شعرهای ناتمام
شعرهایم ناتمام است
مثل سنگی توی جاده
جادهها را میدوم من
روز و شب پای پیاده
خستهام از شعر گفتن
شعرهایم ناتمام است
پیش من زیباترین شعر
حرفهای بیکلام است
میتوان یک عمر با گل
همنشین شد، شعرها گفت
میتوان مانند یک سنگ
شعرهایی بیصدا گفت
میتوان با سبزهها داشت
پیک نیکی شاعرانه
میشود هر شعر باشد
جیک جیکی شاعرانه
میتوان در شعر پر بود
از نماهای بهاری
میتوان با باد انداخت
عکسهای یادگاری
میتوانم من... ولی حیف
شعرهایم جان ندارند
شعرهای این چنینی
مزهی باران ندارند
شعر یعنی آسمان را
در دل خود جای دادن
عصر با خورشید مُردن
صبح با یک بوسه زادن
شعر یعنی در شبی تار
عنکبوتی را شنیدن
پر شدن از هر چه فریاد
هر سکوتی را شنیدن
میتوانم من، ولی حیف
شعرهایم ناتمام...
دوست کودکان_محمدکاظم مزینانی
گروه کودک و نوجوان سایت تبیان
***************************************