فقط قرآن كافی نیست
آیا قرآن برای وحدت مسلمانان، كافی است یا عترت هم، عامل لازم وحدت است؟
قرآن و عترت، دو حبل مجزا و مستقل و متكثر نیستند؛ زیرا در آن صورت, باید از همدیگر قابل تفكیك باشند؛ حال آن كه رسول اكرم (ص) در حدیث ثقلین فرمودند این ها هرگز از یك دیگر جدا نخواهند شد «لَن یَفترقا حَتی یَردا عَلیّ الحَوض» ( بحار 23,/154).
از این رو, نباید گفت كه قرآن كافی است؛ چنان كه برخی گفتند «حسبنا كتاب الله» و همچنان نمیتوان گفت «حسبنا العتره» و نمیتوان با اخذ یكی و ترك دیگری, اهل نجات بود.
قرآن بدون امام معصوم, نه تنها مایه اتحاد نیست, بلكه موجب اختلاف است؛ زیرا دل های مریض با عرضه افكار خود بر آن , مذهب سازی و فرقه سازی میكنند؛ چنان كه قرآن میفرماید:
«هُوَ الَّذِیَ أَنزَلَ عَلَیْكَ الْكِتَابَ مِنْهُ آیَاتٌ مُّحْكَمَاتٌ هُنَّ أُمُّ الْكِتَابِ وَ أُخَرُ مُتَشَابِهَاتٌ فَأَمَّا الَّذِینَ فی قُلُوبِهِمْ زَیْغٌ فَیَتَّبِعُونَ مَا تَشَابَهَ مِنْهُ ابْتِغَاء الْفِتْنَةِ وَابْتِغَاء تَأْوِیلِهِ وَ مَا یَعْلَمُ تَأْوِیلَهُ إِلاَّ اللّهُ وَالرَّاسِخُونَ فِی الْعِلْمِ یَقُولُونَ آمَنَّا بِهِ كُلٌّ مِّنْ عِندِ رَبِّنَا وَ مَا یَذَّكَّرُ إِلاَّ أُوْلُواْ الألْبَابِ» (آل عمران / 7)
برخی نیز به قراءت آن اكتفا میكنند و مفاهیم و اصول و رهنمودهای آن را نادیده میگیرند. از این رو , به تشتت و اختلاف گرفتار میشوند.
چنان كه حضرت علی(ع) میفرماید «فَاجتَمع القَوم عَلی الفُرقه واَفترقوا عَلی الجَماعه كَأنّهم أَئمه الكِتاب وَ لَیس الكِتاب إِمامهم فَلِم یبقَ عِندهم مِنه إلّا إسمه وَلا یَعرفون إِلّا خَطّه و زِبره». (نهج البلاغه , خطبه 147)
امام علی بن الحسین(ع) فرمود معصوم كسی است كه به حبل اللهی اعتصام میكند و حبل الله همان قرآن است. معصوم و قرآن, تا روز قیامت, از یك دیگر جدا نخواهند شد و امام به قرآن هدایت میكند و قرآن به امام و این است معنای سخن خدای تبارك و تعالی كه فرمود «إِنّ هذا القرآن یَهدی لِلّتی هِی أَقوم» اسراء / 9.
«... فقال (ع) هُو مُعتصم بِحَبل الله و حَبل الله هو القرآن لایفترقان إِلی یَوم القیامه والِإمام یَهدی إلی القُران و القُران یَهدی إِلی الإِمام وَ ذلك قَول الله عزوجل «إِنّ هذا القران یَهدی لِلّتی هِی اقوم». (نورالثقلین, 1/377)
امام باقر (ع) درباره آیه «... ولا تفرّقوا» فرمود «اِنّ الله تَبارك و تعالی عَلم آَنّهم سَیفترقون بَعد نَبیّهم و یَختلفون فَنَهاهم عَن التّفرق كَما نَهی مَن كان قَبلهم فَأَمرهم أَن یَجتمعوا عَلی وِلایه ال محمد(ص) وَلا یتفرقوا»؛ [خداوند میدانست كه مردم, پس از رحلت رسول اكرم(ص) متفرق خواهند شد. پس, آنان را همانند امتهای پیشین از تفرقه نهی فرمود و به آنان امر كرد كه بر ولایت آل محمد (ص) اجتماع كنند و متفرق نشوند. (نورالثقلین, 1/378) بنابراین, امام همان قطبی است كه آسیاب جامعه بی آن راكد است و جامعه راكد, گرفتار تشتت و سیر قهقرایی خواهد بود.
گفته شد كه عترت پیامبر(ص), مصداق حبل الله هستند.اكنون به روایاتی در این زمینه اشاره میكنیم
1ـ امام كاظم(ع) در پاسخ به پرسشی درباره آیه «واعتَصِموا بِحَبل الله جَمیعاً» آل عمران / 103 فرمود «علیّ بن أبی طالب (ع) حبل الله المتین». ( نوالثقلین, 1 /377)
2ـ امام باقر (ع) فرمود «ال محمد (ص) هم حبل الله الذی أمر بالإعتصام به فقال «واعتَصموا بِحبل الله جَمیعاً...»؛ [آل محمد (ص) همان حبل الله هستند كه خداوند فرمان اعتصام به آنان را داده است.] پس از آن فرمود «واعتصموا...» (نورالثقلین, 1 /377)
3ـ حضرت امام صادق(ع) درباره آیه «واعتصموا بحبل الله جمیعاّ» فرمود «نحن الحبل» (نورالثقلین، 1/377)
منبع: ایپرسش
گروه دین و اندیشه - مهدی سیف جمالی