تبیان، دستیار زندگی
در دوره ی نارا جشنها و آیین های سالانه ی چندی برگزار می شد. مهمترین این جشن ها، آیین نیایش برای فراوانی محصول (در بهار) و جشن خرمن (در پاییز) بود. ...
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

نوروز و بهار در شعر قدیم ژاپن

نوروز و بهار در شعر قدیم ژاپن
نوروز و بهار در شعر قدیم ژاپن

مانیوءشؤ Manyoshu قدیم ترین مجموعه ی شعری ژاپن است. سروده شدن مانیوءشؤ و فراهم آمدن آن در دوره ی یاماتو Yamato (حدود سال 350 تا 710 میلادی) آغاز شد و تا چند دهه بعد، در دوره ی تاریخی نارا Nara 0784- 710) که عصر اشرافیت نام گرفته است، دنباله پیدا کرد. یک سلسله دگرگونیهای سیاسی و اجتماعی زمینه ساز پدید آمدن این مجموعه بود و عمده ی این تحول ها نفوذ و گسترش مکتب های اندیشه ی چینی و نیز آئین بودا (نیمه ی سده ی ششم) در ژاپن، و تدبیرها و تغییرهای سیاسی بود که اصلاحاتی را در اندیشه و شیوه ی حکومت فرا آورد (سده ی هفتم و آغاز سده ی هشتم). تا اوایل سده ی هشتم میلادی نظام تازه ی اجتماعی – سیاسی در ژاپن کم و بیش جا افتاده بود. در این سالها پایتخت تازه ای هم در نارا به الگوی چه آنگ – آن  Ch"ang-an، پایتخت چین، ساخته شد. عصر تازه ای که آغاز شد، به نام این پایتخت، دوره ی نارا نام گرفته است. به شیوه ی حکومت چین، امپراتور ژاپن اینک به راستی منزلت و جلوه ی «فرزند آسمان» (تن – شی Ten-shi) یا «فرمانروای آسمانی (تنّو Tenno) یافت، و نیز پایگاه پیشین خود را در جای رهبر بزرگ روحانی و موروثی آئین باستانی ژاپن، شینتو Shinto، نگاهداشت.

جامعه ی دوره ی نارا مرکب بود از اشراف و بزرگان دولت و دیوان، که شمارشان بسیار اندک بود و بر فرودستان که شامل مردم عامه، راندگان، بردگان و مهاجران آسیائی بودند حکومت داشتند. ثبات نسبی عصرِ مانیوءشؤ به رشد شهرها کمک کرد. رسمِ دیرینِ جابه جا کردنِ پایتخت در جلوس هر امپراتور موقوف شد، و نارا برای هفت نسل پی در پی از امپراتوران پایتخت ماند.

آموختن در مدرسه خاص فرزندان بزرگان بود. در همه ی ایالات مدرسه های محلی بود، اما فقط فرزندان حکام و بلندپایگانِ حکومت به آن راه داشتند. یک دانشگاه دولتی هم بود (دانشگاه اوءمی Omi) که فقط فرزندان اشراف که مدرسه های ایالتی را گذرانده بودند می توانستند در آن تحصیل کنند.

دوره ی مانیوءشؤ عصر تحول و پیشرفته اجتماعی و سیاسی در چین و ژاپن بود، معاصر بود با طلوع اسالم و گسترش آن در اینسوی شرق که بنیاد ناتوان شاهنشاهی ساسانی را در ایران فروریخت.

دوره ی مانیوءشؤ عصر تحول و پیشرفته اجتماعی و سیاسی در چین و ژاپن بود، معاصر بود با طلوع اسالم و گسترش آن در اینسوی شرق که بنیاد ناتوان شاهنشاهی ساسانی را در ایران فروریخت.
نوروز و بهار در شعر قدیم ژاپن

در دوره ی نارا جشنها و آیین های سالانه ی چندی برگزار می شد. مهمترین این جشن ها، آیین نیایش برای فراوانی محصول (در بهار) و جشن خرمن (در پاییز) بود.

آداب و معتقدات اجتماعی دوره ی مانیوءشؤ مانند اعتقاد به جادو و طلسم برای دور کردن ارواح خبیثه یا موفق شدن در کار و برآمدنِ آرزو، خوابگزاری، و انواع پیشگوئی و فال بینی بخش مهم و قابل توجهی از فرهنگ عامه در آن روزگار است.

در چنین احوال و محیط بود که مانیوءشؤ در اواخر دوره ی نارا، احتمالاً در سالهای 778- 759، تألیف شد. این کار شاید که به دستور امپراتور انجام گرفت. گفته اند که اندیشه ی فراهم آوردنِ مانیوءشؤ از ادبِ چین گرفته شد. تکوینِ این مجموعه ی شعری جریانِ پیچیده ای را گذراند تا کتابی که امروز در دست است، مرکب از بیست دفتر، پرداخته آید.

ادیبان و شاعرانی چند، مانندِ تاچی بانا – نو – موروئه Tachibana – no – Moroe (757- 684) در این کار سهم داشتند، اما اوءتومو – نو – یا کاموچی Otomo- no- Yakamochi را آخرین کسی دانسته اند که در تدوین این مجموعه دست داشت. در این سالهای اواخرِ دوره ی نارا (784-71) تا اوایلِ دوره ی هیان Heian (858- 794) هوای شعر چینی دربارِ ژاپن را فرا گرفته بود.

در این مجموعه قطعه های بسیار ساخته ی امپراتوران و ملکه ها و بلند پایگان درباری، و شمار کمتری شعرهای سروده ی دیوانیان پایین رفته، مردم عادی (مانند ترانه ها و آوازهای محلی ایالات شرقی یا «آزوُما – اؤتا» Azuma-Uta در کتاب چهاردهم، یا مرزبانان ولایت و همسران آنها آمده است.

در دوره های پس از مانیوءشؤ، مجموعه های متعدد از شعرهای آن بازپرداخته شد و نیز بسیاری ازین شعرها در مجموعه های تازه مانند «کوکین شؤ» Kokinshu و «مجموعه های سلطنتی» بعد از آن، گنجانده شد. از شاعران مانیوءشؤ هیتومارو Hitomaro و آکاهیتو Akahito بیش از همه مورد احترام و ستایش بودند، و یا لقب «کاسه ی» Kasei یا حکیم یاد می شدند، مانند نظامی و فردوسی در ادب فارسی – اینان در میان «سی و شش شاعر استاد» در ادب ژاپن ممتازند.

آنچه که روح مانیوءشؤ را می سازد جوهر اندیشه ی ملی و بومی ژاپن است همراه با اثری که این اندیشه، از نیمه ی سده ی ششم، از افکار کنفوسیوسی، تائوئی و بودائی پذیرفت. دانش چینی و اندیشه ی کنفوسیوسی بسیار جلوتر از آئین بودا به ژاپن راه یافت.

ویژگیهای عمده ی طبع ژاپنی را معصوم و طبیعی بودن، سادگی، دلیری، صدق و و راست اندیشی دانسته اند. با نفوذ آئین ها و مکتب های اندیشه از سرزمین اصلی آسیا، بینشی از زندگی که بودا الگو نهاده و کنفوسیوس تعلیم داده بود، مانند احساس «تسلیم و توکل»، اعتقاد به «تبدیل پذیری دنیای خاکی»، و اینکه «هر موجود زنده ای می میرد» و «هر دیداری جدایی در پی دارد» به خصیصه های ذاتی ژاپنیها افزوده شد. در این میان، آئین بودا مهمترین مایه ی انگیزیش فکر ژاپنی بود، که همراه با روح و مایه ی ذاتی این قوم، جوهر اندیشه مانیوءشؤ را ساخت. پس طبیعی است که شاعری باری شعری بس صادق و ساده و مردانه بسازد و باری دیگر شعری احساسی و پرحال. به سخن دیگر، جوهرِ مانیوءشؤ را می توان بارآمد آمیزش و تأثیر متقابل آیین شینتو، که اهمیت نخستین به جنس زن می دهد، با حکمت چینی و آئین بودا که اعتقادی زاییده ی فکر مردانه است، دانست.

ویژگیهای عمده ی طبع ژاپنی را معصوم و طبیعی بودن، سادگی، دلیری، صدق و و راست اندیشی دانسته اند. با نفوذ آئین ها و مکتب های اندیشه از سرزمین اصلی آسیا، بینشی از زندگی که بودا الگو نهاده و کنفوسیوس تعلیم داده بود، مانند ...

شعر ژاپنی به جای اوزان و ابحار، که اساس شعر فارسی است، توازن هجائی دارد. بیشتر قطعه های مجموعه ی مانیوءشؤ Tanka یا شعر کوتاه پنج پاره ی 5، 7، 7 و 7 هجائی است. گونه های دیگر شعر هم مانند چوءکا Choka (شعر بلند) در این مجموعه هست.

از مایه هایی که شعر مانیوءشؤ را ممتاز ساخته یکی اصالت اندیشه و احساسی است که در سراسر آن پیداست. فضای بیشتر این شعرها شاد و روشن و آرامش جو است. یک شعر رزمی در همه ی این مجموعه دیده نمی شود.

زبان شاعر مانیوءشؤ به بالاترین درجه احساس است و آئینه ی دل و روح او: به دیدن برف، آرزو می کند که در چنین روزِ خوش یارش در کنارش باشد (قطعه ی 1658) و هر فریاد مرغِ باران در دل شب یادی را در دلش زنده می کند (قطعه ی 266)، شاعر مانیوءشؤ چون به جذبه و حال می آید، اشیاء دوروبر خود را به قلمرو احساسش می کشاند، و هر چیز که پیش چشم است، به ویژه جلوه های طبیعت، برایش معنی و کاربرد شاعرانه پیدا می کند.

مانیوءشؤ در تاریخ ادب ژاپن و خاور دور جائی خاص دارد. عنوان مانیوءشؤ که به «مجموعه ی برگهای بیشماره» ترجمه شده است، «مجموعه ی اعصار بیشمار» هم معنی می دهد. این مجموعه در بیست کتاب یا دفتر فراهم آمده و بر رویهم دارای 4516 قطعه ی بلند و کوتاه است.

شاعران مانیوءشؤ که نامشان در کتاب آمده یا قابل تشخیص است، حدود 450 تن می باشند.

« گل صدبرگ» یا یکصد شعر برگزیده از مانیوءشؤ با تحقیق و ترجمه ی دکتر هاشم رجب زاده و یوُکؤ فُوجیموتو، از بخش ایرانشناسی دانشگاه مطالعات خارجی اوساکا، با شرح شعرها و افزوده های دیگر به فارسی همراه با متن ژاپنی آن به صورت خوشنویسی شده در کتابی آماده شده و اکنون در دست چاپ است. نوشته ی حاضر گلچینی است از این کتاب.

ادامه دارد ...

مطالب مرتبط:

هایکو شعری با 17 هجا

ما همگی شاعریم!

پیشینه شعر کوتاه در زبان فارسی

هایكو؛ ثبت بدون شرح یك لحظه

پیام اندیشه انگیز نیکان

دکتر هاشم رجب زاده و یوکو فوجیموتو(دانشگاه مطالعات خارجی اوساکا – ژاپن)

تنظیم برای تبیان: زهره سمیعی