تبیان، دستیار زندگی
مقام معظم رهبری می فرماید: «امام(رضوان اللَّه علیه) چكیده و زبده‌ى مكتب ملاصدراست؛ نه فقط در زمینه‌ى فلسفى‌اش، در زمینه‌ى عرفانى هم همینجور است.»[
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

حکمت متعالیه و جریان های فکری حوزه علیمه
حکمت متعالیه
به یقین جریانات فکری حوزه علمیه شیعه و نقش روحانیت تشیع در جریان های سیاسی و اجتماعی متأثیر از اندیشه هایی است که در این بستر فرهنگی شکل گرفته است. بنابراین برای شناخت نهضت ها و رفتارهای روحانیت، می بایست جریان های غالب فکری درون حوزه را شناسایی نمود تا بهتر بتوان به تحلیل و بررسی جریانات مختلف حوزه ها پرداخت.

حكمت متعاليه آخرين و كامل‌ترين نظام فلسفي در عالم اسلام، محصول انديشه‌ورزي فلسفي صدرالمتألهين شيرازي(متولد بين 978 تا980هـ . ق) است كه در ادامه جريان فلسفه اسلامي در دوران صفويه پديد آمد. صدرالمتألهين با استفاده از محضر دانشمندان بزرگ عصر خويش همچون ميرداماد، شيخ بهايي و ميرفندرسكي علوم عقلي و نقلي را آموخت.[1] او با مطالعه و تحقيق در آثار حكما و متألهان و تعمق در عرفان نظري و ورود به عرصه مجاهدت نفس و عرفان عملي، به دنبال همگرايي و تلفيق مكاتب متقدم انديشه اسلامي بود وتوانست چهار راه، مشاء، اشراق، كلام و عرفان را با يكديگر تلاقي دهد و حكمت متعاليه را كه يك نظام خاص و مستقل فلسفي است با تأثير پذيري از روش‌هاي فكري گوناگون اسلامي تأسيس كند كه موجب جهشي عظيم در عالم فلسفه و پيدايش ابتكارات محوري در اركان حكمت گردد. نوآوري حكمت متعاليه در روش، منجر به هماهنگي ميان سلوك عقلي و سلوك قلبي شد.[2]

مقام معظم رهبری می فرماید:

«امام(رضوان اللَّه عليه) چكيده و زبده‌ى مكتب ملاصدراست؛ نه فقط در زمينه‌ى فلسفى‌اش، در زمينه‌ى عرفانى هم همينجور است.»[

حكمت متعاليه بر پايه چند اصل محوري و مهم استوار است كه اين اصول نيز از ابتكارات فلسفي خود صدرالمتألهين است. از جمله ابتكارات صدرا، كه پايه نظام فلسفي او نيز محسوب مي‌شود به اين اصول مي‌توان اشاره كرد: اصالت وجود، تشكيك وجود، وحدت وجود، اشتداد وجودي، حركت جوهري، اتحاد عاقل و معقول، مثال متصل و تجرد قوه خيال.[3]

حكمت متعاليه در بدو تأسيس متأسفانه مورد بي‌مهري قرار گفت و چند صباحي مغفول واقع شد تا اينكه به همت آقا محمد بيدآبادي(متوفي1197) و آقا علي نوري(متوفي1246) احيا گشت.[4] و از ابتداي عصر قاجاريه به گفتمان قالب و رايج حوزه‌هاي علمي و فلسفي ايران و تشيع تبديل گشت و عرصه را بر حكمت مشاء و اشراق تنگ كرد و ديگر مشارب فكري را تحت الشعاع خود قرار داد.[5]

اين نظام فلسفي نه تنها داراي نوآوري‌هاي مابعدالطبيعي بود بلكه توسط خود ملاصدرا و پيروانش وارد عرصه‌هاي ديگر علوم اسلامي شد و در آنها نيز موجب تغييراتي گشت. نمونه‌هاي از اين تأثير گذاري در منطق،.[6]تفسير،[7]كلام،[8] شرح حديث[9] و ... را مي‌توان در آثار خود ملاصدرا و تابعان ايشان مشاهده نمود.

يكي از حوزه‌هاي مهم فكري، كه نقش عمده و تعيين‌كننده‌اي در جريانات انديشه و حركت اسلامي داشته، علم اصول فقه است. جريان اصولگرايي در برابر جريان اخباري‌گري در تاريخ تشيع از مواقع مهم و حساس تاريخ است. در حفظ و تقويت و رشد اين جريان، حكماي اسلامي و حكمت متعاليه نقش بسيار مهم و اساسي داشته است به اين بيان زماني كه اخباريگري گفتمان قالب حوزه ها بود اين اصوليون و فقهاي حكيم و فيلسوف بودند كه اين جريان را حفظ و پرورش دادند و با دميدن روح فلسفي در كالبد علم اصول، آن را آماده ساختند تا در مكتب وحيد بهبهاني و شاگردان او بتواند قد علم كند و بر اخباريون چيره شود. بنابراين حكمت متعاليه در احياي جريان اجتهاد و فكر اصولي نقش مهم و بسزايي دارد.[10]

شهيد سید محمد باقر صدر در ذكر عوامل شكل گيري انديشه اصولي مي‌نويسد: «مي‌توان گفت: تقريباً دوره سوم از دوره‌هاي تحول علم اصول ،دوره وحيد بهبهاني و شاگردانش- مباحث فلسفي بطور گسترده و در حد وسيعي وارد مباحث علم اصول نشده بود، اين نفوذ و بكارگيري فلسفه، در علم اصول حاصل ترويج مباحث فلسفي در حوزه علوم شيعي به جاي علم كلام و انتشار ديدگاه‌هاي جديد و قوي فلسفي مانند فلسفه ملاصدراي شيرازي متوفي سال (1050)هجري است. اين ترويج و انتشار فلسفه در دوران سوم سبب شد كه انديشه اصولي به فلسفه روي آورده و از آن كمك و الهام بگيرد: الهامي بيش از آنچه كه از كلام گرفته بود: بخصوص جريان فلسفي كه صدرالدين شيرازي ايجاد كرده بود»[11]

یکی دیگر از آثار مهم حکمت صدرایی نقش بسیار مهمی است که در تحولات پیش از انقلاب اسلامی ایران خصوصاً شکل گیری جمهوری اسلامی دارد. این تأثیر بیش از همه در تکر سه تن از اندیشمندان بزرگ معاصر معاصر یعنی امام خمینی(ره)، علامه طباطبایی و شهید مطهری آشکار شده است.

علامه طباطبایی و شهید مطهری با استفاده از حکمت صدرایی به دفاع از دین و تشیع پرداخته و با تألیف کتاب اصول فلسفه و روش رئالیسم معرفت دینی را محکم نمودند.[12]

به یقین شخصیت و گفتمان سیاسی امام خمینی(ره) در تفقه اجتهادی و رهبری انقلابی اسلامی و تأسیس جمهوری اسلامی ایران ریشه در حکمت متعالیه دارد. [13] امام خمینی(ره)، ادامه فیلسوفان بزرگی همچون فارابی، اخوان الصفا، ابن سینا، خواجه نصیرالدین طوسی، میرداماد، صدرالمتألهین است که بیش از بیست سال به تدریس حکمت و فلسفه اسلامی اشتغال داشته اند. [14]

مقام معظم رهبری می فرماید:

«امام(رضوان اللَّه عليه) چكيده و زبده‌ى مكتب ملاصدراست؛ نه فقط در زمينه‌ى فلسفى‌اش، در زمينه‌ى عرفانى هم همينجور است.»[15]


سید مهدی موسوی


منابع:

1. پيرامون شخصيت و آثار ملاصدرا و حكمت متعاليه، ر.ك: مرتضي مطهري، مجموعه آثار، ج13، تهران، صدرا، 1378، ص209 -283؛ سيد حسين نصر، صدرالمتألهين شيرازي و حكمت متعاليه، تهران، سهرودي، 1382؛ عبدالرسول عبوديت، درآمدي به نظام حكمت صدرايي، تهران، سمت، 1385.

2. مرتضي مطهري، مجموعه آثار ج13، ص 249 و 234 و 254.

3. ر.ك: مرتضي مطهري، همان، ص254؛ همچنين عبدالرسول عبوديت، ص57.

4. مرتضي مطهري، مجموعه آثار ج14، تهران، صدرا، 1378، ص 519-520؛ سيد حسين نصر، ص185.

5. منابع پيشين.

6. حمل حقيقت و رقيقت، حقيقت فصل، حقيقت تصور و تصديق و حمل اولي و شايع، نمونه‌هايي از نوآوري‌هاي منطقي ملاصدرا است. ر.ك: صدرالدين شيرازي، رساله التنقيح في المنطق، و رسالة التصور و التصديق.

7. ر.ك: صدرالدين شيرازي، تفسير القرآن الكريم، تصحيح محمد خواجوي، قم بيدار؛ همچنين مفاتيح الغيب و اسرار الآيات از آثار ملاصدرا حاوي نكات بديع در تفسير قرآن كريم است و تفسير الميزان علامه محمد حسين طباطبايي متأثر از مكتب حكمت متعاليه است. ر.ك: عبدالله جوادي آملي، روش تفسير علامه طباطبايي؛ سيد حسين نصر، ص202.

8. در حوزه كلام به نوآوري‌هاي كلامي ملاصدرا همچون اثبات معاد جسماني مي‌توان استناد كرد. و همچنين آثار كلامي شهيد مرتضي مطهري بسيار متأثر از آراء صدرا است.

9. به شرح اصول كافي ملاصدرا مراجعه شود.

10. سيد محمد باقر صدر، المعالم الجديده للاصول، المؤتمر العالمي للإمام الشهيد الصدر، قم، 1425ق، ص 106.

11. همان، ص115.

12. سید محمد حسین طباطبایی و مرتضی مطهری، اصول فلسفه و روش رئالیسم، مقدمه جلد اول.

13. امام خمینی در نامه به گورباچف راه برون رفت از بحران های سیاسی - اجتماعی را در رجوع به مبانی فلسفی فارابي، ابن سینا، سهروردی، حکمت متعاليه صدر المتألهين و محي الدين بن عربي معرفی می کند. همچنین: ر. ک: عبدالله جوادی آملی، سیاست متعالیه، سیاستی متعالی، در: سیاست متعالیه از منظر حکمت متعالیه، دفتر اول، به اهتمام شریف لک زایی، قم، پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی، 1387، ص125، 170؛ علیرضا صدرا، روش شناسی حکمت متعالیه و تأثیر آن بردانش سیاسی، همانجا، ص414؛ عماد افروغ، تبیین فلسفی انقلاب اسلامی براساس حکمت متعالیه، همانجا، ص446.

14. علی اکبر ضیایی، نهضت فلسفی امام خمینی، ص7- 16؛ رضا لک زایی، سیاست و سعادت در اندیشه حکیم متأله، حضرت امام خمینی(ره)، فصلنامه پژوهش و حوزه، ش34- 35، 1387، ص139.

15. بيانات رهبر معظم انقلاب در ديدار جمعى از اساتيد، فضلا، مبلّغان و پژوهشگران حوزه‌هاى علميه كشور، 8/9/86.