تبیان، دستیار زندگی
آیت‌الله حاج شیخ محمد شریف رازی در ماه رمضان سال 1340 هجری قمری (1301 خورشیدی) در شهرری دیده به جهان گشود.
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

آيت‌الله حاج شيخ محمد شريف رازي

بزرگان

ولادت

مهاجرت به قم

آثار و نگاشته ها

آزاد شدۀ هشتمین امام نور علیه السلام

درگذشت

ولادت

آيت‌الله حاج شيخ محمد شريف رازي در ماه رمضان سال 1340 هجري قمري (1301 خورشيدي) در شهرري ديده به جهان گشود. تا سن سيزده سالگي در مهد تربيت پدرش ملاعليجان كه از ذاكرين اهل بيت(ع) بود پرورش يافت و علاوه بر آن تحصيلات جديد را تا حدود متوسطه ادامه داد. در سال 1353 قمري پدر خود را از دست داد و بر اثر فشار زندگي و محروميتهايي كه بواسطه فوت پدر براي وي و خانواده‌اش بوجود آمده بود، از همان زمان توأم با تحصيل به كار و فعاليت براي امرار معاش پرداخت.

مهاجرت به قم

آیت‌الله حاج شیخ محمد شریف رازی

در سن 17 سالگي و در سال 1357 قمري با تشويق و ترغيب مرحوم آيت‌الله شيخ محمدتقي بافقي به قم مهاجرت نمود. در آن زمان با وجود استبداد و خفقان رضاخاني وي به تحصيل علوم ديني پرداخت و مقدمات و ادبيات را از اساتيد آن زمان حوزه همانند آيت‌الله اديب تهراني و ديگران فراگرفت. همچنين سطوح عالي را نزد اساتيد بزرگي مانند امام خميني، آيت‌الله مرعشي نجفي، آيت‌الله گلپايگاني و آيت‌الله مجاهدي آموخت. در سال 1362 قمري به نجف عزيمت كرد و از محضر درس مرحوم آيت‌الله اصفهاني و آيت‌الله شيخ غلامحسين اردبيلي و بعضي ديگر از اساتيد نجف اشرف در آن زمان كسب فيض نمود. تا اينكه پس از مدتي بواسطه عدم رضايت مادرش از دوري فرزند و دستور آيت‌الله اصفهاني، به قم مراجعت نمود. وي از زمان ورود آيت‌الله بروجردي تا سال 1374 قمري در درس وي حاضر مي‌شد. در زمان نخست‌وزيري دكتر مصدق به علت مبارزه با رژيم پهلوي و تلاش براي برقراري حكومت اسلامي دستگير و زنداني گرديد و سپس به كرمان تبعيد شد. پس از آزادي در سال 1370 قمري مجدداً به قم مراجعت نمود و سپس به دستور آيت‌الله حجت، آيت‌الله صدر و آيت‌الله خوانساري براي تشكيل حوزه علميه شهرري با آيت‌الله حاج شيخ علي‌اكبر برهان همكاري نمود و مدرسه برهانيه را تأسيس كرد. در سال 1383 قمري بنا به دعوت كتبي و شفاهي آيات عظام به قم مراجعت نمود و تا پايان عمر در همين شهر اقامت داشت. در خلال اين سالها به تأليف و تدريس مشغول بوده و همچنين سفرهاي متعددي به جهت تحقيق و تبليغ به نقاط مختلف ايران و نيز برخي كشورهاي ديگر داشته است. عمده فعاليتهاي وي، تأليف و ترجمه كتب بسياري در موضوعات متنوع علي‌الخصوص تاريخ، تراجم و شرح حال بزرگان شيعه و بويژه معاصرين بوده است.

آثار و نگاشته ها

آیت‌الله حاج شیخ محمد شریف رازی

معروفترين اثر وي كتاب گنجينه دانشمندان مي‌باشد. تأليفاتي كه از وي و در زمان حياتش منتشر شده به شرح زير مي‌باشند:

1. رساله‌اي درباره «امامزاده داود تهران» (1360 ق.).

2. مقدمه و تعليقات «تنزيه القميين» شيخ ابوالحسن عاملي (1363 ق.).

3. رساله «التقوي و ما ادريك ما التقوي» درباره زندگاني و مجاهدتهاي شيخ محمدتقي بافقي (1365 ق.).

4. «زندگاني حضرت عبدالعظيم الحسني و امامزادگان مجاورش» (1366 ق.).

5. «آثارالحجه» يا «دائره المعارف حوزه علميه قم» در سه جلد (1374 ق.).

6. «بستان الرازي» در علم كلام و فقه و اخلاق به زبان عربي (1385 ق.).

7. «چرا شيعه شدم!؟» در اثبات حقانيت مذهب تشيع.

8. «تحفه قدسي» در علائم ظهور حضرت مهدي(عج).

9. ترجمه جلد سوم «الكني و الالقاب» محدث قمي به نام «مشاهير دانشمندان».

10. ترجمه «درالثمين» تأليف علامه طبسي به نام «گوهر وزين».

11. تعليقات و اخراج مصادر «وسائل الشيعه» شيخ حر عاملي و توضيح اشارات جلد سوم آن از اول كتاب العتق تا آخر ديات و شرح رجال آن كه در پنج جلد به چاپ رسيده است.

12. تعليقات اجازات «بحار الانوار» مجلسي در شش جلد.

13. تعليقات و اخراج مصادر «مكاتيب الائمه(ع)» در دو جلد.

14. «رساله برهان» در خدمات و شرح زندگي مرحوم حجت‌الاسلام برهان.

15. «زندگي عالم مجاهد آيت‌الله كاشاني».

16. «گنجينه دانشمندان» درباره شرح زندگي علماي حوزه در نُه جلد.

17. ترجمه جلد ششم «الغدير» در دو جلد (1404 ق.).

18. ترجمه پنج جلد از تفسير شريف «مجمع البيان».

19. «كربلايي كاظم حافظ كل قرآن».

20. «شرح زندگاني و مشايخ و اساتيد مرحوم آيت‌الله شيخ محمدحسين نجفي عاملي».

21. «توتياي نظر» ترجمه «كحل البصر في سيره سيد البشر».

22. «اختران فروزان ري و طهران» (1412 ق.)

23. «كرامات صالحين»

آزاد شدۀ هشتمین امام نور علیه السلام

آیت‌الله حاج شیخ محمد شریف رازی

شیخ محمد شریف رازی در کتاب کرامات صالحین، در احوالات خود می نویسد:

در نوجوانی خویش دچار نوعی بیماری سخت عفونی شدم که بسیار طول کشید و طبیب خانوادگیم آقای دکتر رسولی از معالجه ام ناتوان گردید و بیماری ریشه دار شد که از عوارض شدید آن تب غش بود.

آن روزها تازه سایۀ پدر از سرم کوتاه شده بود و امکانات مالی ام اندک ، به همین جهت راه دیگری برای معالجه نداشتم ، مادر و بستگانم از زندگیم نومید گردیده و بستر مرا رو به قبله افکنده و در انتظار مرگ من نشستند.

الم به شدت وخیم بود، لحظاتی به حالت بیهوشی می رفتم و لحظاتی به خود می آمدم که ناگاه دیدم گویی روح مرا قبض نموده و جسد بی جانم را در بستر افکنده اند ، دیدم مرا به عالم بالا و تا فضای گسترده ای بردند ، در آنجا دیدم شخصیت بزرگی بر روی کرسی خاصی نشسته و فرشتگان مرگ ارواح رانزد او می بردند و او برخی را با اشاره به سمت راست و برخی را با اشاره به سمت چپ عبور می دهد. نوبت به مأمور قبض روح من رسید که دیدم همان بزرگوار با دست مبارک اشاره فرمود که :

" این را بازگردان که سه ... باقی دارد. " و آن مأمور بی درنگ مرا به زمین بازگرداند، بار دیگر جسدم را دیدم و دریافتم که الآن به بدنم بر می گردم. به مأمور سوگند دادم که : آن شخصیت والایی که مرا مورد عنایت قرار داد که بود؟

در پاسخ من گفت : " نشناختی؟ "

" او سیدی و مولای ابی الحسن علی بن موسی الرّضا (علیه السلام) بود. " و درست در همان لحظات بود که گفته شد : " تو عتیق الرّضایی " یعنی آزاد شده حضرت رضا علیه السلام.

درست اینجا بود که برخاستم و در بستر نشستم و با اینکه تابستان بود و هوا گرم ، دیدم عرق سردی سراسر بدنم را گرفته به گونه ای که گویی بسترم را در آب فرو برده باشند ، بپا خاستم و از وحشت از اطاق بیرون دویدم ، مادرم که بر بالینم نشسته و از زندگیم دست شسته بود به گمان اینکه " تب غش " مرا دچار جنون کرده است به دنبال من دوید اما من فریاد کشیدم که : مادر جان نیا که عزرائیل اینجاست و شاید بار دیگر مرا قبض روح کند.

دوان دوان به خانه استادم که یکی از روحانیون معروف شهر ری بود رفتم و جریان را به او گفتم . ایشان سپاس خدا گفت و توضیح داد که شفا یافته ای .

از آن پس به تدریج بیماری رخت بر بست و تا کنون که شصت سال از آن تاریخ می گذرد به کسالت شدیدی دچار نشده ام ، از این رو همواره با همۀ وجود و اخلاص به پیشگاه مقدسش عرض می کنم که : سرورم! سالارم!

اگر تو حکم غلامی می کنی امضاء به هیچ محکمه ، خوفم ز دادگاهی نیست.

درگذشت

آيت‌الله حاج شيخ محمد شريف رازي در شب سوم شعبان سال 1416 قمري (1374 شمسي) دچار عارضه سكته گرديد و سرانجام پس از عمري تلاش و مجاهدت در راه معرفي دين اسلام و اشاعه معارف آن و ثبت تاريخ حوزه‌هاي علميه، در روز بيست و پنجم فروردين 1379 شمسي مصادف با شب تاسوعاي 1421 قمري در سن 79 سالگي دار فاني را وداع گفت و بسوي ديدار معبود شتافت.


منابع:

1- شريف رازي، محمد. گنجينه دانشمندان. تهران: اسلاميه، جلد دوم، 1352.

2- شريف رازي، محمد. كرامات صالحين. قم: حاذق، 1374.

3- سایت صراط نور

تهیه و تنظیم: فریادرس گروه حوزه علمیه