تبیان، دستیار زندگی
رسوم و آیین های ملت ها فرآیند الزام ها و نیازهای درهم تنیده مادی و معنوی، در پیوند جغرافیایی و ساختارهای اقتصادی متفاوتند که برحسب ضرورت به طور دایم تغییر کرده و به نیازهایی که در بطن اندیشه انسانی آرمیده اند، پاسخ می دهند
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

نوروز نزد خلفا

نوروز

رسوم و آیین های ملت ها فرآیند الزام ها و نیازهای درهم تنیده مادی و معنوی، در پیوند جغرافیایی و ساختارهای اقتصادی متفاوتند که برحسب ضرورت به طور دایم تغییر کرده و به نیازهایی که در بطن اندیشه انسانی آرمیده اند، پاسخ می دهند.

در چنین شرایطی، اندیشه اثرگذاری و از سویی تعامل با رسوم متفاوت از سوی ادیانی چون اسلام را می توان نشان حقانیت وجودی آنها دانست. نحوه تعامل ایرانیان با دین اسلام نیز از همین منظر قابل درک است؛ درک ظهور اسلام و برخورد مسالمت آمیز آن با آیین ها و سنت های ملی ایرانیان و آمیختن آن با آموزه های مکتب حیات بخش اسلام از همین منظر دوام و رونق بیش از پیش آن را باعث گردیده است.

اسلام با فرهنگ ایرانی برخوردی مثبت و سازنده داشته است؛ بدین معنا که اصول عقلانی و عقلایی فرهنگ های پیشین را پذیرفته و تأیید کرده است و تنها برخی از اصول و مؤلفه ها و عناصر غیرعقلایی و خرافی را طرد نموده و در برخی نیز به اصلاح و بازسازی مفهومی آن دست یازیده است. این شیوه برخورد اسلام، مصداق عینی همان رفتار و تعاملی است که پیشتر در مواجهه با عناصر فرهنگی عرب و تازیان بیابان های حجاز و نجد در پیش گرفته بود. همزمان با ظهور اسلام، بسیاری از سنت های غلط جاهلی همچون آتش پرستی و منع دفن مردگان رنگ باخت، ولی نوروز به عنوان جشنی ملی باقی ماند و پیشوایان دینی آن را حیاتی دوباره بخشیدند و با دعا و نیایش آراستند.

پس از ورود اسلام به ایران، نه تنها نوروز به عنوان آیین بزرگ و باستانی ایرانیان حیات خویش را حفظ نمود، بلکه درگامی فراتر، در میان اقوام غیرایرانی نیز گسترش یافت و بویژه از سوی قدرت سیاسی و مذهبی جهان اسلام یعنی دستگاه خلافت مورد اقتباس قرار گرفت. در این میان، بسیاری از اموری که تقابلی با دین نداشت حفظ شد و محتوای آنها به تناسب اسلام جهت پیدا کرد. حتی بسیاری از احکام اسلام در قبل از اسلام نیز بوده و اسلام تنها جهت آن را تغییر داده، یعنی همان آداب و سنت را گرفته، امضا کرده و بر اساس محتوای اسلام شکلی به آن داده که راحت تر هم پذیرفته شده است.

امیرمؤمنان علی(ع) به هنگام اعزام مالک اشتر به مصر، به وی فرمود: زمانی که به مصر رفتی، شهوت تغییر نداشته باش. آنچه روح و قلب مردم به آن الفت گرفته را تغییر نده. هرآنچه که ضرری ندارد و منطقی و معقول است باید پذیرفته شود و این طور نیست که چون اسلام به آن سرزمین رفته، باید همه چیز تغییر کند. این اصل از دوره پیامبر(ص) به بعد نیز ادامه یافته است؛ یعنی آیین هایی که عقل و قلب مردم با آن انس گرفته همچون نوروز پذیرفته شد و رنگ و بوی دینی به خود گرفت.

استمرار بزرگداشت نوروز در دوره اسلامی تقریباً در تمام پژوهش هایی که درباره آن به رشته تحریر درآمده، مورد توجه قرار گرفته است. برخی پژوهش ها نیز اختصاصاً این موضوع را بررسی کرده اند. «هاشم رضی» در پژوهشی با عنوان گاه شماری و جشن های ایران باستان، با اشاره به نخستین هدیه نوروزی در دوران اسلامی که نزد علی (ع) فرستاده شد، تداوم این رسم در دوران اموی و عباسی و البته سؤ استفاده خلفای اموی و عباسی از سنت هدیه نوروزی را نشان داده و خاطر نشان ساخته است که آداب و رسوم، شعایر و جشن ها، ادب و فرهنگ و هنر و شیوه زندگی روزمره و لباس و خوراک ایرانی و همه شؤون زندگی این مردم کهن که مورد اقتباس قرار گرفت، موجبات مفاخرت تا زیان را در تمسک به آنها فراهم آورد.

امام صادق(ع)، می فرمایند: «نوروز روزی است که خداوند از بندگانش پیمان هایی گرفت که تنها خدای یکتا را بپرستند و برای او همتا قرار ندهند و ایمان به رسولان و حجتهای خدا و امامان(ع) بیاورند و روزی است که کشتی نوح(ع) بر کوه جودی نشست».

اسلام، با حضور خویش در میان ایرانیان، نوروز را جلای بیشتری بخشید و آن را با پشتوانه ای استوار از خطر زوال در دوران مسلمانی ایرانیان مصون داشت و بدین سان این آیین ملی که با روح ملیت زنده بود، روح مذهب را نیز به خود گرفت. نحوه برخورد اسلام را می توان از منظر روایات پیشوایان و بزرگان صدیق آن دریافت، چنان که عبدالصمد بن علی به نقل از جدش می گوید: «در نوروز جامی سیمین پر از حلوا بود، برای پیامبر اکرم(ص) هدیه آوردند. آن حضرت پرسید که این چیست ؟ گفتند عید بزرگ ایرانیان است، فرمود آری، در این روز بود که خداوند «عسکره» را زنده کرد. از ایشان پرسیدند عسکره چیست ؟ فرمودند، عسکره هزاران مردمی بودند که از ترس مرگ، ترک دیار کرده و سر به بیابان نهادند و خداوند به آنان گفت بمیرید و مردند، سپس آنان را زنده کرد و ابرها را امر فرمود که به آنان ببارد، از این روست که پاشیدن آب در این روز رسم شده است.

ویژه نامه نوروز

پیامبر پس از آن از حلوا تناول کردند و آن را میان اصحاب خود قسمت نمودند و گفتند کاش هر روزی بر ما نوروز بود.» پیشوای ششم شیعیان، امام صادق(ع)، نیز در همین خصوص می فرمایند: «نوروز روزی است که خداوند از بندگانش پیمان هایی گرفت که تنها خدای یکتا را بپرستند و برای او همتا قرار ندهند و ایمان به رسولان و حجتهای خدا و امامان(ع) بیاورند و روزی است که کشتی نوح(ع) بر کوه جودی نشست».و نیز از آن حضرت نقل شده است که فرمود: «نوروز همان روزی است که ابراهیم خلیل(ع) بت های قومش را که در آن روز برای شرکت در مراسم جشن از شهر خارج شده بودند شکست».

آنچه از مجموع این مطالب استیفاد می شود آن است که نوروز قبل از ظهور اسلام، روز محترم و خاصی بود و با پیدایی اسلام و رخدادهایی در آن روز که اغلب مثبت بوده اند، بر اهمیت و شهرت آن افزوده شد. از دیگر سو، ردپای انتقال فرهنگ ایرانی از جمله آیین نوروز به دنیای عرب و اسلام را نیز می توان در میان آثار دوره «نهضت ترجمه» و از جمله کتاب «التاج» اثر «جاحظ بصری» یافت و چگونگی فراگیری آیین نوروز در قلمرو اسلام در سده های نخستین اسلامی را توضیح داد. بابی در کتاب «التاج» با عنوان «هدایای نوروز و مهرگان»وجود دارد که در آن روش پادشاهان ساسانی در دادن جایزه و مقرری شرح داده شده است.

در این کتاب بسیاری از روشها و عادتهای شاهانه و تزئینات و اوضاع سیاسی گنجانده شده که پس از شروع دوران حکمفرمایی اسلام و مسلم شدن قدرت سیاسی و دینی برای مسلمانان، اعراب قسمتی از آنها را از ایرانیان اقتباس کرده اند. به وسیله این کتاب می توان به اندازه تأثیر مهمی که تمدن ایرانی در دوره عباسیان در تمدن دوره اسلامی داشته است، پی برد.

ایرانیان مسلمان، نوروز را همچون نیاکان خویش جشن می گرفتند و در برگزاری آیینهای نوروزی در آغاز بهار، سخت می کوشیدند. اینان در دوره عباسیان و حکومتهای پس از آنها به ویژه سامانیان در خراسان، در زنده و پویا نگه داشتن نوروز و آیینهای نوروز در میان جامعه مسلمان، نقش بسیار مهمی ایفا نموده اند. در دوره صفوی نیز، جشنها و آیینهای نوروزی با برخی از آیینها و آداب اسلامی درآمیخت و رنگ تازه و مفهوم دینی گرفت. در لغتنامه دهخدا با استناد به کتاب «تمدن اسلامی» جرجی زیدان آمده است: «در دربارهای نخستین خلفای اسلامی به نوروز، اعتنایی نداشتند، ولی بعدها خلفای اموی برای افزودن درآمد خود، هدایای نوروز را از نو معمول داشتند».

در لغتنامه دهخدا با استناد به کتاب «تمدن اسلامی» جرجی زیدان آمده است: «در دربارهای نخستین خلفای اسلامی به نوروز، اعتنایی نداشتند، ولی بعدها خلفای اموی برای افزودن درآمد خود، هدایای نوروز را از نو معمول داشتند».

در ادامه تفسیر نوروز لغتنامه دهخدا می افزاید: «امیران ایشان برای جلب منافع خود مردم را به اهدای تحف دعوت می کردند. اندکی بعد این رسم نیز از طرف عمر بن عبدالعزیز به عنوان گران آمدن اهدای تحف بر مردم منسوخ گردید، اما با ظهور ابو مسلم خراسانی و روی کار آمدن خلافت عباسی و تشکیل سلسله های طاهریان و صفاریان و سامانیان، جشنهای ایرانی و بویژه نوروز دوباره رونق یافتند».

صدای نوروز( موسیقی بهاری)

به تعبیر دکتر صفا، در قرن اول و اوایل قرن دوم اسلامی، نوروز بر اثر تغییراتی که در حالت اجتماعی و سیاسی ایرانیان ایجاد شد، صورتی دیگر یافت. در این ایام دیگر نوروز را در درباری با شکوه مانند دربار شاهنشاهان ساسانی راه نبود. با وجود این، آن را به هر صورت محترم می داشتند، حکومتهای ایرانی که در نواحی مختلف بر سر کار آمدند (از آن جمله سامانیان) و آل بویه در خراسان و شمال و جنوب ایران در زنده نگه داشتن نوروز کوشیدند.

«برتولد اشپولر» ایران شناس بزرگ آلمانی، در این باره می گوید: «از جشن های قدیمی ایرانی، بیش از همه جشن سال نو (نوروز؛ شکل عربی آن نیروز) و نیز در پایان تابستان جشن پاییز، طبیعتاً بر اساس تقویم قدیمی برگزار می شد. البته، برخی کوشش کردند تا این اعیاد را ملغی کنند و کسانی را که در این مواقع به طور کلی هدایای متداولی برای مقامهای بالاتر می فرستادند، تحت فشار قرار دادند. اما این رسم چنان عمیق با اندیشه و احساس مردم ایران وابسته بود که به زودی پیروز مندانه برای خود جایی باز کرد و با اوج گرفتن کار عباسیان، بویژه در زمان آل بویه، کاملاً در همه جا متداول و حتی در بین النهرین رسمی فراگیر شد. در سوریه، مصر و شمال آفریقا نیز این جشن در برخی از زمانها به طور نامنظم برگزار می شد.

بدین ترتیب، نوروز با ورود اسلام به ایران و فراگیری این مذهب در پهنه ای وسیع از شبه قاره هند تا شمال آفریقا، این مجال را یافت تا در میان اقوام غیر ایرانی نیز تداوم یابد. نوروز با آموزه های اسلام جان و رونقی دوباره یافت و بر اهمیت خود افزود تا ایرانیان مسلمان بر پیوستگی دین و آیینهای ملی شان، مهر تأیید دیگری زنند.

گروه دین و اندیشه - مهدی سیف جمالی


منبع: روزنامه قدس، عزیزالله، حسینی

1 - نوروز از دیدگاه اسلام / محمد محمدی اشتهاردی

2 - آثارالباقیه صفحه 325

مشاوره
مشاوره
در رابطه با این محتوا تجربیات خود را در پرسان به اشتراک بگذارید.