تبیان، دستیار زندگی
فرهنگ و تفکر اسلامی، جامع و همه سو نگر «جامعیت» یکی از ویژگی های مهم و بنیادین فرهنگ و تفکر اسلامی است. این ویژگی، همه آموزه ها و تعالیم و قوانین اسلام را در تمام شئون حیات «مادی» و «معنوی» و بر اساس نیازهای جسمی و روحی، بر...
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

دیدگاه های شهید بهشتی درباره جامعیت اسلام

فرهنگ و تفکر اسلامی، جامع و همه سو نگر

«جامعیت» یکی از ویژگی های مهم و بنیادین فرهنگ و تفکر اسلامی است. این ویژگی، همه آموزه ها و تعالیم و قوانین اسلام را در تمام شئون حیات «مادی» و «معنوی» و بر اساس نیازهای جسمی و روحی، برای بنیان نهادن یک زندگی سالم و پویا و بالنده، در دسترس «بشریت» قرار می دهد.

فرهنگ و تفکر اسلامی به دلیل جامعیت خود، انسان جامع می پرورد، چنین انسانی در «ماده» و «خاک» خلاصه نمی شود و در حصارهای تنگ و ظلمانی حیات ارضی اسیر و زندانی نمی گردد، که او موجودی است خاکی- آسمانی و باید با همه نیازهای مادی و معنوی اش زندگی کند و جسم و جانش را در کنار هم به رشد و کمال برساند و سعادت دنیا را با رستگاری آخرت پیوند زند و به صورت یک حیات پرنشاط و با طراوت «ارضی و سمائی» متجلی سازد.

اگر به فرهنگ و تفکر اسلامی، از یک زاویه تنگ بنگریم و بر اساس نگرش های ضیق و محدود، تعالیم و قوانین همه سو نگر آن را تبیین نمائیم، آنچه باقی می ماند «اسلام» نیست، که همانا برداشت های تک بعدی ماست که لباس اسلام را به تن کرده و ظاهری اسلامی به خود گرفته و از متن و باطن و محتوای غنی و رهایی بخش اسلام دور شده است.

متفکر شهید آیة الله بهشتی، در تبیین فرهنگ و تفکر اسلامی، «جامعیت» را اصل و موضوع تعیین کننده ای می داند و هر نوع نگرش یکسویه از اسلام را نفی می کند و آن را با حقیقت اسلام در تضاد و تنافی آشکار می داند.

از دیدگاه شهید بهشتی، اسلام به دلیل در برداشتن تعالیم و قوانین مبتنی بر زیست سالم و برتر انسان، به همه ابعاد وجودی بشر نظر گسترده و همه نیازهای جامع او را تامین کرده است. به تعبیری دیگر، جامعیت اسلام و همه جانبه بودن قوانین آن، با جامعیت نیازهای انسان و همه جانبه بودن آنها پیوند و ارتباط دارد. یعنی همانگونه که خالق هستی، انسان را با تمام جوانب و همراه با نیازهای مختلف فطری و طبیعی در ابعاد مادی و معنوی و جسمی و روحی آفرید، مجموعه قوانین و دستورالعمل های لازم را که بتواند به این انسان چند بعدی نگرشی جامع و فراگیر داشته باشد و بر جامعیت خواسته ها و نیازهای فطری او نظر گسترد، ارسال داشته است.

طبیعی است این جامعیت و گستردگی، برداشت های یکسویه را برنمی تابد و هرگونه نگرش تک بعدی به منظور مطرح کردن جلوه و نمودی از فرهنگ و معارف اسلامی و به اغماض و نسیان سپردن سایر جلوه های نورانی و حیاتبخش آن را یک ضایعه و رکود محسوب می کند.

شهید مظلوم آیة الله بهشتی به جامعیت اسلام توجه می کند و برداشت تک بعدی از اسلام را با شناخت صحیح آن در تضاد می بیند.

«اسلام، آئین انسان و انسانیت، و صراط مستقیم و راه راست انسان زیستن است، و به همین جهت به همه جوانب هستی انسان عنایت دارد و هیچ گاه در قالب نگرشها و برداشت های تک بعدی نمی شود اسلام را یافت.

همان قدر که انسان موجودیست چند بعدی، اسلام هم آیینی چند بعدیست. لذا تا بیاییم یکی از این ابعاد را بیش از حد برجسته کنیم و ابعاد دیگر را در آن محو کنیم یا اصلاً فراموش کنیم، از اسلام دور شده ایم.» (1)

شهید بهشتی سپس به اهمیت «شناخت انسان» می پردازد و از ضعف ها و کاستی های ناشی از یکسونگری به انسان و غفلت از شناخت همه ابعاد وجودی او سخن به میان می آورد و این نگرش های ناقص را با رشد همه جانبه انسان مناسب نمی یابد:

«انسان در شناخت، دارای بعد حسی است، و نیز دارای ابعاد عقلی و عرفان و عشق و شور می باشد.

انسان موجودی نیست که عقل و خرد و اندیشه یکپارچه باشد، تا با اندیشه تحلیل گر با او برخورد کنیم. دلمان را خوش کنیم که ما با قدرت تجزیه و تحلیل فراوان، با مسأله انسانیت و انسان و جهان برخورد کرده ایم... در انسان، بعد دیگری هست در زمینه شناخت و معرفت که به آن بعد عرفانی، بعد عشق و بعد شور و حال می گوئیم...

زندگی عشق و شور می خواهد، زیرا با عشق و شور چیزهایی را می شود فهمید که با عقل تحلیلگر هرگز قادر به فهم آن نیستیم. آن انسان از تک بعدی و تک نگری خردمندانه به ستوه آمده که می گوید:

آزمودم عقل دوراندیش را

بعد از این دیوانه سازم خویش را

... به راستی اگر زندگی انسان صرفاً بخواهد مغز باشد و اندیشه، جاذبه خودش را از دست می دهد.» (2)

متفکر شهید آیة الله بهشتی پس از مطرح کردن ابعاد وجودی انسان تحت عنوان نیازهای «عقلی» و «عاطفی» او- که اولی با نقش آفرینی نیروی خرد و در عرصه ها و حوزه های اندیشه و تفکر متجلی می گردد و دومی با روح و روان انسان پیوند می یابد و به صورت عشق و شور و عرفان به تجلی و ظهور می رسد- فرهنگ و تفکر اسلامی را جامع همه نیازهای عقلی ، عاطفی ، جسمی ، روحی انسان می داند و پرورش یافتگان تعالیم و قوانین اسلام را بهره مند از همه جلوه های زیبا و بالنده و سعادت آمیز آموزه های «خردپرور» و «روح بخش» و رشد دهنده «جسم» و پرواز دهنده «جان عاشق» معرفی می کند.

در تعابیر و اشارات کوتاه و در عین حال ژرف و عمیق این اندیشمند توانا تأمل می ورزیم:

«انسان اسلام، هم مغزش کار می کند، هم قلبش... یعنی وقتی دریافت های مغز و خرد، منتقل می شود به انگیزه های زندگی انسان، یعنی به آنچه زندگی انسان را می سازد، جهت، شکل، آب و رنگ و حال و هوا می دهد، آنجا بازتابش را روی قلب می یابید. این است که می بینید در فرهنگ شناخت قرآن تکیه خاصی روی قلب است:" لهم قلوب لایفقهون بها"(3) و در عین این که قرآن و اسلام در دستگاه معرفت بشری روی عقل و قلب هر دو تکیه می کند، از نقش حس هم به هیچ عنوان غفلت نمی کند. دیده و گوش و شنیدن و دیدن، این دو دروازه بزرگ و وسیع و فعال و پراثر آگاهی را هم رویش تکیه می کند،"ان السمع و البصر و الفؤاد کل اولئک کان عنه مسئولا" (4) ، بنابراین وقتی در باب معرفت وارد می شوید، می بینید اسلام، تک بعدی نیست، نه مکتب حسی است فقط، نه مکتب عقلی است فقط، نه مکتب عرفانی است فقط، بلکه هم حسی است، هم عقلیست و هم عرفانی. و وقتی می گوییم حسی، تجربی را هم شامل می شود، لذا تجربی نیز هست... و همین طور، ذوقی و کشفی و شهودی است.»(5)

اگر بخواهیم برای شناسایی نیازهای انسان از زبان «تمثیل و تشبیه» استفاده کنیم و پیوستگی همه اعضاء و جوارح انسان، و نیز ارتباط نیازهای جسمی و روحی و روانی اش را به نظاره بنشینیم، تشبیه انسان به یک دستگاهی که از قسمت و بخش های مختلف تشکیل شده و همه آنها با هم مرتبط می باشند و حرکت و بهره رساندن آن معلول وجود و همکاری و نقش آفرینی هه بخش های آن است، راه گشا می باشد، این تمثیل اگر چه در مقایسه با عظمت و شگفتی های وجود انسان و نظم و سامان شگرفی که توسط خالق هستی در آن به وجود آمده، نارساست، لکن برای تقریب ذهن به حقیقت مفید می باشد.

این تمثیل و تشبیه از آن جهت ضروری و مفید است که ما را به جامعیت و همه سونگری اسلام رهنمون می شود و ابعاد مختلف تعالیم و قوانین آن را که بر همه نیازهای فردی، اجتماعی، اخلاقی، تربیتی، عرفانی، حقوقی، فرهنگی و اقتصادی انسان اشراف دارد و همه شئون حیات مادی و معنوی و جسمی و روحی او را دربرمی گیرد، متجلی و نمایان می سازد.

متفکر شهید آیة الله بهشتی با بهره برداری از این تمثیل و تشبیه کوتاه، به ابعاد مختلف تعالیم اسلام و انطباق آن با نیازهای گوناگون انسان، اشاره می نماید:

«وقتی اسلام می خواهد به انسان به عنوان یک دستگاه نگاه کند، دستگاه کوچک از نظر حجم، و پیچیده و بزرگ از نظر نقش، می بینید به این مجموعه انسان به صورت یک سیستم و یک مجموعه به هم بسته و به هم پیوسته نگاه می کند و نیازهایش را در همه ابعاد مورد توجه قرار می دهد. انسان هم جسم است، هم جان، هم نیازهای بدنی دارد، هم نیازهای روحی، هم نیاز اقتصادی و هم نیاز معنوی، لذا وقتی می خواهد راه نشان بدهد برای ارضای نیازهای مادی و بدنی انسان، چنان آن را با نیازهای عاطفی، روحی و معنوی می آمیزد، تا نشان دهد که حتی در ارضای یک نیاز مادی نمی توان از نقش آن در ارضای نیازهای معنوی غافل بود.»(6)

«جامعیت فرهنگ و تفکر اسلامی» از موضوعات بسیار مهم و شایسته تعمق و تحقیق و پژوهش بنیادین است.

کنکاش های علمی و پژوهشی در ابعاد مختلف آموزه ها و تعالیم و قوانین زندگی ساز اسلام به دلیل ژرف نگری اسلام در همه شئون و جنبه های حیات مادی و معنوی انسان و وضع قوانین و احکامی که با فطرت و طبیعت او انطباق کامل دارند، زیبایی ها و حکمت ها و تدبیر های خداوند قادر متعال را در آفرینش انسان و ارسال کتاب آسمانی قرآن برای رهنمون ساختن او به رشد و کمال و سعادت در همه ابعاد حیات، آشکار می سازد.

یکی از ویژگی های آثار متفکر شهید آیة الله بهشتی، توجه به این ضرورت و تلاش علمی در مسیر تحقق عینی و عملی آن است و آنچه از نظر گذشت گامی کوچک در مسیر شناسایی این ویژگی و مشخصه مهم محسوب می شود.

پی نوشت ها:

1. ویژگی های انقلاب اسلامی ایران، مجموعه گفتارهایی از شهید مظلوم آیة الله بهشتی، گفتار نهم، برداشت های یک بعدی از اسلام، ص 168.

2. همان مدرک، ص 169.

3 . قرآن کریم، سوره اعراف، آیه 179.

4. سوره اسراء، آیه 36.

5. ویژگی های انقلاب اسلامی ایران، گفتار نهم، برداشت های یک بعدی از اسلام، ص 170 .

6. همان مدرک، ص 171.

لینک ها

شب شهادت هفتاد و دو تن به روایتی دیگر

زندگی شهید بهشتی از زبان خود وی

سال شمار زندگی شهید بهشتی

شهید بهشتی از دیدگاه امام (ره)

پیام امام خمینی به مناسبت شهدای 7 تیر

شهید بهشتی از زبان آیة ا... خامنه ای و حجة الاسلام هاشمی رفسنجانی