تبیان، دستیار زندگی
مهم ترین نشانه‌های نگارشی که برای پیوند یا جدایی واژه ها و عبارات به کار برده می شود عبارت است از: نقطه (.)، نشانه ی پرسش (؟)، نشانه ی تعجب (!)، ویرگول (،)، نقطه ویرگول (؛)، دو نقطه (:)، نشانه ی تعلیق (...)، نشانه ی نقل قول (« ») و خط تیره (-).
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

دستور پخت خوراک درست نویسی

نکته هایی درباره درست نویسی در فارسی

بخش اول ، بخش دوم :

3- درباره ی گفتی و گویی

دستور پخت خوراک درست نویسی

گفتی  صیغه ی ماضی  و گویی صیغه ی مضارع از فعل گفتن می باشد و هر دو برای بیان شباهت به کار برده می شود.

-گفتی برای فرض انجام شدن فعلی ( فعل تابع ) در زمان گذشته می باشد.

که فعل تابع می تواند هم به صورت مضارع باشد، مانند : تو گفتی آسمان دریاست ( آسمان شبیه به دریا بود ).

و هم به صورت ماضی، مانند : تو گفتی آن جا بهشت بود ( آن جا شبیه به بهشت بود ).

-گویی برای فرض انجام شدن فعلی ( فعل تابع ) می باشد که :

-  اگر فعل تابع آن به صیغه ی مضارع باشد، این فرض برای زمان حال یا آینده است، مانند:

گویی شب است ( انگار شب است ).

گویی به سفر رود ( انگار به سفر خواهد رفت ).

-  اگر فعل تابع به صیغه ی ماضی باشد، فرض انجام آن در گذشته است. مانند :

گویی خواب بود ( انگار خواب بود ).

گویی دیوانه شده است ( انگار دیوانه شده است ).

یعنی گفتی همیشه برای فرضی در گذشته می باشد و گویی برای فرضی است که می تواند هم برای حال و آینده و هم برای گذشته باشد.

4– درباره ی صفت ساده و صفت مفعولی

در جمله ی دیوار بلند است، واژه ی بلند صفت ساده است.

در جمله ی او رویی گشاده دارد، واژه ی گشاده صفت ساده است.

در جمله ی او سر و وضعی آراسته دارد. واژه ی آراسته صفت ساده است.

در جمله ی او روی صندلی نشسته است، واژه ی نشسته صفت مفعولی از فعل لازم  نشستن با صیغه ی ماضی نقلی است.

اما:

از جمله ی " در گشاده است "  دو معنی برداشت می شود :

الف) اگر گشاده را صفت ساده بدانیم، یعنی : " در باز است ".

ب) اگر " گشاده است "  را روی هم صیغه ی ماضی نقلی از فعل متعدی گشادن بدانیم، گشاده،  صفت مفعولی و جمله یعنی : " در را باز کرده است ".

و یا از  جمله ی " پنجره آراسته بود  " دو معنی برداشت می شود :

الف ) اگر آراسته را صفت ساده بدانیم ، یعنی پنجره مزین و مرتب بود.

ب) اگر " آراسته بود " را روی هم صیغه ی ماضی بعید از فعل متعدی آراستن بدانیم ، آراسته ، صفت مفعولی و جمله یعنی : پنجره را تزیین کرده بود.

امروزه  برای پرهیز از برداشت نادرست از معنی جمله، معمول شده است که در آن جا که مراد صفت مفعولی در یکی از

صیغه های ماضی نقلی یا ماضی بعید باشد، کلمه ی"  شده "  را به دنبال آن می آورند. یعنی می نویسند :

در گشاده شده است.

یا :  پنجره آراسته شده بود.

که این کاربرد در ادبیات فارسی وجود ندارد و همیشه از متن جمله در می یافته اند که مراد کدام وجه است. یعنی  فصیح تر آن  است که از افزودن شده پرهیز شود.

در این زمینه به چند مثال توجه کنید :

سعدی می گوید :

جهان بر آب نهاده است و آدمی بر باد/غلام همت آنم که دل برو ننهاد

(یعنی نهاده شده است)

حافظ می گوید :

رسم عاشق کشی و شیوه ی شهرآشوبی/جامه ای بود که بر قامت او دوخته بود

(یعنی دوخته شده بود)

خواجوی کرمانی می گوید :

ای که گفتی سر ِ ببریده سخن کی گوید/بنگر این کلک سخنگو که سرش ببریده است

(یعنی بریده شده است)

5 – درباره ی دراز نویسی

دستور پخت خوراک درست نویسی

در همه ی زبان های دنیا کلام فصیح کلامی  است که با کم ترین الفاظ ، صریح ترین و روشن ترین معانی را بیان کند. بسیاری از نویسندگان ما خلاف این روش را در پیش گرفته و به جای مثلا افعال بسیط عبارات دراز و پر طمطراق  به کار می برند. در این جا به نمونه هایی از این افعال دقت کنید :

به جای کردن یا دست کم انجام دادن می نویسند : به مورد اجرا گذاشتن یا  اقدام مقتضی به عمل آوردن

به جای دریافتن می نویسند : اطلاع حاصل کردن

به جای خریدن می نویسند : خریداری کردن

به جای دنبال کردن می نویسند : مورد تعقیب قرار دادن

به جای حاضر شدن یا دیدار کردن می نویسند : حضور به هم رسانیدن

به جای یافتن می نویسند : پیدا کردن

به جای خروج می نویسند : خارج شدن

به جای نوشتن می نویسند: بر کاغذ آوردن

به جای مردن می نویسند: از قید حیات رها شدن

و نمونه های بی شمار دیگر.

6- درباره ی " بر علیه "

علیه در زبان عربی به معنی بر او  می باشد و بسیاری از نویسندگان بدون دانستن این معنی، مثلا می نویسند : بر علیه . . . . مبارزه کنید ! یعنی بر بر او . . . . . مبارزه کنید.

نخست آن که در ادبیات فارسی همیشه به ضد و به خلاف گفته اند که امروز نیز می توان گفت.

دوم آن که در فارسی نه بر علیه چیزی یا کسی مبارزه می کنند و نه به ضد آن.  بلکه با چیزی یا کسی می جنگند و پیکار می کنند.

7 - درباره ی نشانه های نگارشی

مهم ترین نشانه‌های نگارشی که برای پیوند یا جدایی واژه ها و عبارات به کار برده می شود عبارت است از:

نقطه (.)، نشانه ی پرسش (؟)، نشانه ی تعجب (!)، ویرگول (،)، نقطه ویرگول (؛)، دو نقطه (:)، نشانه ی تعلیق (...)، نشانه ی نقل قول (« ») و خط تیره (-).

افزون  بر این نشانه‌های اصلی ، نشانه های دیگری نیز در نوشته‌ها به کار می‌رود که دارای معانی معینی است. از جمله: پرانتز ( ) و  قلاب [ ]. (و چند تای دیگر که در فرصت دیگری به آن ها می پردازیم.)

ما در آغاز ،  با کارکرد و موارد کاربرد این نشانه ها و سپس با چگونگی  به کارگیری و نوشتن درست آن ها آشنا می شویم.

نقطه (.)

نقطه در موارد زیر به کار می‌رود:

- در پایان جمله ی خبری. مانند: کار امروز را به فردا میفکن.

- در کوتاه نویسی نام ها و عناوین، مانند:  ع. اقبال آشتیانی (عباس اقبال آشتیانی)

توجه :  در موارد زیر به افزودن نقطه نیازی نیست:

- پس از ص (صفحه)، قس (قیاس کنید)، نگ (نگاه کنید)، رک (رجوع کنید)؛

- پس از پانوشت‌هایی که به صورت جمله نیست.

نشانه ی پرسشی (؟)

نشانه ی پرسشی در موارد زیر به کار می رود:

-پس از جمله ی پرسشی.  مانند: از معده ی خالی چه قوت آید و از دست تهی چه مروت؟

توجه:  در نقل قول مستقیم ، نشانه ی پرسش نوشته می شود.

گفت: « ای برادران، چه توان کرد؟ مرا روزی نبود و ماهی را هم چنان روزی مانده بود».

اما، در نقل قول غیر مستقیم، در پایان جمله ی پرسشی به جای نشانه ی پرسش، نقطه گذاشته می‌شود.

ریشی درون جامه داشتم و شیخ هر روز بپرسیدی که چون است و نپرسیدی کجاست.

-برای نشان دادن گمان و تردید (درون پرانتز)

تلفات این زلزله 3500 نفر (؟)  گزارش شده است.

نشانه ی تعجب (!)

دستور پخت خوراک درست نویسی

نشانه ی تعجب در موارد زیر به کار می‌رود:

- پس از اصوات. مانند: حاشا! ، آفرین! ، زهی! .

- در پایان جمله ی تعجبی. همچنین برای نشان دادن تحسین، تحقیر، استهزا و عواطفی نظیر آن‌ها. مانند:

به‌به از آفتاب عالم تاب! ، چه هوای خوشی! .

- برای برحذرداشتن یا تاکید، مانند: به هوش باش! ، زود باش! .

ویرگول یا کاما  (،)

برای کاربرد ویرگول قواعد بسیاری نهاده شده است، لیکن در یک قاعده ی کلی می توان گفت که هر آن جا که گوینده یا نویسنده در گفتار یا نوشتار خود (با هر نیتی که دارد) مکث می کند و بدین سان  جزئی از اجزای جمله را از اجزای دیگر آن جدا می سازد، ویرگول نهاده می شود.

پس از این قاعده ی کلی می توان گفت که ویرگول در موارد زیر به کار می‌رود:

- پس از منادا، مانند: گفت: « ای پسر، خیال محال از سر به در کن».

-  برای جدا کردن و در عین حال ایجاد ارتباط میان اجزای هم‌پایه در یک جمله،  مانند:

اجزای اسمی: سرداران ، برادران ، خواهران ، به شهر ما خوش آمدید.

اجزای وصفی : مردی آزموده ، جهان دیده ، تلخ و شیرین ِ روزگار چشیده.

اجزای قیدی: شب و روز ، تنها یا در جمع ، آشکارا و نهانی ، یاد خدا می‌کرد.

-پس از قید (در آغاز جمله) و پیش و پس از آن (در میان جمله).

پس از وقوع زلزله، سازمان‌های امدادی دست به کار شدند.

-برای جدا کردن بدل و جملات معترضه. مانند:

سعدی ، شاعر شیرین سخن شیراز، در نظامیه ی بغداد درس خواند.

-برای جدا کردن عبارت توضیحی . مانند:

در این ناحیه، انواع غلات، به ویژه گندم، کشت می‌شود.

معلمی، که شغلی شریف است.

دکتر هوشمند، که همسایه ی ماست، دیروز به عیادت من آمد.

-به جای حرف عطف، میان جمله‌های هم پایه. مانند:

می‌آیند، می‌‌روند، حوایجی دارند، با ما کاری ندارند.

بد مکن که بد افتی، چَه مَکَن که خود افتی.

-برای جدا کردن اجزای جملات شرطی :

هرکه سخن ناصحان، اگر چه درشت و بی‌محابا گویند، استماع ننماید، عواقب کارهای او از پشیمانی خالی نماند.

اگر شب‌ها همه قدر بودی، شب قدر بی‌قدر بودی.

اگر از مه‌رویان به سلامت بماند، از بدگویان نماند.

-به جانشینی بخش های حذف شده در جمله. مانند:

سرداران بهرام چوبین رفتند تا کار دشمن بسازند، سرداران خسرو، تا به باده گساری پردازند.

(ویرگول به جای «رفتند» در جمله ی دوم نشسته است)

-برای جدا کردن اجزای تاریخ یا نشانی. مانند:

پنجشنبه، 14مهر. نشانی: شماره ی 15، خیابان انقلاب، تهران (ایران)

ادامه دارد ...

آریا ادیب

تهیه و تنظیم برای تبیان : زهره سمیعی - بخش ادبیات تبیان