تبیان، دستیار زندگی
عمده مطلب این فیلم و کتاب درباره ی قانون جذب است. این فیلم و کتاب گرچه مطالب ارزشمند و مفیدی هم دارند لکن از جهاتی مورد نقدند که به برخی از آن ها اشاره می شود. بزرگترین عیب این نظریه غلوّ آمیز بودن آن است که تا حد
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

"راز"؛ خرافه یا حقیقت؟!

راز

مدت‌هاست با واژه "راز" برخورد می‌کنیم در رسانه ها کتاب فروشی ها و سایت ها ، این چه رازی است که چنین برملاست؟

چکیده اش این است: اگر انسان با تمام وجودش خواهان چیزی باشد به آن خواهد رسید چرا که ذهن او بر کائنات تاثیر میگذارد به این معنی که او به عالم هستی فرمان می دهد تا مثل یک غول چراغ جادو خواسته ی او را فراهم نماید و عالم (کائنات) نیز چاره ای جز فرمانبرداری ندارد. مدّعیان این نگرش ، در بیان دیگری چنین می گویند که انسان از طریق پافشاری بر خواسته های درونی خود آن ها را سمت وجود خود جذب می کند لذا نام فرضیه خود را نظریه جذب گذاشته اند.

روشن است که اگر کسی چنین تأثیری را برای عالم هستی ، مستقل از خدا و اذن تکوینی او قائل باشد ، از نگاه توحیدی مشرک است. بر همین اساس در روایات اهل بیت (ع) یادگیری و عمل به علم احکام نجوم که در آن ، ستارگان را مؤثّر در سرنوشت انسان ها می پندارند ، حرام اعلام شده و منجّم طالع بین ، با کافر برابر نهاده شده است (مراد نجوم طالع بینی است نه نجوم علمی). امّا اگر کسی بر این اعتقاد باشد که عالم هستی به اذن و اراده ی خدا چنین خاصّیتی دارد که خواسته های انسان را برآورده می کند و مستقل از اراده ی خدا کاری نمی کند،اعتقاد او کفر و شرک نخواهد بود ، لکن اگر مدرکی عقلی یا نقلی بر گفته ی خود نداشته باشد ، باور او اعتقادی خرافی و باطل خواهد بود.

درباره ی انسان های مقرّب درگاه الهی نیز اگر کسی چنین باوری داشته باشد که آن بزرگواران ، مستقل از خدا و بدون اذن الهی حاجتی را برآورده می کنند باز باورش، کفر و شرک خواهد بود؛ امّا اگر کسی طبق دلیل عقلی یا نقلی معتبر عقیده داشته باشد که انسان های خاصّی به اذن و اراده ی خداوندی می توانند حاجتی را برآورده نمایند عقیده ی او شرک آلود نخواهد بود.

1. ارزیابی قانون جذب

قانون جذب که در کتاب و فیلم راز مطرح شده و از آنجا به کتب دیگر راه یافته ، به نحو مطلق نه مورد تأیید حکما و متکلمین اسلامی است و نه مورد تأیید دانشمندان علوم تجربی و نه مورد تأیید روانشناسی علمی. این نظریه صرفاً یک ادّعای بدون دلیل است که نه با براهین فلسفی اثبات می شود و نه با روش علوم تجربی. البته برخی از گزاره های مطرح در این نظریه ، در متون دینی نیز وجود دارد امّا این به معنی تطابق این نظریه با عقائد اسلامی نیست. اسلام با هر مکتب فکری دیگری مثل مارکسیسم یا لیبرالیسم هم در برخی گزاره ها ممکن است اشتراک ظاهری داشته باشد ؛ امّا باید توجّه داشت که یک مکتب یا نظریه تنها مشتی گزاره نیست بلکه یک چهارچوب به هم پیوسته است که گزاره ها بخشی از مصالح آن هستند. از اینرو تشابه اسلام با برخی مکاتب یا نظریه ها که با آن ها اشتراک گزاره دارد مثل تشابه هواپیما با قابلمه است که در هر دو ، از آلیاژ آلومینیوم استفاده شده اند.

اگر انسان با تمام وجودش خواهان چیزی باشد به آن خواهد رسید چرا که ذهن او بر کائنات تاثیر میگذارد به این معنی که او به عالم هستی فرمان می دهد تا مثل یک غول چراغ جادو خواسته ی او را فراهم نماید.

2.  اشــکالات قـــانون جـــذب:

عمده مطلب این فیلم و کتاب درباره ی قانون جذب است. این فیلم و کتاب گرچه مطالب ارزشمند و مفیدی هم دارند لکن از جهاتی مورد نقدند که به برخی از آن ها اشاره می شود.

1)  بزرگترین عیب این نظریه غلوّ آمیز بودن آن است که تا حدّ زیادی شکل شعار و تبلیغات به خود گرفته است. ترفندهایی در این فیلم و کتاب آن ، به کار رفته که شایسته ی یک فیلم یا کتاب علمی نیست. در فیلم یا کتاب علمی باید مستند و منطقی سخن گفت نه احساسی و شعاری. در حالی که اگر توجّه نموده باشید این فیلم شباهت زیادی به آگهی های تبلیغاتی دارد و حتماً مستحضرید که این فیلم و کتاب از پرفروشترین فیلم ها و کتاب ها نیز بوده اند.

2)  با این که نویسنده ی کتاب و سازنده ی فیلم ، مدّعی تجربی بودن مطالب خود است ولی حقیقت این است که مطالب آن از راه و روش تحقیق تجربی به اثبات نرسیده است. اینکه ما بگردیم و صدها و یا حتّی هزاران مورد موافق با این نظریه پیدا کنیم موجب اثبات شدن آن نمی شود. در علوم تجربی ، باید کلیت یک قانون فرضی به اثبات برسد. برای مثال اگر ما آب تمام چشمه ها و دریاها و ... را آزمایش کنیم خواهیم دید که همه ی این آب ها هادی جریان الکتریسیته هستند امّا حقیقت علمی این است که آب خالص ، هادی جریان الکتریسته نیست. پس به صرف استقراء و مشاهده ی صدها و هزاران مورد نمی توان به قانون علمی دست یافت.

حتّی برخی منتقدین این نظریه در مغرب زمین ، نه تنها اثبات شدن آن را نپذیرفته اند بلکه ادّعا نموده اند که این نظریه ، از راه تجربی غیر قابل اثبات است. چون این نظریه نه قابل آزمایش است و نه موارد نقض خود را مشخّص می کند ؛ در حالی که هر نظریه ی تجربی باید واجد این خصوصیات باشد. در مقابل این نقد ، طرفداران نظریه ی جذب گفته اند: کارکرد مثبت این نظریه که موجب امیدواری  انسان ها می شود نشانگر درستی آن است. امّا این جواب درست نیست چون بسیاری نظرات علمی با اینکه کارکرد مثبت داشته اند ولی بطلانشان بعد از مدّتی روشن شده است . برای مثال نظریه ی ترکیب سرعت ها و نظریه گرانش نیوتن با اینکه هم اکنون نیز به خاطر آسانی و تقریب بالا ، کاربرد دارند ولی توسّط نظریه نسبیت خاص و عام اینشتین باطل شده اند.

3)  مطالب این فیلم و کتاب نه تنها با علوم تجربی اثبات نشده است ، نویسنده ی آن ، توجیه فلسفی درستی هم از نظریه ی خود ارائه نداده است تا اقلاً بتوان آن را یک نظریه ی فلسفی قلمداد نمود.

4)  این نظریه ، پارادوکسیکال (خود متناقض و خود ابطال گر ) است ؛ این نظریه مدّعی است که شما به هرچه فکر کنید وجود شما آن را به خود جذب می کند ؛ یا کائنات (عالم هستی) آن را به شما اعطا می کند. سال هاست که طرفداران این نظریه در پی اثبات علمی این نظریه هستند پس با این وجود چرا آن ها راه حل را جذب نکرده اند یا چرا عالم خلقت ، راه اثبات این نظریه را در اختیار آن ها قرار نداده است.

راز من

5)  از درستی این نظریه تناقض لازم می آید. اگر کسی خواسته ای داشته باشد ، و دیگری نقیض آن خواسته را داشته باشد و هر دو نیز به قانون جذب عمل کنند ، خواسته ی کدامیک تحقق خواهد یافت؟؟!! برای مثال کشاورزی با تمام وجود می خواهد باران ببارد و همسایه ی کوزه گر او با تمام وجود می خواهد که باران نبارد ، حال جهان به کام کدامیک خواهد بود؟! اگر باران ببارد قانون جذب در مورد کوزه گر نقض شده است و اگر باران نبارد قانون جذب در مورد کشاورز نقض شده است. پس در هر حال این قانون عمومیت ندارد. حال اگر به جای دو نفر با دو خواسته ی متناقض میلیونها نفر با میلیونها خواسته ی متناقض بخواهند به قانون جذب عمل کنند چه اتّفاقی رخ خواهد داد؟ اگر این قانون درست باشد در آن صورت جهان از هم خواهد پاشید.

6) برای برخی مطالب این فیلم و کتاب می توان شواهدی از قرآن و روایات ارائه نمود امّا این بدان معنا نیست که این نظریه موافق با نظر اسلام است ؛ بلکه نظریه ی اسلام در برخی گزاره ها با این نظریه اشتراک دارد. و این امری طبیعی است. اسلام با بسیاری از مکاتب دنیا اشتراک گزاره دارد ولی کلیت آن ها را مردود می داند.

7)  برخی از گزاره های این نظریه ، و نتیجه ی حاصله از برخی گزاره های آن با برخی از مسلمات وحی و علوم عقلی و برهانی ناسازگار است. برای مثال این نظریه به صورت ضمنی منکر قضا و قدر است. همچنین در این نظریه ، حاکمیت مطلق اراده ی خدا بر عالم هستی ، به نوعی مخدوش می شود. در حالی که این مسائل هم از راه وحی معصوم از خطا به اثبات رسیده اند هم از راه برهان عقلی.

8)  در این نظریه ، عالم خلاصه شده است در عالم مادّه ، در حالی که از نظر علوم عقلی و برهانی و وحی معصوم و مکاشفات عرفا ، حکومت عالم مادّه در دست عالم ملکوت و جبروت است. و عالم ملکوت و جبروت بر خلاف عالم مادّه ثابت بوده منزّه از تغییرند. پس فکر و خواست ما بر آن ها تأثیری ندارد. تغییرات عالم مادّه نیز بنابه برهان عقلی تحت تدبیر عالم ملکوت است.

تدبیر عالم مادّه از طریق عوالم فوق مادّی صورت می گیرد. «یدَبِّرُ الْأَمْرَ مِنَ السَّماءِ إِلَى الْأَرْض.»؛ امور این جهان را از آسمان به سوى زمین تدبیر مى‏كند.»

نظریه ی اسلام:

ــ عالم توسّط یک وجود علیم و خبیر و خیر محض (خدا) تدبیر می شود.

ــ تدبیر عالم مادّه از طریق عوالم فوق مادّی صورت می گیرد. «یدَبِّرُ الْأَمْرَ مِنَ السَّماءِ إِلَى الْأَرْض.»؛ امور این جهان را از آسمان به سوى زمین تدبیر مى‏كند.»1

ــ غایت همه ی عالم رسیدن به قرب خداوند متعال است «أَلا إِلَى اللهِ تَصیرُ الْأُمُورُ»؛ آگاه باشید که بازگشت همه ی امور به سوی خداست.2 لذا همه ی موجودات مادّی به سوی خدا در حرکتند نه به هر سویی که ما بخواهیم.

ــ خدا انسان را موجودی مختار آفریده است ؛ لذا می تواند با این حرکت عمومی عالم ، هماهنگ شود یا در مسیر عکس آن قرار گیرد. «إِنَّا هَدَیناهُ السَّبیلَ إِمَّا شاكِراً وَ إِمَّا كَفُوراً .»؛ ما راه را به او نشان دادیم، خواه شاكر باشد(و پذیرا گردد) یا ناسپاسی کند. »3

راز و نیاز

اگر کسی در مسیر حرکت عمومی عالم قرار گرفت ، یقیناً قوانین حاکم بر عالم (سنن الهی) ، در خدمت او خواهند بود و به او کمک خواهند نمود تا به سعادت حقیقی خود برسد ؛ امّا اگر در مسیر عکس حرکت عمومی عالم قرار گیرد ، اگرچه به خواسته های موقّت خود برسد ، به سعادت حقیقی و ابدی خود نخواهد رسید ؛ و زیر چرخ هستی نابود خواهد شد. مانند کسی که برخلاف جهت رودخانه شنا می کند. خداوند متعال کل عالم را در خدمت انسان قرار داده است ؛ امّا نه به این معنی که انسان بتواند عالم را به میل خود در آورد بلکه به این معنی که همه ی عالم چنان ساخته شده است که اگر کسی به دستورات خدا عمل نمود با او هماهنگ شود و مزاحمتی برای او ایجاد نکند و بلکه به سرعتِ تکامل او بیفزایند.

«وَ سَخَّرَ لَكُمْ ما فِی السَّماواتِ وَ ما فِی الْأَرْضِ جَمیعاً مِنْهُ إِنَّ فی‏ ذلِكَ لَآیاتٍ لِقَوْمٍ یتَفَكَّرُون‏.»4؛ آنچه در آسمان ها و آنچه در زمین است همه را از سوى خودش در خدمت شما قرار داده است،در این امر نشانه‏هاى (مهمّى) است براى كسانى كه اندیشه مى‏كنند. مدبّر حکیم عالم ، راه هماهنگ شدن با عالم هستی را از طریق ارسال برنامه ای به نام دین و کتاب آسمانی بیان کرده است. لذا اگر کسی مطابق دین عمل کند یقیناً عالم هستی به نفع او وارد عمل خواهد شد و او به یاری جمیع موجودات و از جمله ملائک که مدبّر عالم مادّه اند ، به سعادت حقیقی و ابدی خواهد رسید.

اگر کسی تابع دین باشد حتّی شیطان نیز در رسیدن او به سعادت ابدی کمک کننده خواهد بود. چون شیطان برای یک مؤمن حقیقی مانند حریف قَدَری است که با او تمرین خودسازی می کند. همان گونه که یک حریف مناسب باعث رشد یک ورزشکار طالب مقام قهرمانی است ، شیطان نیز در رشد انسان های طالب کمال چنین نقشی دارد. حتّی مشکلات و مصائب ناشی از  عملکرد عالم خلقت ، نیز در حقیقت کمک هایی برای رشد حقیقی انسان هستند.

در این نظریه انسان به تمام سعادت و خواسته های حقیقی خود می رسد که ممکن است موافق میل طبیعی او نباشند. امّا نظریه ی جذب کاری به سعادت حقیقی انسان ندارد. بلکه مدّعی است که انسان با قوانین جذب به هر خواسته ای که دارد می تواند برسد چه این خواسته ها سعادت حقیقی او را در پی داشته باشند و چه نداشته باشند .

خلاصه همه میدانیم که :

ابر و باد و مه و خورشید و فلک در کارند          تا تو نانی به کف آری و به غفلت نخوری

این که دیگر این همه قیل و قال ندارد از بدیهیات است که خداوند متعال این جهان غنی را آفریده برای بی نیازی ما اگر هم نقصانی هست از جانب خود مان است بکوشیم برطرفش کنیم تا شاد وآزاد زندگی کنیم.

گروه دین و اندیشه - فاطمه محمدی


1- السجدة/ 5 .

2- الشورى/ 53 .

3- الإنسان/ 3  .

4- الجاثیة/ 13.

مشاوره
مشاوره
در رابطه با این محتوا تجربیات خود را در پرسان به اشتراک بگذارید.