تبیان، دستیار زندگی
مرد ثروتمندی مباشر خود را برای سركشی اوضاع فرستاده بود. پس از مراجعه پرسید: -جرج از خانه چه خبر؟ -خبر خوشی ندارم قربان سگ شما مرد. -سگ بیچاره پس او مرد. چه چیز باعث مرگ او شد؟ ...
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

طرز گزارش خبر بد!(طنز)

داستان زیر را آرت بو خوالد طنز نویس پر آوازه آمریكایی در تایید اینكه نباید اخبار ناگوار را به یكباره به شنونده گفت تعریف می كند:

طرز گزارش خبر بد!(طنز)

مرد ثروتمندی مباشر خود را برای سركشی اوضاع فرستاده بود. پس از مراجعه پرسید:

-جرج از خانه چه خبر؟

-خبر خوشی ندارم قربان سگ شما مرد.

-سگ بیچاره پس او مرد. چه چیز باعث مرگ او شد؟

-پرخوری قربان!

-پرخوری؟ مگه چه غذایی به او دادید كه تا این اندازه دوست داشت؟

-گوشت اسب قربان و همین باعث مرگش شد.

-این همه گوشت اسب از كجا آوردید؟

-همه اسب های پدرتان مردند قربان!

-چه گفتی؟ همه آنها مردند؟

- بله قربان. همه آنها از كار زیادی مردند.

-برای چه این قدر كار كردند؟

-برای اینكه آب بیاورند قربان!

-گفتی آب آب برای چه؟

-برای اینكه آتش را خاموش كنند قربان!

-كدام آتش را؟

-آه قربان! خانه پدر شما سوخت و خاكستر شد.

-پس خانه پدرم سوخت! علت آتش سوزی چه بود؟

-فكر می كنم كه شعله شمع باعث این كار شد. قربان!

-گفتی شمع؟ كدام شمع؟

-شمع هایی كه برای تشیع جنازه مادرتان استفاده شد قربان!

-مادرم هم مرد؟

-بله قربان. زن بیچاره پس از وقوع آن حادثه سزش را زمین گذاشت و دیگر بلند نشد قربان.!

-كدام حادثه؟

-حادثه مرگ پدرتان قربان!

-پدرم هم مرد؟

-بله قربان. مرد بیچاره همین كه آن خبر را شنید زندگی را بدرود گفت.

-كدام خبر را؟

-خبر های بدی قربان. بانك شما ورشكست شد. اعتبار شما از بین رفت و حالا بیش از یك سنت تو این دنیا ارزش ندارید. من جسارت كردم قربان خواستم خبر ها را هر چه زودتر به شما اطلاع بدهم قربان!!!

آرت بو خوالد

تهیه و تنظیم برای تبیان : زهره سمیعی - بخش ادبیات تبیان