تبیان، دستیار زندگی
اسلام دین طبیعت و فطرت انسان است، و در نگاهی فراگیر همه نیازهای طبیعی انسان را در نظر گرفته و بر پایه مصالح و سود و زیان انسان، به آنها پاسخ مناسب می دهد.
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

شادی و نشاط اجتماعی از منظر اسلام

نوروز، کهن ترین میراث معنوی بشر

مصاحبه  با حجت‌الاسلام و المسلمین علوی(عضو خبرگان رهبری)

تابناك: آیا اساساً اسلام دین شادی است؟ لطفاً مستندات فقهی موجود در این خصوص را بیان كنید.

علوی: اسلام دین طبیعت و فطرت انسان است، و در نگاهی فراگیر همه نیازهای طبیعی انسان را در نظر گرفته و بر پایه مصالح و سود و زیان انسان، به آنها پاسخ مناسب می دهد. شادی و اندوه، در جای خود مورد نیاز انسان هستند و اسلام هر یک را در جای طبیعی خود برای انسان می پسندد. مثلاً به هنگام آغاز یک زندگی مشترک و شکل گیری یک خانواده، انسان ها شادی را می پسندند. و در صحنه های غم بار شادمانی را نمی پسندند. ولی اصل را در زندگی انسان بر شادی می گذارد. حضرت علی(ع) می فرماید: «شادی انبساط خاطر و نشاط می آورد و غم و اندوه، دل را گرفته و نشاط را برمی چیند.» و در سخنی دیگر، اوقات شادی را، غنیمت معرفی می کند.

لیک آنچه مهم است، منشاء شادمانی و یا اندوه است، که دل انسان را چه چیزی شاد و یا دچار اندوه کرده است. بنابراین شادی گاه کاذب و گاه صادق است و به عبارت دیگر گاه سالم و گاه ناسالم و می توان گفت شادی گاه رواست و گاه ناروا. قرآن شادی قارون به ثروت انباشته خود را کاذب دانسته و ثروت را نه ابزار شادمانی بلکه ابزار نیکوکاری و احسان و زندگی شرافتمندانه، و پرداختن به آخرتی سعادتمندانه بر می شمرد و در جایی دیگر شادی های کاذب و سر مستی های ناروا را زمینه ساز آخرتی ناخوشایند می داند.

اما مستندات فقهی در این خصوص، اولاً همان آیات و روایاتی که به آنها اشاره شد مستندات فقهی مطلب فوق هستند، ثانیاً تلاش و دقت نظر و اجتهاد فقها در عرصه فقه بیشتر ناظر به احکام الزامی اسلام یعنی واجب و حرام می باشد، و به مستندات احکام تنزیهی یعنی مکروه و مستحب با آن دقت نمی پردازد و در ادله مستحبات با تسامح برخورد می کنند، چون بحث شادی و اندوه در حیطه احکام الزامی نیست طبیعی است که نمی توان انتظار آن دقت نظرها را داشت.

تابناك: یکی از مسائل امروز درک نادرست از شادی سالم و غیر سالم یا لهو و لعب می باشد، چه ملاکی برای بازشناسی آنها داریم ؟

علوی: اسلام آن شادی و اندوه را در جای خود می ستاید که از رفتار اختیاری خود انسان سرچشمه گرفته شده باشد، و رویدادهای غیر اختیاری را شایسته شادی و اندوه نمی داند. قرآن ما را سفارش می کند که بخاطر آنچه از دست داده ایم (مال، بستگان و موقعیت و...) سر در گریبان غم فرو نبریم و به خاطر آنچه به دست می آوریم از شادمانی خود را گم نکنیم چرا که آنچه از دست رفته، برای رفتن بوده، و آنچه به دست آمده ماندگار نیست و واکنش صحیح انسان در این زمینه شکر آنچه به دست آمده، و صبوری در برابر آنچه از دست رفته، می باشد. این است که شادی روا، نشاطی است که مثلاً از خدمت به دیگران نشأت گرفته باشد و اندوه بجا، غمی است که از عدم توفیق در امر خیری بر دل نشسته باشد.

حضرت علی(ع) می فرماید: شادمانی تو بیشتر به خاطر کار خیری باشد که انجام داده ای، و اندوهت بیشتر برای کار خیری باشد که از دست داده ای و در سخنی دیگر می فرماید: شادی مؤمن آن گاه است که پروردگارش را اطاعت کند، و اندوهش آن گاه که گناهی مرتكب شود. امام صادق(ع) نیز شادی نشأت گرفته از سه خصلت را می ستاید: 1) وفاداری 2) رعایت حقوق دیگران 3) ایستادگی در برابر سختی ها

پس می توان ملاک شادمانی روانی انسان را در موفقیت انسان به خاطر آنچه مایه رشد اوست دانست، همانند موفقیت های تحصیلی، مدیریتی، اخلاقی، شخصیتی، عبادی و آنچه ادراکات، احساسات و عواطف انسان را در مسیر غیر ارزشی قرار دهد، شادی کاذب و ناسالم بشمار آورد.

حضرت علی (ع) می فرماید: «شادی انبساط خاطر و نشاط می آورد و غم و اندوه، دل را گرفته و نشاط را برمی چیند.»

تابناك: از نظر اسلام چه کارهایی باید انجام شود تا جامعه به سمت شادی ناسالم نرود ؟

شادی و طبیعت

علوی: اسلام کلیه تفریحات سالم را مجاز می شمارد و تفریحاتی را نمی پسندد که اثرات ویرانگر بر خود انسان و یا دیگران داشته باشد. مثلاً شوخی را تا جایی که تنها شادی را بر دلها بنشاند توصیه می کند ولی اگر تخریب شخصیت خود انسان و یا دیگران را در پی داشته باشد آن را نکوهش می کند. چنانچه رسول اکرم (ص)‌می فرمود: من شوخی می کنم ولی جز حق نمی گویم. مفاد این حدیث این است که برای شاد کردن خود و یا دیگران نباید پا را از جاده حق بیرون نهاد. ولی شوخی شادی آفرین در چهارچوب ارزش ها، سنتی از سنن ایشان به شمار می رود.

حضرت در سخنی دیگر می فرماید: مؤمن شوخ و خنده رو و منافق اخمو و عصبانی است. امام صادق(ع) نیز هیچ مؤمنی را بی بهره از شوخی نمی داند. روزی حضرت به یکی از یارانش به نام یونس شیبانی فرمود: با یکدیگر شوخی می کنید؟ گفت: کم. حضرت فرمود: این گونه نکنید، زیرا شوخی از خوشخویی است و تو به وسیله آن، برادرت را شاد می کنی.

بنابراین اسلام نه تنها با شادی مخالف نیست بلکه آن را توصیه نموده و انسان شوخ را که باعث شادی دلها شود محبوب خدا می خواند به شرط آنکه در عالم شوخی پا از نزاکت فرا نگذارد. چنانچه امام باقر(ع)‌ می فرماید: خدای عزوجل دوست دارد کسی را در میان جمعی شوخی و بزله گویی کند به شرط آنکه ناسزا گویی نباشد.

چنین شوخی های ناروا، دوستی ها را آسیب رسانده و در سخن پیشوایان ما تخم کینه و نطفه دشمنی تلقی شده است و برای صیانت روابط اجتماعی از آسیب، انسانها به پرهیز از چنین شوخیهایی توصیه شده اند. اضافه بر اینکه روایات زیادی ما را به اعتدال در شوخی و خودداری از زیاده روی در آن سفارش کرده وشوخی زیاد را باعث کوچک شدن، ریزش آبرو، کاهش هیبت، شکستن حرمت، کم شدن وقار دانسته و آن را نشأت گرفته از حماقت دانسته اند.

ملاحظه می کنیم عرصه ای که اسلام برای شادی و شادی آفرینی گشوده است عرصه ای پهناور است و پاسخگوی نیاز طبیعی انسان به شوخی و شادی، و عدم قناعت انسان به این مقدار و پا از آن فراتر نهادن به زیان خود انسان است و شادی کاذبی است که پیامدهای ناخوشایندی خواهد داشت و اسلام برای حفظ انسان از آن پیامدها، وی را از گام نهادن در این محدوده بازداشته است.

تابناك: با این تفاسیر آیا شاد کردن دیگران با رعایت چارچوب ها تنها امر مباحی است که جنبه مثبت و منفی آن یکسان است؛ یا مستحبی است که کفه مثبت آن برتری دارد؟

علوی: سئوال خوبی است، شادی آفرینی با رعایت چارچوب ها نه تنها مجاز که مستحب است و روایات فراوانی در این زمینه داریم. رسول گرامی اسلام(ص) می فرماید هر کس مؤمنی را شاد کند، مرا شاد کرده و هر کس مرا شاد سازد از خدا بیمه گرفته و هر که از خدا بیمه می گیرد روز قیامت در امان خواهد بود.اگر این شادی آفرینی متوجه دردمندان و خردسالان باشد از ارزش بیشتری برخوردار خواهد بود.

رسول اکرم(ص) می فرماید: در بهشت سرایی است به نام دارالفرح (شادی سرا)، تنها کسانی وارد آن می شوند که ایتام مسلمانان را شاد کرده باشند و در روایتی به همین موضوع می فرماید: کسانی وارد آن می شوند که کودکان را شاد کنند. شاد کردن چنین اقشاری در مقطعی از عمر که بسیار تأثیر پذیرند آنها را از عقده دار شدن مصون می دارد و از آنها شخصیت سالمی در آینده می سازد.

حضرت علی(ع) می فرماید: سوگند به آن که همه صداها را می شنود، هر کس دلی را شاد سازد، خدا از آن شادمانی لطفی بیافریند، و چون به مصیبتی گرفتار شود، آن لطف همچون آبی که از بلندی جریان یافته، به سوی آن مصیبت روانه شده و آن را از او دور می گرداند و امام صادق(ع) نیز می فرماید: کسی از شما فکر نکند که اگر مؤمنی را شاد کند تنها او را شاد ساخته، بلکه به خدا قسم ما را و بلکه رسول خدا را شاد کرده است.

ناگفته نماند كه روایات بسیار دیگری که ما را به تلاش در جهت ایجات فضایی شاد، سرشار از مهر و محبت و آکنده از عشق و صمیمیت و نشاط و شادابی در جامعه فرا می خواند، در منابع فقهی ما موجود است.

امام صادق(ع) نیز می فرماید: کسی از شما فکر نکند که اگر مؤمنی را شاد کند تنها او را شاد ساخته، بلکه به خدا قسم ما را و بلکه رسول خدا را شاد کرده است.

تابناك: در سیره پیامبر و ائمه تناسب میان نشاط و حزن چگونه بوده است؟

شادی

علوی: اجازه بدهید سئوال را اصلاح کنیم زیرا نقطه مقابل حزن، نشاط نیست بلکه شادی نقطه مقابل حزن است و نشاط معلول شادی یا حزن می باشد. نشاط تنها پدیده شادی نیست، بلکه چه بسیار که حزن و درد و اندوه نشاط آفرین باشد، و آنچه مهم است همین نشاط است که انسان و جامعه نشاط داشته باشند خواه منبعث از شادی و خواه از حزن و اندوه. کم نیستند انسان هایی که با نالیدن از داغ فراق و تحمل سختی ها، تلاش برای وصال به آنها نشاط زائد الوصفی می دهد، به گفته بابا طاهر:

یکــی درد و یکـــی درمـان پـسندد

یکی وصل و یکی هجران پسندد

من از درمان و درد و وصل و هجران

پـسنــدم آنــچـه را جانان پسندد

گاه حال و هوایی که به جوانی در ایام محرم دست می دهد و یا قرائت زیارت عاشورا و یا دعای ندبه سرشک از دیدگانش می گیرد، چنان نشاطی به وی دست می دهد که نشاط برگرفته از شادی در برابر آن، نشاطی مجازی شمرده می شود. گاه محافل انس با قرآن و تأثیر آوای دلنشین کلام خدا بر دل جان و انسان، و غلتیدن قطرات اشک معنادار از دیدگان شنوندگان جوان، چنان نشاطی را به وجودشان حکمفرما می کند که جان دیگری می شوند. به گفته علامه اقبال لاهوری:

فاش گویم آنچه در دل مضمر است
این کتابی نیست چیز دیگر است
چون به جان در رفت جان دیگر شود
جان چو دیگر شد جهان دیگر شود

اما تناسب حزن و شادی در سیره امامان بحث دیگری است که نیاز به فرصت بیشتری دارد.انچه مهم است می بایست در عرصه های شادی و غم خود را با آنان گره بزنیم که فرموده اند:شیعیان ما از سرشت با فضیلت ما آفریده شده اند در شادی ما شاد و در غم و اندوه ما،اندوهگین اند.

منبع: سایت تابناک

تلخیص: گروه دین و اندیشه - مهدی سیف جمالی

مشاوره
مشاوره
در رابطه با این محتوا تجربیات خود را در پرسان به اشتراک بگذارید.