قرآن چه شیرین زبان است!
انسان در بینش مترقى قرآن، برگزیدهى خدا، امانتدار او، برخوردار از كرامت ذاتى، انتخاب شده و انتخابگر، آراستهى به وجدان اخلاقى، در بر دارندهى فطرت توحیدى، مجهز به كششها و انگیزههاى كمال جویانه و آزادمنشانه، مسئول و متعهد، خردمند و خرد ورز، مسلح به ابزارهای حیرت انگیز شناخت، داراى ظرفیت بسیار گستردهى علمى و معنوى، سمبل آفرینش، گل سرسبد خلقت و گران قدرترین، ارزشمندترین، مترقى ترین، پویاترین، بالندهترین و برترین پدیدهى دستگاه آفرینش است .
درست به همین دلیل است كه در نگرش انسان پرور قرآن هدف نهضتهاى توحیدى و آمدن پیامبران و برنامههاى آسمانى، آموزش و تربیت سازندگى و برازندگى و رشد و اوج انسان است؛ همان سان كه فلسفهى پیدایش و گسترش مراكز علمى، فرهنگى، دانشگاهى، تربیتى، و هدف و موضوع همه ى علوم و دانشهاى بشرى نیز انسان و تربیت و پیشرفت و نیك بختى و سعادت و شكوفایى اوست .
هدف والاى قرآن و كران تا كران آیات آن، بالا بردن انسان، رشد دادن، اوج بخشیدن، به پرواز در آوردن او و رساندنش به جایگاهى است كه باید برسد؛ به موقعیت پرفرازى كه باید اوج گیرد، به شرایط و فضاى مساعد و مطلوبى كه باید پر كشد و دریابد، و توجه دادن او به آن اصل مترقى و والا و پرفرازى كه رنگ خدا گیرد و به منش و آیین او آراسته شود.
صِبْغَةَ اللّهِ وَ مَنْ أَحْسَنُ مِنَ اللّهِ صِبْغَةً وَ نَحْنُ لَهُ عَابِدونَ (بقره / 138)
رنگ خدایى [بپذیرید! و به توحید و تقوا و آزادمنشى كه جانتان را به آن رنگ آمیزى نموده و آراسته است، بگرایید؛] و چه كسى از خدا خوش نگارتر [و چه رنگى از رنگ معنوى خدا بهتر]؟! و ما تنها او را مى پرستیم .بر این باور است كه قرآن از هر وسیلهى اندیشاننده، از هر زمینهى انگیزاننده و مترقى، از هر موضوع خردمندانه، از هر فرصت به هنگام، از هر لحظهى حساس، هر زمان و مكان مساعد، هر موقعیت و مقام مناسب و هر سوژهى سازنده و پردازندهاى در این راه بهره مى گیرد و براى هر كس، در هر جا، در هر شرایط و هر زمانى، برنامهى زندگى، نردبان رشد و الگو و نمونهى ماندگار و پر جاذبه ارائه مىكند؛ چرا كه انسان در بسترى از زمان و مكان و شرایط تاریخى و اجتماعى در مسیر شدن و شكوفا گردیدن و به گل و میوه نشستن است و در این راه، از نسیم دل انگیز علمى و فرهنگى، جذبههاى جانبخش معنوى و درخشش ها و تابشهاى عرفانى بعثتها و نهضتهاى توحیدى و تجربههاى گرانبهاى بشرى اثر مىپذیرد و بهره مىبرد.
براى او در راه شدن ، لحظهها خاطره انگیز است ، روزها، هفتهها، ماهها، سالها لبریز از آموزش است ، مكانهاى جغرافیایى یادآور رویدادهاى غرور آفرین یا تاسف انگیز است. داستانها و سرگذشتهاى تاریخى، نقش ساز و شكل پرداز جان و روان و اخلاق و منش انسان است، و چهرههاى نامدار تاریخ براى او، تاریخ ساز و جامعه پرداز یا فرصت سوز و انحطاط آفرین است. و قرآن به دلیل ظرفیت بسیار گستردهى علمى و معنوى انسان براى شدن و به خاطر ابعاد گوناگون او، دروازههاى متنوع رشد و اوج را بر روى او مى گشاید و از راههاى گوناگون با او گفتگو مىكند... و با زبانهاى مختلف با او سخن مىگوید.
رنگ خدایى [بپذیرید! و به توحید و تقوا و آزادمنشى كه جانتان را به آن رنگ آمیزى نموده و آراسته است ، بگرایید؛] و چه كسى از خدا خوش نگارتر [و چه رنگى از رنگ معنوى خدا بهتر]؟! و ما تنها او را مى پرستیم . (سوره بقره آیه 138)
قرآن گاه با زبان دلیل و برهان با انسان سخن مىگوید، و گاه با زبان احساس و عاطفه . زمانى با زبان حقوقى با انسان رو به رو مىشود و زمانى دیگر با زبان هنر. در برخى آیات با زبان پند و اندرز به سراغ او مىرود و در برخى آیات با زبان اخلاق. گاه در قالب مثالهاى پر جاذبه و جالب او را مخاطب مىسازد و گاه با زبان سرگذشتها و داستانهاى هدفدار و عبرت آموز و برانگیزانندهى تاریخى؛ تا بدین وسیله، هم دستگاه خرد و اندیشهى او را پر بار و پر شكوه سازد و هم دنیاى پیچیدهى عواطف پاك و احساسات او را جهت دهد و بپروراند، و هم جهان ناشناخته ى روح روان او را لطافت و ظرافت و زیبایى بخشد.
قرآن در راه رشد و سرفرازى و كمال و جمال انسان ، از هیچ وسیله و روش و راه سازنده و عامل برازندهاى فروگذار نمىكند؛ چرا كه به بیان فرزانهترین مرد روزگاران ، امیر دانش و خرد على علیه السلام - كه صحیفه جان را به نور این پدیدهى شگرف ، نور باران ساخته است - قرآن ظاهرى زیبا و شگفت انگیز دارد و درونى پر مایه و عمیق . اسرار نهفته و شگفتىهاى آن، پایان ناپذیر است و نوآورىها و زیبایىهاى آن هرگز به كهنگى نمىگراید و هرگز تاریكى هاى جهل و ظلم ، استبداد خشونت و جنون و جنایت جز به وسیله ى آن برنامهى مترقى و اوج بخش رفع و دفع نخواهد شد.
وَ ان القرآن ظاهِرُهُ اَنیق و باطِنُه عَمیق لا تفنى عَجائبُه وَ لا تَنقضى غَرائِبُه و لا تكشف الظلمات الا بهِ.
و نیز به سخن دیگر آن حضرت :وَ اِنَّ اللهَ سُبحانَهُ لَم یَعِظ اَحَداً بمِثلِ هَذا القُرآن فَاِنه حَبلُ اللهِ المَتین و سَبَبُه ُالامین و فیهِ رَبیع القَلب و یَنابیعُ العِلمِ و ما لِلقَلب جَلاءٌ غَیرُه مَع انّه قَد ذَهَبَ المُتذكرون وَ بَقِىَ الناسون او المتناسون.
بى گمان خداى فرزانه كسى را به مفاهیم و معارفى بلند و انسان پرور، بسان آنچه در قرآن آمده است ، پند و اندرز نداده است؛ چرا كه قرآن ، ریسمان گسست ناپذیر و استوار خدا و وسیلهى ایمنى بخش اوست . در قرآن پر شكوه ، بهار دلها و چشمه ساران دانش و بینش ، هماره جارى است و براى جانها و روان ، بویژه در جامعهاى كه بیدار دلان ، در گذشته و فراموشكاران و به فراموش سپردگان خویشتن بیشترند، درخشش و فروغى جز مشعل تابناك و روشنگر قرآن نشاید.و نیز به بیان دخت فرزانه پیامبر - كه در شناخت عمیق قرآن و در اندیشه و منش آراستگى به زیبایىهاى انسانى و اخلاقى آن بسان همتاى ارجمندش ، تجسم زنده و بالنده ى بوستان خداست - در كنفرانس شورانگیز و شعور آفرین خویش در مسجد پیامبر:
كتابُ اللهِ الناطق و القرآنِ الصادق، و النور الساطِع، و الضِیاءُ اللامِع، بَینةٌ بصائرُه، مُنكشفَةٌ سرائِرُه متجلیةٌ ظواهرُه، مغتبطةٌ به اشیاعه، قائدٌ الى الرضوان اَتباعَه، مودٍّ الى النَجاةِ استماعه، به تنالُ حجج الله المنوره، و عزائمه المفسره، و محارمه المحذره، و بیناته الجالیه، و براهینه الكافیه، و فضائله المندوبه، و رخصه الموهوبه، و شرائعه المكتوبه
... و آنچه پیامبر پس از خویش در میان امت به امانت نهاد، كتاب گویاى خدا و قرآن راستگو و نور آشكار و پرتو پر فروغ اوست . كتابى كه بینشها و دلایل آن روشن ، رموز و اسرار باطنى و ظرافت هاى آن، آشكار است و ظواهر و آموزههاى آن جلوه گر و پیروان سعادتمند و مورد غبطه و حسرت جهانیانند. كتابى است كه عمل كنندگان به مفاهیم و مقررات خویش را به بهشت پر طراوت و زیبای این جهان و آن جهان ، فرا مىخواند و شنوندگان پیامش را به ساحل نجات و رستگاری راه مینماید.× × × × ×
اکنون که در پس این خطبهی قراء درباره این کتاب شیرین زبان به ذوق آمدهای برخیز و قرآن را بگشا و بخوان که بسیار حرفها برای تو دارد.
برخیز!
آموزههایى از پیام هاى تاریخى قرآن، على كرمى فریدنى
تنظیم: گروه دین و اندیشه سایت تبیان