تبیان، دستیار زندگی
نكته دیگر این كه جشنواره‌ها اصولا باید ویترین فعالیت‌های فرهنگی و هنری در هر‌حوزه‌ای باشند، به عبارتی یك سال برنامه‌ریزی و تلاش فرهنگی در ویترین جشنواره خودش را نشان دهد نه این كه خود جشنواره ابزاری برای تولید اثر باشد. شما زمانی می‌توانید ویترینی زیبا و.
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

با صاحب جهانی ترین تیتر دنیا

با سینا علی ‌محمدی نفر اول شعر نو در چهارمین جشنواره شعر فجر

با صاحب جهانی ترین تیتر دنیا

سینا علی‌محمدی هفته گذشته و در مراسم پایانی چهارمین جشنواره بین‌المللی شعر فجر به عنوان نفر اول در بخش شعر نو معرفی شد.

شاعر جوانی كه متولد شیراز است( سال 1359) و نخستین مجموعه‌اش را سال 1385 با عنوان«پاره‌خط» منتشر كرد و با همین مجموعه توانست برگزیده جایزه خانه كتاب شود و همچنین در كنگره كتاب سال دفاع مقدس نیز این كتاب مورد تقدیر قرار گرفت.

علی‌محمدی در رشته مدیریت فرهنگی ادامه تحصیل می دهد و این روزها دومین مجموعه شعرش را با عنوان «جهانی‌ترین تیتر دنیا » آماده انتشار دارد و به قول خودش اگر اتفاق خاصی رخ ندهد توسط دفتر شعر جوان تا شروع نمایشگاه كتاب منتشر خواهد شد.همكاری با روزنامه‌های همشهری، اطلاعات، آفرینش، مجلات شاهد، فصلنامه تخصصی شعر و سردبیری و گویندگی برنامه‌های مختلف رادیویی از دیگر فعالیت‌هایی است كه در كارنامه فرهنگی او دیده می‌شود.سینا علی‌محمدی این روزها در گروه فرهنگ و هنر روزنامه جام‌جم و همچنین شبكه رادیویی گفتگو در رسانه ملی مشغول فعالیت است.

ببینید خیلی كوتاه و مختصر بگویم كه شعر فجر قرار نیست جشنواره‌ای باشد مانند دیگر جشنواره‌ها مثلا برای كشف استعداد یا جشنواره‌ای باشد برای به اوج رساندن شعر، چون شعر همواره در طول تاریخ در این سرزمین در اوج بوده است.

برپایی جشنواره شعر فجر و گرفتن سرو بلورین این جشنواره توسط او بهانه‌ای شد تا پای صحبت‌هایش درباره شعر و شاعری بنشینیم.

برای شروع اگر موافق هستید از همین سرو شعر فجر آغاز كنیم. سال گذشته شما انتقادات زیادی نسبت به روند برگزاری جشنواره بین‌المللی شعر فجر داشتید و حتی تعبیر «سكه باران» را برای آن به كار بردید چه شد كه خودتان در این جشنواره شركت كردید و برگزیده هم شدید؟

با صاحب جهانی ترین تیتر دنیا

پیش از هر نكته‌ای باید بگویم من همچنان منتقد جشنواره شعر فجر هستم اما واقعیت این است كه این رخداد ادبی در منزل چهارم تفاوت‌های جدی با دوره‌های گذشته داشت كه مهم‌ترین آن خارج شدن از فضای تشریفاتی و ورود به عرصه رقابت بود.البته لازم به توضیح است كه در دوره دوم و در بخش شعر جوان هم ملاك انتخاب شعر ها بودند یا به اصطلاح این بخش رقابتی بود.

یعنی شما اعتقاد دارید دوره‌های گذشته تشریفاتی بودند؟

تقریبا بله بخصوص دوره گذشته كه بیش از 100 شاعر بدون این كه معیار و مولفه دقیق و علمی از سوی برگزاركنندگان اعلام شود مورد تقدیر قرار گرفتند یا به اصطلاحی كه پیش از این شما هم به كار بردید «سكه باران» شدند. در دوره گذشته و در میان برگزیدگان اسامی وجود داشت و به چشم می‌خورد كه حتی یك كتاب شعر هم نداشتند و خب قطعا چنین روندی جای انتقاد هم دارد.

اما امسال كمی وضعیت شعر فجر متفاوت بود و به قول استاد گرمارودی مبتنی بر شعر بود و نه شاعر و اتفاقا نتایجی هم كه در اختتامیه اعلام شد، دقیقا موید و موكد همین دیدگاه جناب گرمارودی بود. جایی كه شاعری مانند محمدسعید میرزایی به عنوان رتبه سوم معرفی شد و پایین‌تر از شاعرانی كه شاید اگر می‌خواستند به اسم و رسم‌شان نگاه كنند در مقایسه با سعید میرزایی تجربه و سابقه چندانی نداشتند، اما امسال معیار شعر بود و نه پیشینه افراد.

اگرچه یك نكته مبهم هم امسال در جشنواره وجود داشت و آن هم تفكیك نكردن بخش جوان و بزرگسال بود در صورتی كه در فراخوان جشنواره این دو بخش قرار بود، مستقل از هم برگزار شوند اما در نهایت اتفاق دیگری رخ داد كه البته برای من خوشایند بود اما شاید باعث شده باشد حق كسانی در این میان ضایع‌شده باشد.

در ابتدای گفتگو اشاره كردید كه هنوز هم انتقاداتی نسبت به شعر فجر دارید. چرا؟

با صاحب جهانی ترین تیتر دنیا

ببینید خیلی كوتاه و مختصر بگویم كه شعر فجر قرار نیست جشنواره‌ای باشد مانند دیگر جشنواره‌ها مثلا برای كشف استعداد یا جشنواره‌ای باشد برای به اوج رساندن شعر، چون شعر همواره در طول تاریخ در این سرزمین در اوج بوده است.

از روزگار رودكی آغاز كنید و همین جور به پیش بیایید: عطار ، ناصرخسرو ، سنایی ، مولوی ، سعدی ، حافظ ، جامی ، بیدل ، صائب تا نیما و انقلاب اسلامی و همین روزگار.

شعر همیشه نقشی تاریخی، تاثیرگذار، انقلابی و انكارناپذیر داشته است و اصلا قرار نیست كه جشنواره‌ای بیاید و كمك كند كه شعر اوج بگیرد. شعر همواره در قله هنرهای ایران زمین قرار داشته و اگر هم قرار باشد رسالتی مهم و اساسی برای جشنواره شعر فجر در نظر بگیریم این است كه در روزگار اكنون كه جهانی پر از سر و صدا و پر از دود و شلوغی است به مانند یك باران و رحمت الهی ببارد و آسمان هنر را یك‌بار دیگر به رنگ شعر در بیاورد و در فضایی تازه و پرطراوت سیمای این قله و این اوج را به رخ ذهن‌های فراموشكار ما و همه مردم بكشد. در واقع و به بیان دیگر جشنواره شعر فجر به مانند دیگر هم قطاران فجری خود باید فرصت و محملی باشد برای ارتباط متقابل میان مردم و شعر.

فكر می‌كنم شعر بیشتر از هرچیزی در نگاه و ذهن شاعر اتفاق می‌افتد و دقیقا مثل یك زلزله است كه درست وقتی انتظارش را نداری از ‌‌راه ‌می‌رسد و تمام ستون‌ها و شاكله ذهنی تو را در‌برمی‌گیرد و تكان می‌دهد.

نكته دیگر این كه جشنواره‌ها اصولا باید ویترین فعالیت‌های فرهنگی و هنری در هر‌حوزه‌ای باشند، به عبارتی یك سال برنامه‌ریزی و تلاش فرهنگی در ویترین جشنواره خودش را نشان دهد نه این كه خود جشنواره ابزاری برای تولید اثر باشد. شما زمانی می‌توانید ویترینی زیبا و جذاب داشته باشید كه یك انبار بزرگ و پر‌‌ازمحصول و كالای فرهنگی داشته باشید تا مخاطب را جذب كنید، پس نباید كاركرد جشنواره را تولید اثر و كشف استعداد و … دانست.

اگر موافق هستید كمی از بحث جشنواره فاصله بگیریم و درباره خود شعر و آثار جدید خودتان صحبت كنیم؟

خب من بعد از انتشار كتاب پاره‌خط كه نخستین مجموعه شعرم بود كمی دچار وسواس، كم‌كاری و البته تغییر نگاه نسبت به جریان آفرینش شعر و مولفه‌های آن شدم و برای همین شاید فاصله به نسبت زیادی بین انتشار كتاب اول و كتاب دوم من ایجاد شد، اما فكر می‌كنم این فاصله 5 ساله فرصت خوبی بود تا با وسواس بیشتر تجربه‌های ارزشمندی در فضای جدید كارهایم داشته باشم و این تجربه‌ها بخصوص در همین چند ماه اخیر و به واسطه حوادث اجتماعی و سیاسی برای خودم خیلی تاثیرگذار بود.

نام مجموعه جدیدتان چیست و چه تفاوتی با كتاب و شعرهای قبلی دارد؟

با صاحب جهانی ترین تیتر دنیا

نام كتاب «جهانی‌ترین تیتر دنیا» است كه 3‌بخش دارد و شامل شعرهایی عاشقانه ، اجتماعی و آیینی می‌شود كه بیشتر كارهای آیینی كه در بخش پایانی كتاب قرار دارد حال و هوای انتظار دارند و به حضرت بقیه‌الله الاعظم(عج) تقدیم شده است.

اما درباره تفاوت‌هایش هم باید بگویم مهم‌ترین تمایز نسبت به پاره‌خط به تغییر نگاه من به شعر باز می‌گردد؛ در پاره‌خط بیشترین سهم را زبان و فضاسازی‌های زبانی داشت اما در تعریف نگاه و شعرهای اخیر فكر كنم بهتر است از این جمله نزار قبانی كمك بگیرم كه می‌گوید: «شعر انتظار آن چیزی است كه انتظار نمی‌رود.»

فكر می‌كنم شعر بیشتر از هرچیزی در نگاه و ذهن شاعر اتفاق می‌افتد و دقیقا مثل یك زلزله است كه درست وقتی انتظارش را نداری از ‌‌راه ‌می‌رسد و تمام ستون‌ها و شاكله ذهنی تو را در‌برمی‌گیرد و تكان می‌دهد.

دومین تفاوتی كه می‌توانم به آن اشاره كنم به قول قدما تلمیحات و به قول امروزی‌ها فرامتن‌هایی است كه اكثر شعرها دارند، به عنوان مثال در بخش پایانی كتاب بسیاری از شعرها ریشه در آیاتی از كلام‌الله مجید دارد یا حتی اشاره به برخی حوادث اخیر با ایجاد یك پیش‌زمینه تاریخی مثلا قیام سردار جنگل یا استفاده از رخدادهای مشروطه همراه بوده است.

نمی‌خواهم از لفظ بومی استفاده كنم چون خیلی دستمالی شده است اما فكر می‌كنم شعرهایم در جهانی‌ترین تیتر دنیا و شاید برخلاف نامش كمی ایرانی‌تر شده است، به این مفهوم كه بسیاری از آنها فضایی مرتبط با زندگی و طبیعت خاص مردم ایران دارد و در طول این چند سال هم به‌واسطه شغلم كه كار در رسانه است بیشتر در میان مردم ایران در شهرها و روستاهای مختلف بوده‌ام و گشته‌ام و مطالعات بیشتری هم در ارتباط با فرهنگ عامه و باورهای سنتی مردم داشته‌ام.

تیتر جهانی

آبی ترین بارانی‌ام را می‌پوشم‌

و به «فرودگاه» می‌روم‌

حقیقتش این است‌

جمعه‌ها ابرها سبك‌ترند

آدم‌ها

اسب‌ها

حتی مورچه‌ها خوشحال ترند

می‌گویند:

امروز صبح زود

از بالاترین نقطه «فرود» می‌آیید

لبخند می‌زنید

و جهانی‌ترین تیتر دنیا را

منتشر می‌كنید:جاء الحق...

كوچ

پروانه‌ها از شهر رفتند

گنجشك‌ها و كلاغ‌ها هم

فقط ما

ما مانده‌ایم

همین چند میلیون زنبور

كه هر صبح

بی هیچ آفتابگردانی

از كندوهایمان بیرون می‌ریزیم

و نیش‌هایمان را

تا استخوان شهر فرو می‌كنیم

منبع: جام جم

تهیه و تنظیم برای تبیان : زهره سمیعی – بخش ادبیات تبیان