تبیان، دستیار زندگی
یکی بود یکی نبود غیر از خدا هیچ کس نبود یک مداد بود .بزرگ و نوک تیز .اما مدا می ترسید روی کاغذ چیزی بنویسد. او می گفت :نمی توانم خیلی سخت است !پاکن گفت ولی یک مداد باید بنویسد تا مداد باشد . تو هم بنویس .مداد گفت ........
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :
مشاوره
مشاوره
در رابطه با این محتوا تجربیات خود را در پرسان به اشتراک بگذارید.