سال 88 ؛ سال سیاه فوتبال
هشت فروردین اولین روز فوتبالی سال 1388 بود. روزی كه دو بر یك به عربستان باختیم و رئیسجمهور با ناراحتی ورزشگاه آزادی را ترك كرد. سال با شادمانی و پایكوبی عربها در استادیوم یكصدهزارنفری آغاز شد و حالا باز هم باید چرتكه میانداختیم كه اگر فلانی مساوی كند، بهمانی ببازد و با اختلاف بالا همه بازیهایمان را ببریم شاید به جامجهانی صعود كنیم.
به نوشته تهران امروز؛ 48 ساعت پس از شكست مقابل عربستان خبر رسید كه علی دایی از كار بركنار شده و سرمربی جدید تیمملی به زودی معرفی خواهد شد. كسی حاضر نبود مسئولیت این اتفاق را برعهده بگیرد. فدراسیون مدام فریاد میزد خودمان راسا این تصمیم را گرفتیم اما كسی نمیتوانست باور كند علی كفاشیان با آن روحیات لطیفش بدون اذن بالادستیها چنین ریسكی را مرتكب شده باشد.
محمد مایلیكهن كه نقطه روشنی در كارنامه مربیگری دهه اخیرش دیده نمیشد ماموریت ناممكن هدایت تیمملی به جامجهانی فوتبال را برعهده گرفت. او ساعاتی پس از این انتخاب وارد رینگ برنامه 90 شد و سرانجام در مبارزهای خونین شكست را پذیرفت. مایلیكهن در مدت كوتاه سرمربیگریاش در تیمملی در انواع و اقسام برنامههای تلویزیونی به صورت حضوری یا تلفنی ظاهر شد و حتی برنامههای آشپزی هم بهحضور سرمربی تیمملی در استودیوهایشان علاقه نشان میدادند.
محمد مایلیكهن بدون حتی یك جلسه حضور در تمرینات تیمملی از كار بركنار شد. پس از شعارهایی كه هواداران استقلال در بازی این تیم مقابل سایپا سردادند، مایلیكهن در بیانیهای قلعهنویی و اطرافیانش را گروهبان قندلی و گندهباقالی خطاب كرد و بهرغم اصرار فدراسیون حاضر نشد این بیانیه را پس بگیرد. او رفت، قبل از آنكه بیاید.
افشین قطبی، مردی كه چندی قبل پرسپولیس را برای فرار از اتهام دلالی ترك كرده بود، بهعنوان سرمربی جدید تیمملی معرفی شد. او در قامت یك قهرمان وارد فرودگاه امام خمینی شد و تركیبی از جملات امیدواركننده را به زبان آورد. افشین قطبی آمده بود تا ایران را بهجامجهانی ببرد. مردی كه كرهشمالی و كرهجنوبی را مثل كف دستش میشناخت.
پس از تساوی تیمملی مقابل كرهجنوبی در سئول و تساوی كرهشمالی و عربستان در ریاض، شانس تیمملی ایران برای حضور در مرحله پلیآف از بین رفت و به عبارت سادهتر از جامجهانی حذف شدیم. جالب اینكه گزارشگر ایرانی بازی از عربستان و كرهشمالی تا سوت پایان این بازی از ناكامی ایران از راهیابی به جامجهانی حرفی نزد و مسئولان گمان میكردند اگر گزارشگر چیزی نگوید، مردم هم چیزی نمیفهمند و با حضور در خیابانها جشن صعود میگیرند.
به موازات شیرینكاری در مقدماتی جامجهانی، كلكسیون شكستهای تیمهای ایرانی در لیگ قهرمانان آسیا هم در حال تكمیل بود. استقلال، سپاهان و صبا از گروه مقدماتی صعود نكردند و پرسپولیس در مرحله یكهشتم نهایی در ورزشگاه خانگی مغلوب بنیادكار ازبكستان شد. در پایان بهار تقریبا از تمام رقابتهای بینالمللی حذف شده بودیم و بقیه سال تنها باید به رقابتهای داخلی دلخوش میبودیم.
در روزی كه ذوبآهن برای قهرمانی در لیگ برتر تنها به یك تساوی مقابل فولاد خوزستان احتیاج داشت شكست سنگینی را مقابل این تیم متحمل شد تا استقلال جام قهرمانی را بالای سر ببرد آنچه كار واعظ آشتیانی را برای بركناری امیر قلعهنویی دشوار كرد.
سفر دور دنیای دلالها برای انتخاب جانشین نلو وینگادا روی نیمكت پرسپولیس آغاز شده بود. عباس انصاریفرد به مدت یكماه قول داد طی 48 ساعت آینده سرمربی جدید را معرفی كند و در نهایت قرعه بهنام زلاتكو كرانچار افتاد. كرانچار زمانی به ایران آمد كه تیم كاملا بسته شده بود و برآمدگی جیب بسیاری از اطرافیان باشگاه جلب نظر میكرد.
علی كریمی قید پرسپولیس را زد و با استیلآذین قرارداد بست. به این ترتیب عباس انصاریفرد به چهرهای منفور در میان هواداران پرسپولیس تبدیل شد. هر چند كه او معتقد بود 60 ،50 هزار نفری كه در ورزشگاه علیهاش شعار میدهند هواداران واقعی پرسپولیس نیستند.
امیر قلعهنویی پس از تساوی با الاتحاد عربستان در تهران از مربیگری در استقلال استعفا داد و مدعی شد كماكان میتواند دوست خوبی برای واعظآشتیانی باشد. او قبل از آنكه كنار گذاشته شود، كنار رفت و آینده نشان داد كه قلعهنویی و آشتیانی در فاصله 400 كیلومتری تهران و اصفهان هم نمیتوانند دوستان خوبی برای یكدیگر باشند.
«منشور اخلاقی» یكی از متولدین سال 1388 بود كه در حداقل زمان به شهرت عجیبی رسید. تعدادی بازیكن و مربی بیتربیت(!) توسط این منشور محروم یا تبعید شدند اما وقتی كار بیخ پیدا كرد و متهمان شكایت به مراجع قضایی بردند، مسئولان كمی افسار منشور را شل كردند و تقریبا بیخیال ماجرا شدند.
زور صداوسیما به افكار عمومی نرسید و برنامه 90 پس از چند هفته تعطیلی مجددا روی آنتن رفت. هرچند مدیران صداوسیما ساخت دكور جدید را بهانه عدمپخش برنامه اعلام كردند اما حداقل سن لازم برای تشخیص ماهیت دروغین این بهانه واهی بیش از شش سال نبود. حبیب كاشانی از هفته دهم لیگ برتر تحت عنوان سرپرست موقت به پرسپولیس بازگشت و سرپرستی موقت او تا پایان سال ادامه پیدا كرد.
زلاتكو كرانچار در حالی كه پرسپولیس روی پله سوم جدول ردهبندی حضور داشت از كار بركنار شد و جایش را به علی دایی داد. بازگشت دایی بمب خبری بزرگی بود كه عدهای جنبههای سیاسی آن را برتر از جنبههای ورزشیاش دانستند.
واعظ آشتیانی و امیر قلعهنویی به اندازه یك عمر علیه هم بیانیه صادر كردند و به یكدیگر بدوبیراه گفتند. آنها قبل از سفر واعظ به مكه با هم آشتی كردند اما پس از بازگشت آقای مدیرعامل از سفر حج دوباره همه چیز از نو آغاز شد.
هواداران تراكتورسازی پس از نظرسنجی برنامه 90 و سقوط به رده سوم پرطرفدارترین تیمهای ایران، عادل فردوسیپور را هدف گرفتند و صدهزارنفر در ورزشگاه یادگار امام علیه او شعار دادند. آنها با رد تمام فرمولهای ریاضی معتقد بودند و هستند كه تراكتور پرطرفدارترین تیم ایران است.
بازیكنان خارجی ابومسلم كه از ابتدای فصل ریالی از این تیم پول نگرفته بودند در خوابگاه باشگاه ابومسلم حبس شدند و نصف روز در بلاتكلیفی به سر بردند. جریان از این قرار بود كه به دلیل پرداخت نشدن اجاره ساختمانی كه متعلق به نیروی انتظامی بود، ساختمان پلمب شد و تعدادی از هواداران ابومسلم از پنجره به بازیكنان خارجی آب و غذا میدادند.
واعظآشتیانی به سمت قائم مقام سازمان تربیتبدنی منصوب شد و پس از یك ماه و اندی در حالیكه همه منتظر بودند از مدیرعاملی استقلال كنار برود از قائم مقامی سازمان استعفا داد. استعفای او ساعاتی پس از بركناری علی انصاری رفیق همیشگیاش– از ریاست فدراسیون دوچرخهسواری رخ داد.
بالاخره پس از سه سال و اندی داربی پایتخت با پیروزی یكی از دو تیم به پایان رسید. شوت از راه دور دقیقه 86 كریم باقری تمام برنامههای از قبل پیشبینی شده را بههم ریخت.
بازیهای لیگ دسته دوم با چاقوكشی و خونریزی به پایان میرسد و بازیكنان در حالی كه از درد عربده میكشند و به خود میپیچند، راهی رختكن میشوند.
سال در حالی به پایان میرسد كه هنوز شایعاتی درباره بركناری افشین قطبی، دستیار وی كه دلال است، رئیس فدراسیونی كه در آستانه بركناری است و دستهای رقصنده پشت پرده در اوج شنیده میشود.
تنظیم برای تبیان: رضا سیگاری