برند؟

پاسخ: از نظر قرآن کریم، اولیای الهی دو دسته‌اند: ولیّ ظاهر، كه مردم وی را می‌شناسند و ولیّ غایب از انظار، كه مردم او را نمی‌شناسند، گرچه او در میان آنها بوده و از حال آنان با خبر است.

در سوره كهف، وجود هر دو ولیّ، به طور همزمان بیان شده‌ است: یكی موسی بن عمران و دیگری مصاحب موقّت او در سفر دریایی و زمینی كه به نام خضر معروف است. این ولی الهی به گونه‌ای بود كه حتی موسی با او آشنا نبود و تنها به راهنمایی خدا او را شناخت و از علمش بهره گرفت؛ چنان كه می‌فرماید:

«فَوَجَدا عَبْداً مِنْ عِبادِنا آتَیْناهُ رَحْمَةً مِنْ عِنْدِنا وَ عَلَّمْناهُ مِنْ لَدُنّا عِلماً * قالَ لَهُ مُوسى هَلْ أَتَّبِعُكَ عَلى أَنْ تُعَلِّمَنِ مِمّا عُلِّمْتَ رُشْداً».1

«موسی و همراهش بنده‌ای از بندگان ما را (در لب دریا) یافتند كه وی را مشمول رحمت خود قرار داده و از جانب خویش به او علمی آموخته بودیم. موسی به وی گفت: آیا اجازه می‌دهی همراه تو باشم تا از علوم رشدآفرین خویش به من بیاموزی؟»

قرآن سپس شرحی از كارهای مفید و سودمند آن ولی الهی بیان می‌كند و نشان می‌دهد كه مردم او را نمی‌شناخته، ولی از آثار و بركاتش بهره‌مند بوده‌اند.2

حضرت ولی عصر ـ عجّل اللّه تعالی فرجه الشریف ـ نیز به سان مصاحب موسی، ولیّ ناشناخته‌ای است و در عین حال مبدأ كارهای سودمندی برای امت می‌باشد. بدین ترتیب، غیبت امام به معنی انفصال و جدایی او از جامعه نیست، بلكه او ـ همان گونه كه در روایات معصومین(علیهم السلام) نیز وارد شده ـ به‌سان خورشید در پشت ابر است كه دیدگان آن را نمی‌بینند، امّا به اهل زمین نور و گرمی می‌بخشد.3

پیامبر گرامی(ص) فرمود: «آری سوگند به خدایی كه مرا به نبوت برگزید، مردم از او سود می‌برند و از نور ولایتش در دوران غیبت، بهره می‌گیرند؛ چنان كه از خورشید به هنگام قرار گرفتن پشت ابرها بهره می‌برند».4

اشعه معنوی وجود امام(ع) در حالی كه در پشت ابرهای غیبت نهان است، دارای آثار قابل ملاحظه‌ای است كه علی‌رغم تعطیل مسأله تعلیم و تربیت و رهبری مستقیم، حكمت وجودش را آشكار می‌سازد. در این جا به بیان برخی از این آثار می‌پردازیم:

الف) پاسداری از آیین الهی

با گذشت زمان و آمیختن سلیقه‌ها و افكار شخصی به مسائل مذهبی و گرایش‌های مختلف به مكتب‌های انحرافی و دراز شدن دست مَفسده جویان به سوی مفاهیم آسمانی، اصالت پاره‌ای از این قوانین از دست می‌رود و دست‌خوش تغییرات زیان‌بخشی می‌گردد.

از نظر قرآن کریم، اولیای الهی دو دسته‌اند: ولیّ ظاهر، كه مردم وی را می‌شناسند و ولیّ غایب از انظار، كه مردم او را نمی‌شناسند، گرچه او در میان آنها بوده و از حال آنان باخبر است.

این آب زلال كه از آسمان وحی نازل شده، با عبور از مغزهای این و آن، به تدریج تیره و تار گشته، صفای نخستین خود را از دست می‌دهد. این نور پرفروغ، با عبور از شیشه‌های ظلمانی افكار تاریك، كم‌رنگ‌تر می‌گردد. خلاصه با آرایش‌ها و پیرایش‌‌های كوته بینانه افراد و افزودن شاخ و برگ‌های تازه به آن، چنان می‌شود كه گاهی انسان در بازشناسی مسائل اصلی، دچار اشكال می‌گردد. آن شاعر، خطاب به پیامبر (ص) می‌گوید:

شــــرع تـــو را در پـی آرایشنـد

دیــن تـــو را از پـی پـیـرایـشنـد

بسْ كـه فـزودند بر آن بـرگ و بر

گــر تـو ببینـی نـشنـاسی دگـر

با این حال، آیا ضروری نیست كه در میان جمع مسلمانان كسی باشد كه مفاهیم فناناپذیر تعالیم اسلامی را به شكل اصلی‌اش حفظ و برای آیندگان نگه‌داری كند؟

می‌دانیم در هر مؤسسة مهمی، صندوق نسوزی وجود دارد كه اسناد مهم را در آن نگه‌داری می‌كنند تا از دستبرد دزدان محفوظ بماند و در صورت آتش سوزی، از خطر حریق مصون باشد؛ چرا كه اعتبار و حیثیت آن مؤسسه در گرو حفظ آن اسناد و مدارك دارد.

سینه امام و روح بلند او، صندوقچه حفظ اسناد آیین الهی است كه همه اصالت‌های نخستین و ویژگی‌های آسمانی این تعلیمات را در خود نگاه‌داری می‌كند، «تا دلایل الهی و نشانه‌های روشن پروردگار باطل نگردد و به خاموشی نگراید» ; و این یكی دیگر از آثار وجود او است.

ب) تربیت منتظران آگاه

منتظران

بر خلاف آنچه بعضی می‌پندارند، رابطه امام در زمان غیبت به كلی از مردم بریده نیست، بلكه آن گونه كه از روایات اسلامی برمی‌آید، شمار اندكی از آماده‌ترین افراد ـ كه سری پر شور از عشق خدا و دلی پر ایمان و اخلاص فوق العاده برای تحقّق بخشیدن به آرمان اصلاح جهان دارند ـ با حضرتش در ارتباط‌اند.

معنای غیبت امام (عج)، این نیست كه آن حضرت به شكل روح نامرئی و یا شعاعی ناپیدا در می‌آید، بلكه او از یك زندگی طبیعی و آرام برخوردار است; به طور ناشناخته در میان همین انسان‌ها رفت و آمد دارد. دل‌های بسیار آماده را برمی‌گزیند و در اختیار می‌گیرد و آنها را بیش از پیش آماده می‌كند و می‌سازد. افراد مستعد، به تفاوت میزان استعداد و شایستگی خود، توفیق درك این سعادت را پیدا می‌كنند. بعضی از آنان چند لحظه و برخی چند ساعت یا چند روز و جمعی سال‌ها با حضرت بقیة الله(ع) در تماس بوده‌اند.

آنان كسانی هستند كه آن چنان بر بال و پرِ دانش و تقوا قرار گرفته و بالا رفته‌اند كه همچون مسافران هواپیماهای دور پرواز، بر فراز ابرها قرار می‌گیرند، آن جا كه هیچ‌گاه حجاب و مانعی بر سر راه تابش جهان‌بخش آفتاب نیست، در حالی كه دیگران در زیر ابرها و در تاریكی و نور ضعیف به سر می‌برند.

به درستی حساب صحیح نیز همین است. كسی انتظار داشته باشد كه آفتاب را به پایین ابرها فرود آورد تا چهره آن را ببیند. چنین انتظاری، اشتباهی بزرگ و پنداری باطل بیش نیست. این ما هستیم كه باید بالاتر از ابرها پرواز كنیم، تا شعاع جاودانه آفتاب را جرعه جرعه بنوشیم و سیراب گردیم.

به هر حال، تربیت این گروه منتظر، یكی دیگر از حكمت‌های نهفته در غیبت آن حضرت است.

پیامبر گرامی (ص) فرمود: «آری سوگند به خدایی كه مرا به نبوت برگزید، مردم از او سود می‌برند و از نور ولایتش در دوران غیبت، بهره می‌گیرند؛ چنان كه از خورشید به هنگام قرار گرفتن پشت ابرها بهره می‌برند».

ج) نفوذ روحانی و نا پیدا

چنان كه می‌دانیم، خورشید یك پرتو مرئی دارد كه از تجزیه آن‌ها، هفت رنگ معروف پیدا می‌شود; و یك سلسله اشعه نامرئی نیز دارد كه «اشعه ماوراء بنفش» و «اشعه مادون قرمز» نامیده شده است. هم‌چنین یك رهبر بزرگ آسمانی، خواه پیامبر باشد یا امام، علاوه بر تربیت تشریعی ـ كه از طریق گفتار و رفتار و تعلیم و تربیت عادی صورت می‌گیرد ـ تربیت روحانی دارد كه از راه نفوذ معنوی در دل‌ها و فكرها اعمال می‌شود و می‌توان آن را تربیت تكوینی نام گذاشت. در آن جا الفاظ و كلمات و گفتار و كردار به كار نمی‌آید، بلكه تنها جاذبه و كشش درونی مؤثر است.

وجود مبارك امام (ع) در پشت ابرهای غیبت نیز، این اثر را دارد كه از طریق شعاع نیرومند و پردامنه «نفوذ شخصیت» خود، دل‌های آماده را در نزدیك و دور، تحت تأثیر جذبه مخصوص قرار داده، به تربیت و تكامل آن‌ها می‌پردازد و از آنان انسان‌هایی كامل‌تر می‌سازد. ما قطب‌های مغناطیسی زمین را با چشم خود نمی‌بینیم، ولی اثر آن‌ها روی عقربه‌های قطب‌نما، در دریاها، راهنمای كشتی‌هاست و در صحراها و آسمان‌ها، راهنمای هواپیماها و وسائل دیگر است. در سرتاسر كره زمین، از بركت این امواج، میلیون‌ها مسافر راه خود را به سوی مقصد پیدا می‌كنند. وسائل نقلیه بزرگ و كوچك به فرمان همین عقربه ظاهراً كوچك از سرگردانی رهایی می‌یابند.

آیا تعجب دارد اگر وجود مبارك امام (ع) در زمان غیبت، با امواج جاذبه معنوی خود، افكار و جان‌های زیادی را كه در دور یا نزدیك قرار دارند، هدایت كند و از سرگردانی رهایی بخشد؟ البته نباید فراموش كرد كه امواج مغناطیسی زمین، روی هر آهن پاره بی‌ارزش اثر نمی‌گذارد، بلكه تنها بر عقربه‌های ظریف و حساسی كه خاصیت آهن‌ربایی یافته‌اند و یك نوع سنخیت و شباهت با قطب فرستنده امواج مغناطیسی پیدا كرده‌اند، اثر می‌گذارد. بدین ترتیب دل‌هایی كه ارتباطی با امام(ع) دارند و شباهتی را در خود ایجاد نموده‌اند، تحت تأثیر آن جذبه روحانی قرار می‌گیرند.

آثار وجودی و بركات آن حضرت در زمان غیبت بیش از آن است كه در این مختصر بگنجد، از این رو به همین مختصر بسنده می‌كنیم . خوشبختانه محققان اسلامی در این باره به نگارش و شرح و بسط پرداخته‌اند كه مطالعه آنها را به علاقمندان توصیه می‌كنیم.

نویسنده : حضرت آیت الله سبحانی

گروه دین و اندیشه - مهدی سیف جمالی


[1] .  كهف/65ـ66.

[2] .  سوره كهف، آیات: 71ـ 82.

[3] .  كمال الدین، شیخ صدوق، باب 45، حدیث 4، ص 485.

[4] .  بحارالأنوار، ج52، ص 93(به نقل از كمال الدین شیخ صدوق).

مشاوره
مشاوره
در رابطه با این محتوا تجربیات خود را در پرسان به اشتراک بگذارید.