زمينه رشد ارزشها
روحانيت، در برابر رفتار مردم، مسؤوليت دارد و اين مسؤوليت را آن گاه مىتواند به درستى انجام دهد كه خود را اصلاح كرده باشد و در اين لباس، نا اهل و راهزنى نباشد، تا حوزهها در چشم مردم، حرمت داشته باشند و سخن آنان را بشنوند و راه اصلاح را پويند.
اوج و فرود ارزشها اخلاقی، با مسائل رويدادهاى اجتماعى پيوند ناگسستنى دارند. سخن معروف پيامبر كه: «اگر نان نبود ما نماز نخوانده و روزه نمىگرفتيم» بيانگر اين واقعيت است كه تا معاش بر آورده نشود، روان آرامش نيابد، شخص مطيع در گاه خداوند نگردد. ديندارى و معنويت، سر بلندى و غرور، عفت، و اخلاق هر جامعهاى بستگى به نظام معيشتى آن دارد.
بى عدالتى، ظلم، اجحاف، نا امنى، فقر، بيكارى، و دغدغه اهل و عيال، پريشانحالى و... زمينه ساز ناهنجاريهاى اخلاقى هستند.
على(ع)، در خطبهاى درباره پيوند مسائل ارزشى با رويدادهاى اجتماعى فرموده است:
«اگر حقوق اجتماعى رعايت گردد والى حق رعيت را پاس دارد و رعيت از فرامين حكومت اطاعت كند، حق در ميانشان قوى و نيرومند شده، جادههاى دين صاف و هموار مىگردد، راه و رسمها در مجراى خويش به جريان مىافتد عدالت فراگير شده، بدين ترتيب زمان و مردم صالح مىشوند. در اين شرايط، به بقاى دولت اميدوار بايد بود و دشمنان مايوس خواهند شد.
اما اگر رعيت بر والى چيره شود و يا حكومت بر رعايا اجحاف ورزد، نظام اجتماعى مختل مىشود، نشانههاى ستم و جور آشكار خواهد گرديد. دراين شرايط، در برنامههاى دينى دستبرد وارد شده، جادههاى وسيع سنن و آداب متروك خواهد ماند، احكام خداوند تعطيل مىگردد و بيماريهاى اخلاقى بسيار خواهد شد.»
اين جاست كه پيامبران الهى پيش از هر چيز به دنبال فراهم كردن زمينه اجتماعى رشد مكارم بودهاند. بر آن بودهاند ريشه گناه و عوامل فساد آفرين را بخشكانند و درخت ايثار و احسان را در زمين مساعد بكارند؛ از اين روى پيامبران پس از دعوت به توحيد، مردم را به عدالت اقتصادى فرا خواندهاند.
شعيب پيامبر، مردم را به از ميان بردن اجحاف اقتصادى و عدالت در داد و ستد دعوت مىكند.
پيامبر اسلام، در راه نفس تكاثر، مىجنگد. براى رشد اقتصاد، مردمان را به كار و كوشش تشويق مىكند به جاى كمك مستقيم به گدايان، با تهيه ابزار كار، آنان را به كاروامىدارد.
على(ع) براى مقابله با مفاسد جنسى، و مسائل ازدواج را براى جوانان فراهم مىآورد و از بيت المال به جوانان فقير كمك مىكند.
بيكارى، فقر، بى عدالتى، ناامنى، نبود آرامش روانى و روحى و... تعادل فرد را به هم مىزنند و منفجر مىشود و به كارهاى ناروا دست مىزند.
به گفته شهيد مطهرى:
«گناه، غالباً انفجار است. انفجار چون ديگ بخار كه آن را بخار بدهند و هيچ منفذ و دريچه اطمينان نداشته باشد، بالآخره، انفجار صورت مىگيرد و انسان نيز، به وسيله گناهان منفجر مىشود.»
مرورى بر متون دينى و سيرت پيامبرو امامان و علما، اين نكته را روشن می سازد، كه روحانيت، در برابر رفتار مردم، مسؤوليت دارد و اين مسؤوليت را آن گاه مىتواند به درستى انجام دهد كه خود را اصلاح كرده باشد و در اين لباس، نا اهل و راهزنى نباشد، تا حوزهها در چشم مردم، حرمت داشته باشند و سخن آنان را بشنوند و راه اصلاح را پويند.محمد جواد مغنيه درباره اصلاح حوزهها مىنويسد:
«لازم است حرمت آن را پاس داشته و آن را از دسترس با ديگران و نالايقان دور نگهداشت. بر صاحبان حقيقى آن واجب است اولياى امور را ملزم به تدوين قانونى كنند كه افراد نا باب و جاهل و ريا كار منحرف را از دسترس به آن، دور كنند.اگر فردى عادى، بدون جهت، لباس پاسبانى را بر تن كند، قانون او را مجازات خواهد كرد.
آيا روزگارى خواهد آمد كه شؤون يك اداره كوچك، در حق حوزه با اين عظمت، رعايت شود. اگر حوزه، از بناى چنين نظامى، رعايت شود. اگر حوزه، از بناى چنين نظامى عاجز است، بهتر آن است كه افرادش، با لباس عادى زندگى كنند، تا اين كه جاهلان و نفوذيان، با اعمال و رفتار نامناسب، آن را بد جلوه بدهند.»
منبع:فصلنامه حوزه تنظیم:نقدی حوزه علمیه تبیان