مسئولیت فقیه آل محمد(ص)
تبيين مسائل ارزشى و تعيين حدود آنها از وظايف فقهاست. عالمان مىبايست مكارم اخلاق را از غير آن جدا كنند و مفاهيم ارزشى را به درستى بفهمانند.
قسمت دوم از مطلب رسالت علمان در احیای ارزشها
حوزه اين وظيفه بزرگ را با گامهاى استوار به سوى «تبيين مفاهيم» و «ترويج ارزشها» مىتواند به سامان برساند. در تبيين موضوعات اخلاقى، چند نكته مىبايست رعايت گردد:
1- تفكيك مرزها:
تبيين مسائل ارزشى و تعيين حدود آنها از وظايف فقهاست. عالمان مىبايست مكارم اخلاق را از غير آن جدا كنند و مفاهيم ارزشى را به درستى بفهمانند. منشأ بسيارى از كج رويها و انحرافهاى فكرى در تاريخ اسلام، روشن نبودن مفاهيم اخلاقى براى مردم بوده است.
ابهام در مرزهاى زهد و تقوا و ايثار براى عدهاى از صحابه پيامبر، سبب شد كه آنان زهد را با رهبانيت اشتباه كنند و گروهى ديگر، حفظ برخى از ارزشهاى اخلاقى را براى پيروى از پيامبر(ص)پيش دارند:
پيامبر مردى را ديد كه در پس شتر قربانى پياده مىرود. به او گفت: سوار شو. مرد گفت: شتر قربانى است.
فرمود: سوار شو.
مرد گفت: شتر قربانى است. بار سوم فرمود: واى بر تو سوار شو.
نا فرمانى مرد از دستور پيامبر، از درك نادرست او، در احترام به قربانى سر چشمه گرفته است. جريانهاى فراوانى، چون: زاويه نشينى و ملامتى گرى و... را بايد در دريافت نادرست اين جريانها، از مفاهيمى چون، توكل، اخلاص و... پى جست.
بخش زيادى از وقتهاى گرانبهاى ائمه در روشن كردن مرزهاى اخلاق، به كار رفته است. امامان، مثل بيان عقايد و احكام، مفاهيم ارزشى را نيز براى مردم، روشن مىكردهاند، تا مردم در انديشه و كردار، به زياده روى و كوتاهى كردن دچار نشوند.
در كتاب معانى الاخبار صدوق، مرز شمارى از ارزشها، چون: مروت، تقوا، زهد، ورع، حسن خلق، سخاوت، مروت، سماحت، جود، و نيز حدود ضد ارزشهايى چون: كبر و حسد و كذب،... بيان شده است.
در هم آميختن انديشههاى بيگانگان با فرهنگ اسلامى و تبليغات گمراه كننده فساد انگيزان و عشرت جويان، از ديگر عوامل تحريف مفاهيم ارزشى بود كه ائمه (ع) با موضعگيرى بجا و مناسب، از گسترش آن جلو مىگرفتند.
فتوت، از خويهاى بلند انسانى است. در اسلام، جوانمردان، به نيكى ستوده شدهاند. تشيع، خاستگاه نخستين فتوت و جوانمردى بود و كوفه زادگاه آن. ستم و جور بنى اميه و سپس بنى عباس، سبب شد كه گروهى جوانمرد، گرد هم آيند و با اقتدا به سيرت مولاى خود در يارى محرومان و مظلومان بكوشند و اخلاق جوانمردى را ميان مردم گسترش دهند.
فقيه، با كند و كاو در انحرافهاى فكرى وظيفه دارد علل را شناسايى كند و مفاهيم اخلاقى را در اصالت خود عرضه بدارد.
2- توجه به زمان و مكان:
مسائل ارزشى، دو گونهاند: بخشى از آنها دگرگونى نمىپذيرند و در همه زمانها ثابتند و بخشى از آنها، دگر گونى مىپذيرند. در زمانى ارزش به حساب مىآيند و در روزگار ديگر، خير.آداب اجتماعى، كه بخشى از اخلاق را تشكيل مىدهند، اين گونهاند.
همراهى با توده مردم در شيوه زندگى، مسكن، لباس، طعامو... كارى است نيك. فقر شديد مردم به روزگار على(ع) سبب مىشد كه حضرت از سادهترين لباسها استفاده برد و پوشيدن كفش و لباس وصله دار و كم بها فضيلت به حساب آيد. ولى در زمان امام صادق(ع) كه مردم در رفاه نسبى به سر مىبرند، پوشيدن پوشاكى چون زمان على(ع)، ضد ارزش و آداب بود و شخص تحقير مىشد. ائمه(ع) به عنصر آداب اجتماعى توجه داشتند و دخالت مكان و زمان را در تغيير ارزشها ازنظر دور نمىداشتند.
امام رضا(ع) نيز به پيروان خود سفارش مىكرد در آداب اجتماعى با زمان حركت كنند و از تك روى بپرهيزند. خود نيز بسان مردم زمان خود لباس مىپوشد، در پاسخ كسانى كه به روش زندگى و پوشش آن حضرت خرده مىگرفتند، فرمود:
«عدهاى از شيعيان سست ايمان دوست دارند كه من روى نمد بنشيم و لباس خشن بپوشم، ولى روزگار چنين روشى را بر نمی تابد.»
فقيه وظيفه دارد در استنباط مسائل اخلاقى، روش و برنامه زندگى مردمان روزگار خود را در نظر داشته باشد.
3.رابطه فقه و اخلاق:
آيا مسائل اخلاقى پيوستگى با فقه دارند، يا خير؟
با توجه به تقسيم اصطلاحى، به ذهن مىآيد كه اخلاق پيوستگى به فقه نداشته باشد. قلمرو فقه را احكام فرعى شمردهاند و مسائل ارزشى را خارج از اين محدوده. در تحليل گستردهتر، در مىيابيم كه دايره مسؤوليت فقيه، اخلاق را نيز در بر مىگيرد.
صرف نظر از اين كه فقه در قاموس دين، اعم از عقايد و شرايع و اخلاق است و به تعبير علامه مجلسى:
«فقيه، اخبار آل محمد(ص)، بيشتر به معناى عالمى است كه اهل عمل باشد و عيوب و آفات نفس را بشناسد، دل از دنيا بر گرفته و زهد پيشه كرده باشد...»
بسيارى از موضوعات اخلاقى، پيوند نزديكى با فقه دارند و مىبايست هم در مرحله تعيين موضوع و هم تعيين حكم، فقيه حكم آن را روشن سازد.
از باب نمونه، صله رحم، داراى احكام فراوانى است: صله رحم چيست، حدود آن كدام است، واجب است يا مستحب.
يا، غيبت چيست، اقسام آن كدام است، موارد غيبت حرام و جايز كدام است و... دهها مسأله نظير آن كه در قلمرو حكم فقيه است. مشكلاتى كه مكلّفان با اين گونه مسائل ارزشى و ضد ارزشى دارند، فراوان است.
قرآن، در طرح مسائل، عقيده و شريعت و اخلاق را به هم مىپيوندد و هر يك را در رابطه با ديگرى تفسير مىكند: در طرح جنگ، تقوا را پشتوانه آن قرار مىدهد و اقتصاد را بدون پشتوانه ايمان و ارزشهاى انسانى به رسميت نمىشناسد و سلامت اركان خانواده را به نگهداشت مكارم اخلاق، بسته مىداند بايسته است مفسران شريعت، در طرح مسائل اخلاقى و احكام، همه سويها و پيوندها را در نظر بگيرند.
ادامه دارد...
منبع:فصلنامه حوزه فرآوری:نقدی-حوزه علمیه تبیان