علی و عالم بی پروا
عالم بى پروا تنها خود را به انحراف نمىكشاند كه دنيا پرستى و جاه دوستى او، در ديگران تاثير مىگذارد و حجابى براى شناخت اسلام مىگردد.
عمل تجسم انديشه و گفتار است و بيش از سخن و قلم در ترويج پيام نقش دارد. سخن زيبا اگر با كردار درست همراه نباشد، تاثيرى معكوس دارد در متون دينى، عالم بى عمل، مفسده و راهزن معرفى شده است.
امام صادق(ع)مىفرمايد:
«اوحى الله عز و جل الى داود(ع) لا تجعل بينى و بينك عالما مفتونا بالدنيا فيصدك عن طريق محبتى. فان اولئك قطاع طريق عبادى المريدين.»
خداوند به داود(ع) وحى كرد: عالم فريب خورده دنيا را واسطه ميان من و خودت قرار نده كه تو را از راه محبتم باز خواهد داشت. اين گروه راهزنان راه بندگانم هستند.
و على(ع)، عالم بى عمل و فاسق را مفسدى خوانده كه با رفتار خود مردمان را از راه حق، دور مىسازد.
«قصم ظهرى عالم متهتك و جاهل متنسك. فالجاهل يغش الناس بتنسكه و العالم يغرهم بتهتكه.»
عالم بى پروا و جاهل لجوج، كمر مرا شكستند. نادانان با كم خردى خود مردم را گمراه مىكنند و دانايان، با بى پروايى خود، مردم را فريب مىدهند.
عالم بى پروا تنها خود را به انحراف نمىكشاند كه دنيا پرستى و جاه دوستى او، در ديگران تاثير مىگذارد و حجابى براى شناخت اسلام مىگردد. از اين جهت، خطر عالم فاسد، از همه خطرها بيشتر است.
امام خمينى مىفرمايد:
«آنان كه دين سازى كرده و باعث گمراهى و انحراف جمعيت انبوهى شدهاند، بيشتر شان اهل علم بودهاند.بعضى از آنان در مراكز علم تحصيل كرده رياضتها كشيدهاند. رئيس يكى از فرق باطله در همين حوزههاى ما تحصيل كرده است لكن چون تحصيلاتش با تهذيب و تزكيه توأم نبوده، در راه خدا قدم بر نمىداشته... آن همه رسوايى بار آورده است.»
از طرفى سيرت نيك عالمان، بيش از هر پيام ديگر توانسته است صلاح بيافريند.
پيامبر(ص) مىفرمايد:
انكم لن تسعوا الناس باموالكم بل تسعوهم باخلاقكم.
با ثروت، نمىتوانيد مردم را با خود همراه سازيد، با اخلاق آن را انجام دهيد. مقصود از اخلاق، خو گرفتن و آراسته شدن به زيباييهاى نفسانى است.
بررسى جوامع اسلامى نشان مىدهد در سرزمينى كه عالمى نيك سيرت در ميان مردم حشر و نشر داشته است، اهالى آن محل به صلاح گرويدهاند. وجود شهرهايى كه به دارالمؤمنين شهرت داشتهاند معلول وجود حوزههاى مهذب در آن شهرها بوده است.
امام خمينى در اين باره مىفرمايد:
«در بعضى از شهرستانها كه تابستانها به آن جا مىرفتيم، مىديدم اهالى آن جا بسيار به آداب شرع هستند. نكتهاش اين بود كه عالم صالح و پرهيزگارى داشتند. اگر عالم با ورع و درستكارى در يك جامعه و استانى زندگى كند، همان وجوداو باعث تهذيب و هدايت مردم آن سامان مىگردد. اگر چه لفظا تبليغ و ارشاد نكند.»
شيخ محمد تقى نورى، پدر محدث نورى، از اسوگان اخلاق است. او در زادگاه خويش به منزله پدر همگان بود.بسيار مردمدار بود. به فقرا و بينوايان، توجه بسيار داشت و در تربيت طلاب سعى وافر.
رسيدگى به طلاب را به امور اهل و عيالش مقدم مىداشت. كمالات معنوى اين مرد بزرگ، سبب شد كه اقشار گوناگون به ايشان روى كنند مردمان شهر و روستا به آموزش مسائل دينى و كمالات اخلاقى روى بياورند به زيور اخلاق آراسته شوند.
شيخ جعفر شوشترى، از علماى مهذب بوده كه در تهذيب نفوس و ترويج اخلاق عمومى تأثير بسيار داشته است.درباره كتاب «منهج الرشاد» وى نوشتهاند:
«اين كتاب، علاوه بر كلمات نافعه و جملات بليغه، در قلوب مطالعه كنندگان خيلى موثر مىشود و سبب آن، اظهار كمال جناب شيخ است «صناعت وعظ و ملكه هدايت و ارشاد و علو نفس در مقام علم و عمل، كه مثل آن، كمتر براى اقران آن «جناب، حاصل شده است و به همين سبب، آن جناب، صاحب انفاس قدسيه و كرامات عاليه بود.»
شيخ ابراهيم مظفر، پس از به پايان بردن تحصيلات در نجف، براى نشر معارف و شرايع و اخلاق به بصره رفت. او، با رحمتهاى فراوان توانست تحولى موثر در اخلاق و عقايد بصريان به وجود آورد. مردم نيز، خدمات او را پاس داشته و قدردان او بودند. صاحب معارف الرجال، در سر توفيق وى نوشته است:
طبقات گوناگون مردم، به او رو آوردند. زيرا به مردم طعام مىداد و در برخورد با آنان، گشاده رو بود و در خانهاش، همواره، به روى ميهمانان و ديگران گشوده بود.
يا در سرّ توفيق شيخ حسن زاير، در تهذيب اخلاق مردم بصره نوشتهاند: آن بزرگ، اهل عمل بود و واعظ نفسانى داشت
و با هواى نفس مبارزه مىكرد.
شهر كاشان روزگارى به دار المؤمنين معروف بوده و انسانهاى پارسا و با ورع بسيارى در آن ساكن بودهاند و حوزهاش عالمان و فضلاى بسيار داشته است. علت اساسى رشد مكارم اخلاق را در اين شهر، وجود عالم اخلاقى، ملا مهدى نراقى، مولف جامع السعادات دانستهاند. اين عالم برزگ، پس از پايان تحصيلات، به زادگاه خويش بازگشت و به تربيت مردم پرداخت. در شادى و غم همراه مردم بود و انبوه مشكلات و مصيبتهاب وارده بر وى، چون زلزلههاى شديد كاشان، از دست رفتن دوستان و فرزندان، مهاجرت جمع بسيارى از ياران، نا امنى و... نتوانست در اراده آهنين اين مرد، خللى ايجاد كند و با ملكه نفسانى كه در حضرتش وجود داشت، همه ناراحتيها را به جان خريد و شمهاى از اخلاق پيامبرانهاش را به نمايش گذارد. به بركت زحماتش، حوزه كاشان سامان گرفت و به پايگاه علم و عبادت شهره گشت.
منبع:فصلنامه حوزه تنظیم:نقدی-حوزه علمیه تبیان