وظیفه طلاب ؟
علما، افزون بر تبيين مفاهيم اخلاقى، وظيفه دارند، مكارم اخلاق را به مردم برسانند. از اين روى از خطيب جمعه، خواسته شده مردم را به نيكيها فرا بخواند و از بديها باز دارد
گسترش اخلاق
«انما جعلت الخطبه يوم الجمعه، لان الجمعه مشهد عام فاراد ان يكون للامير سبب الى موعظتهم و ترغيبهم فى الطاعة و ترهيبهم من المعصية و توفيقهم على ما اراد من مصلحة دينهم و دنياهم».
خطبه در روز جمعه تشريع شده، از آن جهت كه جمعه از روزهاى اجتماع مردم است. خداوند اراده كرده است كه زمامداران در اين روز، مردم را موعظه و ارشاد كنند و به انجام نيكيها تشويق كنند و از بديها باز بدارند وبه مصالح و دين رهنمونشان سازند.
با مردم سخن گفتن و آنان را به كارهاى نيك فرا خواندن و از كارهاى ناشايست پرهيزدادن و پىگيرانه بر اين كار اصرار داشتن و پاى فشردن، نيكيها را پايدار مىكند و زشتيها را سست.
از اين روى، بد خواهان، تلاشهاى بسيارى داشته و دارند كه تبليغات دينى، وعظ و ارشاد را بى مقدار جلوه دهند و ناصحان و واعظان را از نظرها بيندازند و علماى راستين را از اين كار، باز دارند.
اين تلاشها، در گروهى مؤثر افتاد و به مبلغان راستين، حقيرانه نگريستند و حتى اين حركت حساب شده و با برنامه، در برخى از عرصه خطابه و منبر كنار كشيدند و موعظه گرى به حوزويان كم مايه واگذاردند، درحال كه هميشه، چنين بوده كه موعظه گران، بر جستگان و فرهيختگان بودهاند و دانش وران و راستان، اين عرصه را در اختيار داشتهاند و اهل فضل از اين محافل بهرهمند مىشدهاند.
امام خمينى در اين باره مىگويد:
«ممكن است دستهاى ناپاكى با سمپاشيها و تبليغات سؤ، برنامههاى اخلاقى و اصلاحى را بى اهميت وانمود كرده، منبر رفتن براى پند و موعظه رابا مقام علمى مغاير جلوه دهند. امروز در بعضى حوزهها، شايد منبر رفتن و موعظه كردن را ننگ بدانند، غافل از اين كه حضرت امير(ع) منبرى بوده و در منابر، مردم را نصيحت و راهنمايى مىكردند و ساير ائمه(ع) نيز، چنين بودند.»
حضرت امير مردم را به نيكى فرا مىخواند و از بدى پرهيز مىداد. در ميدان جنگ، در بازار، در مسجد، و... بر پرهيز از دنيا و ديگر مشاغل اخلاقى پاى مىفشرد.
سيد رضى مىنويسد:
«هنگامى كه امام على(ع) خطبه غرأ، در وصيت به تقوا و زهد در دنيا را ايراد فرمود، بدن آنهابه لرزه در آمد و اشكها سرازير و دلها ترسان شد.»
عالمان بزرگ نيز به پيروى از ائمه، به ترويج مكارم اخلاق اهميت مىدادند. «امالى»هاى شيخ صدوق و مفيد و طوسى، فراهم آمده از مجالس اندرز آن بزرگواران است.
در غوغاى دنيا پرستى و جهالتها و تعصبها حاكمان و ترويج فساد و تباهى، اين اندرزهاى عالمان بود كه مردم را از غفلت به هوشيارى مىخواند و زلزله به اركان فساد مىانداخت.
حوزهها براى تبليغ و ترويج مكارم اخلاق برنامه داشتند. در نيمه اول قرن چهارم ابوالحسن على بن حسين، متولى مدرسه بيهق، اوقات طلاب مدرسه را به سه قسمت كرد: يك قسمت براى تدريس و تحصيل و يك قسمت براى املاى احاديث و قسمت آخر، براى تذكر و وعظ مسلمانان.
بعدها دامنه وعظ و ترويج پند و اندرزهاى اخلاقى گستردهتر شد و واعظان مشهور و نامى در عالم اسلام پيدا شدند كه سخنانشان لرزه بر اندام حاضران انداخت و مردم، بويژه جوانان، پس از شنيدن سخنان تحول آفرين آنان، راه صلاح مىپيمودند.از جمله واعظان نامور، عبارتند از:
احمد غزالى، مولانا حسين كاشفى، مشهور به واعظ(م: 310) ، واعظ قزوينى، فاضل دربندى، شيخ جعفر شوشترى، سيد حسين واعظ.
از معاصران، ميرزا على آقا شيرازى، با همه مقامات عالى و شخصيت اجتماعى و تخصص در فقه، فلسفه، ادبيات عربى و فارسى و طب قديم، منبر مىرفته و به موعظه مردمان مىپرداخته است.
اندرزهاى وى چون از جان بر مىخاسته، به دل مىنشسته است. هر گاه به قم مىآمده، علماى بزرگ قم، با اصرار از او مىخواستهاند كه منبر برود و به موعظه بپردازد.
همچنين عارف نامور، حاج ميرزا جواد آقا ملكى، مجلس درس اخلاق پر رونق و گرمى داشته و بسيار براى تربيت طلاب، و تهذيب اخلاق آنان تلاش مىكرده است.وى، در قم، دو جلسه تدريس اخلاق داشته: يكى در منزل، براى خواص و ديگرى در مدرسه فيضيّه براى عموم.
امام امت نيز، به تهذيب اخلاق، بسيار توجه داشته است. وى در آغاز تدريس اخلاق، از كتاب:
«منازل السائرين» نكات اخلاقى را بر طلاب بازگو مىكرده و در آن هنگام، شمارى از افراد شايسته و مورد اعتماد در آن شركت مىكردهاند.
به تدريج، دامنه اين درس، گسترش مىيابد و افزون بر طلاب، باز اريان و مؤمنان شهر، شركت مىجستهاند. استقبال مردم از اين درس، امام را بر آن مىدارد كه جلسه را در هفتهاى دو روز برقرار سازد.
عمال رضا خان، نگران مىشوند و اين برنامه را به ضرر دستگاه مىبينند. از اين روى، به كار شكنى مىپردازند، ليكن، امام مقاومت مىورزد و با زحمت، مجلس را ادامه مىدهد، تا دوران سياه رضا خان به سر مىآيد و مجلس درس، ديگر بار رونق گذشته خود را باز مىيابد.
هشت سال اين درس پر بركت ادامه مىيابد و شمار فراوانى از فضلأ و طلاب، از آن وجود پر بركت بهره مىبرند و خود، استوانهاى مىشوند براى محفلهاى اخلاقى ديگر.
در نجف نيز، امام اين برنامه را ادامه مىدهند و از هر فرصتى براى ساختن و خو دادن طلاب به اخلاق ناب، بهره مىبردند.
بهرهگيرى از شيوهها روحانيانى كه براى خو دادن مردم به اخلاق نيك، دست به كار مىشوند، بايد تلاش ورزند، شيوههاى موفق در تربيت انسانهارا بشناسند و از آنها بهره گيرند.
منبع:فصلنامه حوزه تنظیم:نقدی -حوزه علمیه تبیان