تبیان، دستیار زندگی
در مجموع، می‏توان گفت در این سفرنامه با نکات جالب توجهی همچون: ویژگی‏های رفتاری شاه عباس در برابر بیگانگان، وضعیت رفاهی- اجتماعی ایرانیان آن زمان و در عین حال وضعیت دیگر سرزمین‏ها و... آشنا می‏شویم. گرچه، آنچنان که برخی اشاره کرده‏اند، بسیاری ...
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

حکایت دو برادر در دربار شاه عباس صفوی

به بهانه انتشار کتاب «سفرنامه براداران شرلی»

حکایت دو برادر در دربار شاه عباس صفوی

در بازنویسی تاریخ هر مملکتی «سفرنامه‏ها» شاید یکی از مهم‏ترین منابع باشند، به ویژه سفرنامه‏هایی که توسط سیاحان خارجی به نگارش در آمده‏اند، چه آنان با دیدی ناآشنا و غیربومی، تمامی جزییات مکان‏ها، آدم‏ها و وقایعی را که دیده‏اند ذکر می‏کنند. (البته نباید نگاه غرض ورزانه گاه به گاه آنان را نیز از نظر دور داشت.)

سفرنامه‏ها، جدای از اهمیت تاریخی‏شان، از دید جامعه‏شناسانه و ادبیانه نیز مورد توجه‏اند، چرا که از خلال خوانش آنها می‏توان به ویژگی‏های رفتاری و اجتماعی مردم هر منطقه پی برد و وضعیت جامعه زمانه مورد نظر را واکاوی کرد. نحوه روایت سیاح و نوع دید او نسبت به آدم‏ها، مکان‏ها، ماجراها و چگونگی بازسازی فضا و زمان و تکنیک نویسنده در شرح آن، می‏تواند از نکات قابل توجه منتقدان ادبی باشد.

سفرنامه‏هایی که توسط سیاحان در زمان صفویه نوشته شده کم نیست؛ شاید معروف‏ترین آنها سفرنامه پیترو دلاواله باشد. سفرنامه دیگر دون ژوان ایرانی نوشته اروج بیگ است، که یکی از کتب مهم در مطالعه اوضاع و احوال صفویه تا مرگ شاه عباس است، سفرنامه تاورنیه نیز معرف حضور علاقه‏مندان به تاریخ است. اما، یکی از مهم‏ترین این سفرنامه‏ها، سفرنامه برادران شرلی است که نخستین بار توسط آوانس شناسایی و برای استفاده ناصرالدین شاه ترجمه شد و در زمان احمد شاه به همت علی قلی‏خان سردار اسعد و به اهتمام احمد مشیر به چاپ رسید و بعدها، در سال 1357، با مقدمه دکتر محمد آئین توسط کتابخانه منوچهری منتشر شد و در سال 1362 به همت علی دهباشی به چاپ مجدد رسید. به تازگی چاپ جدید این سفرنامه از سوی انتشارات نگاه روانه کتاب‏فروشی‏ها شده است.

حکایت دو برادر در دربار شاه عباس صفوی

سفرنامه برادران شرلی مجموعه‏ای از نوشته‏های راویان و همراهان این دو برادران در سفرشان به ایران و دیگر ممالک دنیاست. در حقیقت، این سفرنامه به دست خود آنان نگاشته نشده و مجموعه نوشته‏های ژرژ مانواریک، ویلیام پاری و فرد ناشناسی است، که توسط آوانس، مترجم زبردست و مطلع این اثر، به نحو هنرمندانه‏ای در کنار هم قرار گرفته، تا روایت برادران شرلی و شاه عباس اول صفوی و اتفاقاتی که بر این دو برادر رفته را به نمایش بگذارد.1 از خوانش متن و نحوه روایت راویان نیز می‏توان کاملاً به این نکته پی برد (به خصوص از یادداشت‏های صص 86، 95، 109)2. و با خوانش قسمت آخر سفرنامه، که شرح حالی از رابرت شرلی است، مخاطب در می‏یابد که آوانس با استفاده از منابع متعدد تلاش کرده شرح مختصر و مفیدی از سرگذشت او به دست دهد. در حقیقت، آوانس، «از آنجا که لازمه پیشرفت هر مملکتی را آگاهی از گذشته تاریخی آن می‏داند تا عیوب و نقص‏ها آشکار گردیده، اصلاحات روی دهد» به جستجوی متون تاریخی در کتابخانه‏های لندن پرداخته و از آن میان سفرنامه‏ها و متون تاریخی، که به روایت دوره و ازمنه‏ای از تاریخ ایران پرداخته بوده‏اند را انتخاب و ترجمه کرده است. او این سفرنامه را نیز در کتابخانه British museum یافته و به سبب اهمیت آن، با گردآوری یادداشت‏ها و روایت‏های متعدد درباب این سفر، به ترجمه و گردآوری آن دست زده است.

برادران شرلی- سر آنتوان شرلی و سر رابرت شرلی- از نجبای انگلیسی بودند که در جمادی‏الاول سال 1007 هجری، در عهد شاه عباس اول، به همراه 36 نفر به ایران آمده و «داخل خدمت دولت ایران شده و بعدها از جانب پادشاه به سمت سفارت به دربارهای فرنگ فرستاده شده و عهد و اتحاد با آنها می‏بندند.»3 آنچنان که می‏دانیم در زمان صفویه جنگ و جدال‏های میان ایرانی‏ها و عثمانی‏ها از جمله وقایعی بوده است که مورد سوء‏استفاده بیگانگان واقع شده، «اروپائیان برای اینکه ایران را سپر بلای عثمانی سازند یا درست‏تر بگوییم از ایجاد نفاق بین مسلمین، خود بهترین بهره‏برداری‏ها را بکنند و پایه‏های استعمار جدیدشان را بر نهند پس از یک دوره فترت تقریباً سی ساله مجدداً به ارسال سفرا و ایلچیان پی در پی به دربار ایران اقدام کردند.» 4 دکتر حائری نیز در کتاب خود 5 در این باره می‏نویسد:

حکایت دو برادر در دربار شاه عباس صفوی

«از کشورهای اروپایی که به منظور گسترش بازرگانی و هم‏آوایی بر ضد عثمانیان با صفویان بنیاد دوستی افکند، و سپس پیوندش به گونه‏های دیگر خودنمایی کرد و پی‏گرفت امپراتوری بریتانیا بود. اگر چه نخستین کوشش‏های مقام‏های انگلیسی، که از سال 969 / 1561 آغاز شد، چندان با کامیابی همراه نبود، ولی در روزگار شاه عباس یکم رشته‏های دوستی و هم‏پیمانی با انگلستان از سال 1007/ 1598 به وسیله برادران شرلی به شیوه‏ای بنیادی در آمد. این دو برادر، که برای پدید آوردن پیوند دوستی میان انگلیس و ایران و آماده کردن شاه عباس برای جنگ به ایران آمده بودند، مورد پذیرایی بی‏سابقه‏ای قرار گرفتند.» البته آنچه که از بازخوانی سفرنامه به دست می‏آید این است که سر آنتوان « به جهت اثبات دوستی خود به دوک فرارا 6، که به تازگی با پاپ در افتاده و نیازمند کمک است، از انگلستان به سمت ایتالیا عزیمت می‏کند اما در میانه راه در می‏یابد که دوک فرارا اظهار تبعیت کرده و محاربات به پایان رسیده است.»7 اما او همچنان به برنامه سفر خود پای‏بند است تا اینکه در حین اقامت خود در ونیز، سر آنتوان از تاجران و سیاحان، بسیار تعریف ایران و پادشاه آن و شرح مهربانی او را نسبت به خارجیان می‏شنود و تصمیم خود را عوض می‏کند و راغب می‏شود به سمت ایران حرکت کند. البته لرد کرزن نیز در کتاب ایران و مسئله ایران می‏نویسد: «آنتوان شرلی از دوستان نزدیک دوک اسکس، نایب السلطنه انگلیس، در سرزمین کاتولیک ایرلند بود. وی ذهن شرلی را از خطر دائم امپراطوری عثمانی نسبت به جهان مسیحیت تحریک کرد و او را در رفتن به ایران، که رقیب عمده آل عثمان بود، ترغیب نمود.» 7

برادران شرلی در سفر خود بعد از عبور ممالک عثمانی به ایران آمده، قزوین، اصفهان و چند شهر دیگر را دیده و به خدمت شاه عباس می‏رسند و مورد محبت او قرار می‏گیرند. در مدت اقامت در ایران، آنتوان شرلی مورد اعتماد شاه عباس قرار می‏گیرد. پادشاه تصمیم می‏گیرد او را با هدایای فراوان و گرانبها نزد ملکه انگلیس بفرستد و مراتب احترام خود را برساند اما شرلی به او پیشنهاد می‏دهد که شاه عباس او را به عنوان سفیر نزد جمع سلاطین عیسوی بفرستد و با آنان عهد موافقت و اتحاد ببندد و از این راه نظر آنان را در باب جنگ با عثمانی‏ها جلب کند. شاه عباس موافقت می‏کند. در نتیجه، بعد از مدتی، آنتوان به سمت مسکو، اسپانیا، آلمان و ... حرکت کرده و برادرش، رابرت شرلی، که در آن هنگام 18 ساله بود و او را در سفر همراهی می‏کرد، در ایران می‏ماند. (در قسمت آخر سفرنامه به سرگذشت او در ایران و نحوه مرگش اشاره شده است.)

شاه عباس صفوی

نویسندگان سفرنامه، که از همراهان برادران شرلی در این سفر بوده‏اند، به ذکر تمام مسیرهایی که از آن عبور کرده‏اند و چگونگی عبورشان پرداخته‏اند و تنها به این اکتفا نکرده، از عادات و رفتار مردمان و ویژگی‏های اجتماعی، رسم و رسومات هر منطقه‏ای که از آن عبور کرده‏اند نیز سخن گفته‏اند. یکی از ویژگی‏های مهم این سفرنامه نیز در ذکر این جزییات است، چه از خلال خوانش این توصیفات می‏توان مشخصات فرهنگی- اجتماعی، جغرافیایی آن دوران را تا حدودی دریافت.

نشان دادن تقابل رفتاری ایرانی‏ها و عثمانی‏ها در دوره‏ تاریخی که جدال سختی بین عثمانی‏ها و ایرانی‏ها در جریان بود جالب به نظر می‏رسد. نویسنده در ضمن عبور از ممالک عثمانی به شرح و توصیف مناطق و مردمان و رفتار و عاداتشان می‏پردازد و بعد از آن، بعد از رسیدن به ایران، رفتارها و عادات ایرانیان و وضعیت جغرافیایی، اجتماعی آنان را تشریح می‏کند؛ از سر و وضع مردان و زنان ایرانی گرفته تا بیان ویژگی مکان‏ها و کوچه‏ها و خانه‏ها و اعتقادات مردم همچون روزه گرفتن و... و ذکر امور مجاز و غیرمجازی که شاه عباس حکم کرده است. در حقیقت، همه این نوشته‏ها از جمله اسناد مهم مکتوب مربوط به دوره شاه عباس صفوی هستند که جدای از اهمیت تاریخی- سیاسی‏شان از دید جامعه‏شناسانه نیز مهم به نظر می‏رسند.

در مجموع، می‏توان گفت در این سفرنامه با نکات جالب توجهی همچون: ویژگی‏های رفتاری شاه عباس در برابر بیگانگان، وضعیت رفاهی- اجتماعی ایرانیان آن زمان و در عین حال وضعیت دیگر سرزمین‏ها و... آشنا می‏شویم. گرچه، آنچنان که برخی اشاره کرده‏اند، بسیاری از بخش‏های کتاب متناقض و نامعتبر است و باید بدان‏ها پاسخ گفت 8، اما اگر در نظر بگیریم که این سفرنامه در حقیقت از مجموعه گفته‏های راویان متعدد جمع‏آوری شده و در نهایت آوانس آنها را ترجمه و بعضاً تالیف کرده است در می‏یابیم که باید بسیار موشکافانه‏تر و دقیق‏تر نحوه روایت اتفاقات و قضاوت خود را بررسی کنیم.

با این همه، سفرنامه برادران شرلی یکی از مهم‏ترین منابع ما در مطالعه تاریخ دوره صفوی، به ویژه زمان حکومت شاه عباس اول است، و یادمان باشد برای آنکه بتوانیم با دیگر دول و کشورها ارتباط برقرار کنیم و آنها را بهتر بشناسیم نخست باید بدانیم که آنان چگونه به ما نگریسته‏اند و به چه چیزهایی توجه کرده‏اند.

سفرنامه‏های سیاحان خارجی، در حقیقت، اسناد ارزشمندی هستند که می‏توانیم با خواندن آنها، خودمان را از پشت عینک دیگران بازبینی کنیم.


پی‏نوشت‏ها:

1- برای اطلاعات بیشتر در این باره مراجعه شود به مفاله احمد شعبانی، «هنر آوانس در ترجمه سفرنامه برادران شرلی»،  سفرنامه برادران شرلی، نگاه، 1387.

2- مثلاً، شرح حالی که ژرژ مانواریک از سیاحت شرلی نوشته به اینجا ختم می‏شود: «اکنون برای اتمام شرح این سیاحت باید بپردازیم به مرقومات مصنفی که اسم او معلوم نیست»، ص96.

3- همانجا، ص 15.

4- همانجا، ص 233.

5- نخستین رویارویی‏های اندیشه‏گران ایران با دو رویه تمدن بورژوازی غرب، امیرکبیر، ج پنجم، 1387، صص 142 – 143.

6- سفرنامه برادران شرلی، به کوشش علی دهباشی، نگاه، 1387، ص 15.

7- همانجا، ص 239- 240.

8- ر. ک. به: مقاله دهباشی و احمد شعبانی در سفرنامه شرلی، نگاه، 1387.


مطالب مرتبط:

سفرنامه

سفرنامه مسلمین

پشت پا زد به مستی تا بیابد!

نیما ، ققنوس بر کوه نور

حشیش به روایت شمس

داستان پرداز عجایب

گستردگی زبان فارسی در گذشته های دور

مشدی‌گلین خانم، شهرزادی دیگر

اظهار نظرهای عجیب نیما!

سحر مازیار

تهیه و تنظیم برای تبیان: زهره سمیعی - بخش ادبیات تبیان