تبیان، دستیار زندگی
با مطالعه در رفتارهای اقتصادی پیشوایان معصوم(ع) می‏توان به اصول کلی در زمینه تولید دست یافت. آنان نه تنها خود علاقه زیادی به کارهای تولیدی و اقتصادی داشتند، بلکه با استفاده از فرصت‏های مناسب برای شکوفایی نیروهای درونی و استعدادهای نهفته افراد زمینه سازی م
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

تلاش در عرصه تولید

کارگر

قسمت اول

با مطالعه در رفتارهای اقتصادی پیشوایان معصوم (ع) می‏توان به اصول کلی در زمینه تولید دست یافت. آنان نه تنها خود علاقه زیادی به کارهای تولیدی و اقتصادی داشتند، بلکه با استفاده از فرصت‏های مناسب برای شکوفایی نیروهای درونی و استعدادهای نهفته افراد زمینه سازی می‏نموده و از این طریق در آنان انگیزه تولید و کسب درآمد را تقویت می‏کردند.

تأکید آن بزرگواران بر تولید بیانگر آن است که اسلام اقتصاد بر محور تولید مخصوصاً کشاورزی را بر سایر موارد ترجیح می‏دهد. بررسی زندگی امام علی(ع) نشان می‏دهد که آن حضرت در دوران 25 سال فاصله از امور حکومتی، بیشتر وقتشان را به باغداری و کشاورزی و کارهایی مربوط به آن نظیر حفر چاه و قنات می‏گذراندند.

اخبار و روایات متعدد تاریخی نشان می‏دهد که مهم‏ترین و اصلی‏ترین منبع مالی امام موسی کاظم(ع) کشاورزی بوده است «علی بن ابی حمزه» می‏گوید: امام کاظم(ع) را دیدم که در زمین کشاورزی خود کار می‏کرد و عرق می‏ریخت. عرض کردم: قربانت گردم! پس کارگران کجا هستند؟ فرمود: ای علی! بهتر از من و پدرم در این زمین با بیل کار می‏کردند. عرض کردم: آنان را معرفی نما! حضرت فرمود: رسول خدا(ص)، امیرالمؤمنین(ع) و پدرانم همه با دست خود کار می‏کردند. کشاورزی شغل پیامبران خدا و جانشینان آنان و مردان شایسته است.1

حمایت از تولیدکنندگان

پیشوایان معصوم(ع) علاوه بر این که خود در عرصه تولید و تلاش‏های اقتصادی پیش گام بودند، از تولید کنندگان و کشاورزان حمایت می‏کردند و به آسیب دیدگان و ورشکستگان و قرض دارانی که زندگی اقتصادی آن‏ها به دلیل مشکلات طبیعی مختل شده بود، کمک‏های فراوانی می‏کردند.

امام علی(ع) به تولید کنندگان و کشاورزان عنایت ویژه‏ای داشت. امام صادق(ع) در این باره می‏فرماید: «کان امیرالمؤمنین یکتب و یوصی بفلّاحین خیراً؛10 امیرمؤمنان همیشه به عمال و کارمندانشان سفارش کشاورزان را می‏نمود.»

امام موسی کاظم(ع) از کشاورزان و تولید کنندگان مدینه زیاد حمایت می‏کرد، شخصی می‏گوید: در نزدیکی مدینه صیفی کاری داشتم. موقعی که فصل برداشت محصول نزدیک می‏شد، ملخ‏ها آن را نابود کردند. من خرج مزرعه را با پول دو شتر بده کار بودم. نشسته بودم و فکر می‏کردم. ناگهان امام موسی بن جعفر(ع) را دیدم که در حال عبور از آنجا بود و مرا دید، فرمود: چرا ناراحتی؟ عرض کردم: به خاطر این که ملخ‏ها کشاورزی مرا نابود کرده‏اند.

حضرت فرمود: چه قدر ضرر کرده‏ای؟ عرض کردم: یک صد و بیست دینار با پول دو شتر. حضرت به غلام خود فرمود: یک صد و پنجاه دینار به او بده سی دینار سود به اضافه اصل مخارج و دو شتر هم به وی تحویل بده!

امام سجاد(ع) در شب‏های تاریک از خانه خارج می‏شد و انبانی را که در آن کیسه‏ های درهم و دینار بود بر دوش خویش حمل می‏کرد و بر در خانه فقرا می‏آورد و به آنان می‏بخشید. زمانی که آن حضرت به شهادت رسید و آن عطایا به مردم نرسید، تازه متوجه شدند که آورنده آن بخشش‏ها امام سجاد(ع) بوده است.

آن مرد می‏گوید: وقتی این کمک را تحویل گرفتم، عرض کردم: وارد زمین من شوید و در حق من دعا کنید. حضرت وارد زمین شد و دعا کرد، سپس از رسول خدا(ص) نقل کرد و فرمود: از بازماندگان مشکلات محکم نگه داری کنید.3

بدین سان امام به مسؤولان و افراد جامعه می‏آموزد که چگونه به افراد آسیب دیده کمک کنند. حضرت موسی بن جعفر (ع) در کمک به کشاورزی که زراعت او دچار خسارت شده بود، علاوه بر اصل سرمایه، مقدار سودی که انتظار داشت به او می‏پردازد، ضمن این که حمایت معنوی خود را نیز اعلام می‏دارد و برای آن کشاورز دعا می‏کند و با ذکر روایتی از پیامبر(ص) او را مشمول هدایت فکری و معنوی خود قرار می‏دهد.

تأمین نیازهای محرومان

نیازمند

گرفتاری‏ها و نیازمندی‏ها به طور طبیعی ممکن است به سراغ هر انسانی بیاید. در چنین مواقعی که فرد در جامعه دچار مشکل شده و به یاری دیگران نیازمند است، انتظار دارد افراد توانا و توانمند قدمی در جهت حل مشکل وی بردارند.

اسلام نهایت کوشش و تلاش خود را به خرج می‏دهد که در تمام جامعه اسلامی حتّی یک فقیر و نیازمند هم پیدا نشود، امّا بدون شک در هر جامعه‏ای افرادی از کار افتاده آبرومند، کودکان یتیم، بیماران و مانند این‏ها وجود دارند که باید به وسیله بیت المال و نیز افراد متمکن با نهایت ادب و احترام تأمین شوند.

توجه به امور معیشتی فقرا و نیازمندان جامعه در سیره پیشوایان معصوم جایگاه ویژه‏ای دارد.

حضرت علی(ع) حمایت از اقشار محروم و درمانده جامعه را جزو برنامه‏های اصلاحی خویش قرار داده بود. آن حضرت در عهدنامه خویش به «مالک اشتر نخعی» به وی مأموریت می‏دهد که هیچگاه از اقشار محروم غفلت نورزد و نیازهای آنان را تأمین کند: «...ثمّ اللّه اللّه فی الطبقة السّفلی...»4 امام متقین علاوه بر فرمان‏هایی که به کارگزاران خویش جهت تأمین اجتماعی جامعه می‏دهد، خود عملاً نیز به تأمین این قشر در جامعه اقدام می‏کند. آن حضرت خود را پدر یتیمان معرفی می‏کند و همچون پدر با آنان رفتار می‏نماید.5

در حدیثی آمده است که امام سجاد(ع) در شب‏های تاریک از خانه خارج می‏شد و انبانی را که در آن کیسه‏های درهم و دینار بود بر دوش خویش حمل می‏کرد و بر در خانه فقرا می‏آورد و به آنان می‏بخشید. زمانی که آن حضرت به شهادت رسید و آن عطایا به مردم نرسید، تازه متوجه شدند که آورنده آن بخشش‏ها امام سجاد(ع) بوده است.6

«ابوهاشم جعفری» ـ یکی از اصحاب خاص امام حسن عسگری(ع) ـ می‏گوید: از فقر و تنگ دستی به امام حسن عسگری(ع) شکایت کردم. آن حضرت با تازیانه خود خطی بر روی زمین کشید و شمشی از طلا که نزدیک پانصد اشرفی بود از آن بیرون آورد و فرمود: ای اباهاشم! این را بگیر و ما را معذوردار!7

«حسن بن کثیر» می‏گوید: در محضر امام محمد باقر(ع) از نداری خویش و بی‏توجهی برادران شکایت کردم. حضرت خود دستور داد کیسه‏ای را که در آن هفتصد درهم بود، بیاورند و فرمود: این‏ها را خرج کن وقتی تمام شد، مرا با خبر ساز.8

«صفوان بن ساربان» می‏گوید: در محضر امام صادق(ع) بودم. مردی از اهالی مکه به نام «میمون» نزد آن حضرت آمد و عرض کرد: کرایه راه سفر تمام شده، نیاز به کرایه دارم. امام بی‏درنگ به من فرمود: برخیز و به کار برادرت رسیدگی کن. برخاستم و به حل مشکلات او پرداختم. خداوند کمک کرد و نیاز او بر طرف شد. در این هنگام به محضر امام صادق(ع) رسیدم، از من پرسید: در مورد نیاز و مشکل برادرت چه کردی؟ عرض کردم به یاری خدا مشکل او حل شد. آن حضرت فرمود: آگاه باش! که حتماً برادر دینیت را یاری کنی. این کار در نزد من محبوب‏تر و بهتر از آن است که یک هفته خانه کعبه را طواف نمایی.9

ادامه دارد ...

گروه دین و اندیشه – مهدی سیف جمالی

منبع: صنایع نیوز - اسماعیل نساجی زواره


1. بحارالانوار، مجلسی، ج 48، ص 115

2. وسایل الشیعه، ج 13، ص 216

3. تاریخ بغداد، خطیب بغدادی، ج 15، ص 16

4. نهج البلاغه، ترجمه محمد دشتی، نامه 53، ص 582

5. اصول کافی، محمد بن یعقوب کلینی، ج 1، ص 406

6. همان، ج 1، ص 389

7. مناقب آل ابی طالب، ابن شهرآشوب، ج 4، ص 328

8. الارشاد، شیخ مفید، ج 2، ص 166

9. اصول کافی، ج 2، ص 198

مشاوره
مشاوره
در رابطه با این محتوا تجربیات خود را در پرسان به اشتراک بگذارید.