تبیان، دستیار زندگی
بالاخره سكوت را شكست. از روزى كه در بازى دوستانه تیم ملى مقابل آذربایجان نیمكت نشین شد و بعد مقابل كره شمالى هم اجازه حضور در میدان را پیدا نكرد اولین تصمیمى كه گرفت این بود كه موقتاً به سؤالات خبرنگاران جواب ندهد. او دل خوش...
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

گفتگو با هافبک ایرانی بوخوم (نویدکیا)


بالاخره سكوت را شكست. از روزى كه در بازى دوستانه تیم ملى مقابل آذربایجان نیمكت نشین شد و بعد مقابل كره شمالى هم اجازه حضور در میدان را پیدا نكرد اولین تصمیمى كه گرفت این بود كه موقتاً به سؤالات خبرنگاران جواب ندهد. او دل خوشى از مطبوعات نداشت و شاید فكر مى كرد كه برانكو تحت تأثیر انتقادات مطبوعات او را به نیمكت پیچ كرده!

سكونشینى در بازى با بحرین هم مزید بر علت شد تا محرم نویدكیا هافبك مورد علاقه برانكو ایوانكوویچ هیچ تمایلى براى مصاحبه كردن نداشته باشد. سكوت محرم تا روز شنبه ادامه داشت تا اینكه او با تماس غافلگیركننده خبرنگار ایران ورزشى مواجه شد و قبل از بازگشت به آلمان هرچه دل تنگش مى خواست را به زبان آورد تا با خیالى آسوده تر در تمرینات تیم بوخوم شركت كند.

محرم نویدكیا قبل از سفر به آلمان در واكنش به نیمكت نشینى هاى سؤال برانگیزش در تیم ملى حرف هاى جالبى زد. او مى گوید: «طورى نبود كه نتوانم خودم را كنترل كنم. خیلى زود با این موضوع كنار آمدم و حالا اصلاً برایم مهم نیست كه اتفاقى افتاده چون گذشته ها هم گذشته و باید آینده را ساخت!»

**بعد از بازیهاى تیم ملى، خودت را از خبرنگاران مخفى مى كنى. روزه سكوت گرفته اى؟

روزه سكوت كه نه ولى همین است كه شما مى گویید. این اولین مصاحبه ام بعد از بازیهاى تیم ملى است.

**علت خاصى دارد؟

این جورى راحت ترم. سرم به كار خودم گرم است و در تعطیلات استراحت مى كنم. سعى كرده ام براى مدتى هم كه شده از فوتبال دور باشم. فقط یكى دو بار به اردوى سپاهان رفتم تا بچه ها و استانكو را ببینم.

**حالا چه پاسخى درباره بازى نكردنت در سه بازى متوالى تیم ملى دارى؟

برانكو در بازى با بوسنى من را امتحان كرد. در بازى با ژاپن نیمه دوم به میدان رفتم و در پیونگ یانگ دقیقه 90 به بعد وارد زمین شدم اما در بازى با آذربایجان و كره شمالى 180 دقیقه روى نیمكت نشستم و در بازى با بحرین هم روى سكوها بودم. نمى دانم. خودم هم نمى دانم چرا؟

بهتر است مربى در این باره اظهار نظر كند اما قبل از اینكه براى بازى با كره شمالى و بحرین به تهران بیایم شنیده بودم كه انتقاد زیادى از دعوت شدن من شده. خیلى ها ناراحت بودند كه چرا من دعوت شده ام. خیلى چیزها نوشتند. در كنفرانس مطبوعاتى هم محور اصلى سؤالات من بودم.

***و اینكه چرا كاویانپور دعوت نمى شود ولى تو بازى هم مى كنیدر این باره قبلاً صحبت كرده ام.

نمى خواهم از خودم دفاع كنم. بهتر است منتظر فرصتى باشم براى اثبات حقانیتم. هرچند كه فكر مى كنم در بازى با بوسنى و ژاپن بد كار نكردم.

**به نظر خودت برانكو تحت تأثیر انتقادات از تو استفاده نكرد؟

نه اینكه تحت تأثیر قرار گرفته باشد ولى فشار روى او به خاطر استفاده از من زیاد بود. شرایط تیم هم ویژه بود. ما بازیهاى حساسى با كره شمالى و بحرین داشتیم. بنابراین بهتر است بگویم مربى در استفاده از من كمى احتیاط كرد.

**و اگر تو بازى مى كردى و تیم ملى هم نتیجه نمى گرفت، برانكو باید دوباره به انتقادات پاسخ مى داد.

خدا را شكر كه تیم ملى برد و صعود كرد. مهم این بود كه ما رفتیم جام جهانى و مردم براى یك شب هم كه شده شاد و بى غم بودند. صعود به جام جهانى خیلى ارزشمند است كه متأسفانه در ایران به ابعاد اهمیت آن كمتر توجه مى شود اما همین كه صعود به جام جهانى تا این اندازه مردم و جامعه فوتبال را خوشحال كرد نشان دهنده این است كه تیم ملى موفقیت مهمى كسب كرده حالا من به جام جهانى فكر مى كنم. به بازیهاى آینده و اینكه بتوانم به تركیب اصلى تیم ملى برگردم و جواب این همه انتقاد را در زمین بازى بدهم نه در روزنامه ها. من خیلى زود با این موضوع كنار آمدم. گذشته ها گذشته و افسوس و ناراحتى فایده اى ندارد. باید آینده را ساخت!

**یعنى مى خواهى بگویى ناراحت نیستى؟

نیمكت نشینى هم جزیى از فوتبال است. البته طبیعى است كه هیچ بازیكنى نیمكت نشینى را دوست ندارد و مایل است كه بازى كند ولى این موضوع براى من به گونه اى نبوده كه نتوانم خودم را كنترل كنم. فوتبال همین است. یك روز پایین و یك روز بالا. من با نیمكت نشینى در این سه بازى خیلى راحت كنار آمدم. اصلاً مهم نیست. به سلیقه و روش برانكو هم احترام مى گذارم. حتماً او دیگران را آماده تر دیده و از آنها استفاده كرده، همین.

**سكونشینى در بازى با بحرین را چگونه تحمل كردى؟

من به اندازه كافى سكونشینى را تجربه كرده ام. قبلاً در سپاهان و فصل گذشته هم در بوخوم كه البته علت اش مصدومیت بود. در آن لحظات برایم صعود تیم ملى و پیروزى مقابل بحرین خیلى مهمتر بود.

**بعضى از لژیونرها قید همراهى تیم ملى در بازى با ژاپن را زده اند تو چه تصمیمى گرفته اى؟

نمى دانم. اگر به تیم ملى دعوت شوم و بخواهند بازى مى كنم. در غیر این صورت هم در اردوى بوخوم مى مانم تا براى فصل بعد جایگاه بهترى داشته باشم.

**از بوخوم چه خبر؟

تمرینات تیم از روز دوشنبه شروع مى شود و من هم عازم آلمان هستم تا در اولین جلسه غیبت نكرده باشم. من از برنامه اردویى تیم خبر ندارم. احتمالاً چند روز اول در بوخوم تمرین مى كنیم و پس از آن در یك كشور دیگر اردو مى زنیم.

**مربى جدید تیم شناختى از تو دارد؟

نه، بازیهاى من را ندیده. من فصل گذشته بازى نكردم. دلایل زیادى هم داشت. اول اینكه مصدوم بودم و بعد از آن هم على رغم آمادگى خوبى كه در تمرینات و بازیهاى تداركاتى نشان دادم مربى قبلى (پیتر نوى رورر) به علت شرایط بدى كه تیم هاى جدول رده بندى داشت ریسك نكرد و فرصتى در اختیارم نگذاشت كه بخواهم از آن استفاده كنم. حالا هم مربى جدیدى آمده. او شناختى از من ندارد اما محمودرضا فاضلى اخیراً با او صحبت كرده. مربى جدید بوخوم به مدیر برنامه هایم هم گفته باید در تمرینات آمادگى او را ببینم. اگر خوب باشد به او فرصت مى دهم كه بازى كند. او گفته كه همه چیز بستگى به خودم دارد.

**تو براى بازى كردن در بوندس لیگا به آلمان رفتى اما حالا مجبورى در دسته دوم بازى كنى؟

البته لیگ یك و دو اختلاف چندانى با هم ندارند. سطح بازیها تقریباً یكسان است. حتى رقابت در لیگ دو فشرده و جذاب تر هم هست. من هم بالاخره باید از یك جایى شروع كنم. شاید این هم از شانس بد من بود كه وقتى با بوخوم قرارداد بستم آنها تیم پنجم بوندس لیگا بودند و به جام یوفا صعود كرده بودند اما فصل قبل آنقدر امتیاز از دست دادند كه به دسته دوم سقوط كردند. من هم طبق قراردادى كه داشتم باید در تیم مى ماندم. من در آلمان بازى نكرده بودم كه پیشنهاد خوبى دریافت كنم. این شد كه حالا باید براى بازى كردن در دسته دوم تلاش كنم.

**قبلاً گفته بودى شاید شماره پیراهنت را عوض كنى. در این باره با مسؤولان باشگاه صحبت كردى؟

نه، فصل قبل كه به بوخوم رفتم گفتند از شماره 28 به بعد را انتخاب كن ولى حالا شرایط فرق مى كند. شماره 14 و 20 تیم نیم فصل رفتند. شماره 11 بوخوم (لوكونچ) و بازیكن شماره 17 كه كروات بود هم رفتند البته شماره زیاد مهم نیست.

**در فصل بعد مى توانى عضو تركیب اصلى تیم باشى؟

همان طور كه مربى گفته همه چیز بستگى به خودم دارد. شاید هم در ابتداى فصل شانس كمترى براى بازى كردن داشته باشم چون تا حالا در اروپا بازى نكرده ام و باید در تمرینات و بازیهاى تداركاتى خیلى خوب كار كنم تا مربى به من اعتماد كند.

**و سؤال آخر اینكه درباره دعوت شدن الكساندر نورى و اشكان دژاگه چه نظرى دارى؟

چطور؟ جریان چیه؟

**مگر نمى دانى آنها به تیم ملى دعوت شده اند و احتمالاً در اردوى انگلیس تست مى شوند.

نه، خبر نداشتم. یعنى از همه چیز بى خبرم. طى این مدت نه روزنامه اىخوانده ام و نه اخبار ورزشى تلویزیون را شنیده ام.جالب است!

** حالا در این باره كه بعضى ها از دعوت بازیكنان دورگه انتقاد مى كنند چه نظرى دارى؟

اگر آنها بتوانند به تیم ملى كمك كنند چه اشكالى دارد كه بیایند و میزان توانایى هاى خود را در تیم ملى نشان بدهند. چه ایرادى دارند كه دورگه هستند. رگ و ریشه آنها ایران است. وقتى با كمال میل حاضرند ملیت ایرانى را قبول كنند وقتى خون شان ایرانى است چه فرقى مى كند كه ساكن ایران باشند یا مقیم آلمان. نیامده كه نباید به آنها حمله كرد.

**حتى اگر هم پستى تو باشند!

چه اشكالى دارد. اگر از من بهتر باشند مى توانند نظر مربى را جلب كنند. به نظر من اگر در تیم رقابت نباشد تیم ملى به موفقیت نمى رسد. من هم باید مثل بقیه تلاش كنم تا به تركیب اصلى برگردم. حالا فرقى نمى كند كه رقیب ام در لیگ ایران بازى مى كند یا در خارج از كشور.