تبیان، دستیار زندگی
«نوروز، یعنى روز نو. در روایات ما - بخصوص همان روایت معروفِ «معلّى‌بن‌خنیس» [بحارالانوار، ج 59، ص 92] - به این نكته توجّه شده است. معلّى‌بن‌خنیس كه یكى از رُوات برجسته‌ى اصحاب است و به نظر ما «ثقه» است، جزو شخصیتهاى برجسته
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

نوروز یعنى روز نو

نوروز

کمی درباره عید نوروز

حدیثی از امام صادق (ع) وجود دارد درباره نوروز. حدیثی که در آن از بسیاری وقایع مهم تاریخی نامبرده شده به آنها نوروز گفته شده است.

بسیار دیده‌ام که افراد ـ مخصوصا متدین‌ها ـ به این حدیث استناد می‌کنند و نوروز را به یک کسوت مذهبی در می‌آورند. اما این تعبیر از آن حدیث غلط است. ببینید بیانات حضرت آقا در 1/1/1377 را:

«نوروز، یعنى روز نو. در روایات ما - بخصوص همان روایت معروفِ «معلّى‌بن‌خنیس» [بحارالانوار، ج 59، ص 92] - به این نكته توجّه شده است. معلّى‌بن‌خنیس كه یكى از رُوات برجسته‌ى اصحاب است و به نظر ما «ثقه» است، جزو شخصیتهاى برجسته و صاحب راز خاندان پیغمبر محسوب مى‌شود. او در كنار امام صادق علیه الصّلاة والسّلام زندگى خود را گذرانده و بعد هم به شهادت رسیده است. معلّى‌بن‌خنیس - با این خصوصیات - خدمت حضرت مى‌رود؛ اتفاقاً روز «نوروز» بوده است - در تعبیرات عربى، «نوروز» را تعریب مى‌كنند و «نیروز» مى‌گویند حضرت به او مى‌فرمایند : «أتدرى ما النیروز؟» آیا مى‌دانى نوروز چیست؟

بعضى خیال مى‌كنند كه حضرت در این روایت، تاریخ بیان كرده است! كه در این روز، هبوط آدم اتّفاق افتاد، قضیه‌ى نوح اتّفاق افتاد، ولایت امیرالمؤمنین علیه السّلام اتّفاق افتاد و چه و چه. برداشت من از این روایت، این نیست. من این طور مى‌فهمم كه حضرت، «روز نو» را معنا مى‌كنند. منظور این است: امروز را كه مردم، «نوروز» گذاشته‌اند، یعنى روزِ نو! روزِ نو یعنى چه؟ همه‌ى روزهاى خدا مثل هم است؛ كدام روز مى‌تواند «نو» باشد؟

شرط دارد. روزى كه در آن اتّفاق بزرگى افتاده باشد، نوروز است. روزى كه شما در آن بتوانید اتّفاق بزرگى را محقَّق كنید، نوروز است. بعد، خود حضرت مثال مى‌زنند و مى‌فرمایند: آن روزى كه جناب آدم و حوّا، پا بر روى زمین گذاشتند، نوروز بود؛ براى بنى آدم و نوع بشر، روز نویى بود. روزى كه حضرت نوح - بعد از توفان عالمگیر - كشتى خود را به ساحل نجات رساند، «نوروز» است؛ روز نویى است و داستان تازه‌اى در زندگى بشر آغاز شده است. روزى كه قرآن بر پیغمبر نازل شد، روز نویى براى بشریت است - حقیقت قضیه همین است؛ روزى كه قرآن براى بشر نازل مى‌شود، مقطعى در تاریخ است كه براى انسانها روز نو است - روزى هم كه امیرالمؤمنین علیه‌السّلام به ولایت انتخاب شد، روز نو است.

اینها همه، «نوروز» است؛ چه از لحاظ تاریخ شمسى، با اوّلِ ماه «حَمَل» مطابق باشد یا نباشد. این نیست كه حضرت بخواهند بفرمایند كه این قضایا، روز اوّلِ «حَمَل» - روز اوّلِ فروردین - اتّفاق افتاده است؛ نخیر. بحث این است كه هر روزى كه این طور خصوصیاتى در آن اتّفاق بیفتد، روز نو و «نوروز» است؛ چه اوّل فروردین، چه هر روز دیگرى از اوقات سال باشد.

خوب؛ من حالا به شما عرض مى‌كنم. روزى كه انقلاب پیروز شد «نوروز» است، روز نویى بود. روزى كه امام وارد این كشور شد، براى ما نوروز بود. روز فتوحات عظیم این جوانان مؤمن و این ایثارگران ما در جبهه‌ى نبرد - علیه نظامیانى كه از «ناتو» و «ورشو» و امریكا و شوروى و خیلى از مراكز دیگرِ قدرت تغذیه مى‌شدند - روز پیروزى جوانان ما - با ایمانشان - بر آنها «نوروز» است؛ روز نو است.»

عید نوروز خوب است، مراسم جشن و سرور و شاد بودنِ دلها خوب و مطلوب است؛ اما در جهت درست. این كارى است كه اسلام كرده است.

اما آیا افراد متدین نباید نوروز را عید بگیرند؟ حضرت آقا در 1/1/1378 فرموده‌اند:

«من مایلم جوانان عزیز، بخصوص فرزانگان، به این مطلب، درست توجّه كنند كه اسلام در برخورد با پدیده‌هایى كه از كشورها و از ملتهاى دیگر، یا از دوره‌هاى قبل به آن رسیده است، یك برخورد حكمت‌آمیز و همراه با دقّت و نگاهى همه‌جانبه دارد. هر چیزى كه قابل این است تا محتواى صحیح پیدا كند، اسلام آن را مى‌گیرد، به آن جهت و محتواى صحیح مى‌دهد و در دسترس مردم مى‌گذارد. مثلاً بعضى از همین مراسم حج، مثل طواف، سعى و قربانى كردن، از قبل از اسلام بود. اسلام، این مراسم را گرفت، محتواى شرك‌آلود، مادّى و غلط را از آن خارج كرد و محتواى توحیدى به آن داد؛ آن را درك كرد و به صورت یك درس، به مردم برگرداند. كار خیلى عجیب و مهمّى است. در باب عید نوروز و مراسم سنّتى قدیمى هم همین‌طور؛ اسلام، عید نوروز را گرفت، محتواى انسانى و اسلامى و معنوى به آن داد و به مردم برگرداند. اوّلِ سال تحویل، شما به دستور اسلام با خدا رابطه برقرار مى‌كنید و مى‌گویید: «یا مقلّب القلوب و الابصار. یا مدبر الّلیل والنهار. یا محوّل الحول و الاحوال»؛ اى كسى كه گردش زمین و آسمان، گردش دلها و چشمها و گردش روزگاران به دست توست، این گردش قراردادى سال را هم براى ما با بركت و مبارك قرار بده؛ «حوّل حالنا الى احسن الحال».[زادالمعاد، ص 531]

نوروز در کشورهای دیگر

ببینید، نوروز و تحویل سال - رفتن از یك سال به سال دیگر - یك محتواى معنوى پیدا كرد. مردم را توصیه مى‌كند: «اغتسل و البس و انظف ثیابك»[بحارالانوار، ج 59، ص 101]؛ غسل كنید، خود را شستشو دهید و تمیزترین لباسها را - البته صحبتى از لباس نو نیست؛ صحبت از لباس تمیز است - بپوشید، به دیدن یكدیگر بروید؛ صله‌ى رحم كنید، دلهایتان را شاد كنید، به خودتان امید بدهید و با رویش طبیعت، یك رویش معنوى در دل خودتان به وجود آورید. برخورد با عید نوروز این است؛ لذا ما ایرانیها عید نوروز را دوست مى‌داریم و آن را جشن مى‌گیریم. اما جشن ما یك جشن سالم است. اسلام با هر كدام از مراسم قدیمى كه برخورد مى‌كند، این‌طور برخورد مى‌كند. البته بعضى از مراسم هست كه قابل اصلاح نیست. مثلاً اسلام درباره‌ى مراسم خرافىِ از روى آتش پریدن، حرفى ندارد و تأیید نمى‌كند؛ اما هیچ اشكالى نمى‌بیند كه مردم - فرض بفرمایید - در مناسبتى از مناسبتهاى عید، به فضاى باز بروند، با سبزه و طبیعت و صحرا، دیدارى تازه كنند، خود و طبیعت را با یكدیگر نزدیك كنند و لذّتِ صحیح و سالم ببرند. مانعى ندارد.

درست عكسِ روش جاهلى. در روشهاى جاهلى، اگر عمل خوبى هم در دست مردم باشد، آن را بى‌محتوا مى‌كنند! لذا شما مى‌بینید كه راجع به تحویل سال در تبلیغات رادیوهاى بیگانه، صحبت زیادى نیست؛ اما راجع به چهارشنبه‌سورى در این چند روز قبل از سال، تقریباً تمام رادیوهاى بیگانه صحبت كردند! درست نقطه‌ى مقابلِ آن نظر اسلامى! البته بعضى از عوامل خودِ ما هم در وزارت كشور، اشتباهى كردند كه در واقع همان كار رادیوهاى بیگانه را تأیید كرد! منتها دلسوزانِ وزارت كشور و وزیر محترم - كه بحمداللَّه خود روحانى و از سادات محترم است - فوراً جلوِ آن را گرفت.

شما ببینید در ایّام تحویل، مردم چه مكانهایى اجتماع مى‌كنند! دیشب در اطراف آستان قدس رضوى، با این‌كه نیمه‌ى شب بود، جاى سوزن انداختن نبود! تا بستِ شیخ بهایى و تمام این اطراف، مردم براى توجّه، روى زمین نشسته بودند! یعنى عید نوروز، همراه با معنویت. یا دیشب - نیمه‌ى شب - هزاران انسان علاقه‌مند، از خواب و خانه و زندگى و محیط خانواده بیرون آمدند و به مرقد امام بزرگوار رفتند. یعنى جنبه‌ى معنوى.

خوب؛ حالا یك نفر هم پیدا مى‌شود كه از سرِ اشتباه و ندانمكارى، به جاى مرقد امام رضا و مرقد امام بزرگوار و مرقد حضرت معصومه و مراسم معنوى، تخت جمشید را زنده مى‌كند! البته تخت جمشید، یك اثر معمارى است؛ انسان، اثر معمارى را تحسین مى‌كند و چون متعلّق به ما و مال ایرانیهاست، به آن افتخار هم مى‌كند؛ اما این غیر از آن است كه ما دلها و ذهنها و جانهاى مردم را متوجّه به نقطه‌اى كنیم كه در آن خبرى از معنویت نیست، بلكه نشانه‌ى طاغوتیگرى است! در همان ساختمانها كه امروز بعد از گذشت یكى دو هزار سال، ویران است، زمانى به مناسبت همین روز نوروز، خدا مى‌داند كه چقدر بى‌گناه، در مقابل تخت طاغوتهاى زمان به قتل مى‌رسیدند و چقدر دلها ناكام مى‌شدند! این افتخارى ندارد.

عید نوروز خوب است، مراسم جشن و سرور و شاد بودنِ دلها خوب و مطلوب است؛ اما در جهت درست. این كارى است كه اسلام كرده است؛ ما هم به فضل الهى به تبعیّتِ اسلام، همین سیاستها را دنبال مى‌كنیم. مردم هم همین را مى‌خواهند و دلهاى مردم هم دنبال همین چیزهاست. مردم به آن چیزهایى كه جنبه‌ى مادّى دارد، مستقلاًّ توجّهى ندارند و اگر آن جنبه‌ى مادّى، با یك جنبه‌ى انحرافى همراه شد، مردم از آن رویگردانى هم دارند.»

منبع: سایت تردید

تلخیص: گروه دین و اندیشه - مهدی سیف جمالی

مشاوره
مشاوره
در رابطه با این محتوا تجربیات خود را در پرسان به اشتراک بگذارید.