تبیان، دستیار زندگی
نهضت مشروطه تحقق می‌یابد و افسانه دلفریب آزادی و واقعیت خشن و دردناک اختناق معنایی دیگر پیدا می‌کند و بر بهاریه‌‌سرایی نیز سایه می‌افکند. آرام آرام زبان شاعرانه تازه‌ای پدیدار می‌شود و تعبیرها و ترکیب‌هایی چون «بهار آزادی» ، «خزان اختناق» شکل می‌گیرد. ...
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

ب ه ا ر یه (3)

بخش اول ، بخش دوم ، بخش سوم ( پایانی)

بهار

از عصر مشروطه تا امروز: میراث گرانقدر ادبی ما از عصر مشروطه با عناصر تازه فرهنگ غربی که زمینه‌های آن از سالها پیش فراهم آمده بود، در می‌آمیزد و حکایتی دیگر آغاز می‌شود. نهضت مشروطه تحقق می‌یابد و افسانه دلفریب آزادی و واقعیت خشن و دردناک اختناق معنایی دیگر پیدا می‌کند و بر بهاریه‌‌سرایی نیز سایه می‌افکند. آرام آرام زبان شاعرانه تازه‌ای پدیدار می‌شود و تعبیرها و ترکیب‌هایی چون «بهار آزادی» ، «خزان اختناق» شکل می‌گیرد. در گرماگرم نهضت مشروطه، ملک‌الشعرا بهار(1266-1330ش)که سنت و نوآوری را درکار شاعری جمع دارد، «وصفهایی از بهار، با لفظ و معنایی رزمی»(انقلابی)به دست می‌دهد که در عین نوگرایی، نشانه‌ای از پیوستگی اندیشه او با سنت محسوب می‌شود(سلطانی، شم‍ 156، ص27).

در دوران مشروطیت، شعر و ادب‌فارسی مردمی می‌شود( شمیسا ، سبک‌شناسی، 340)و شاعر نسبت به رویدادهای جامعه بی‌اعتنا نمی‌ماند. بهار به اندازه حضور آزادی در جامعه، در شعر شاعران این دوران حضور می‌یابد و آن‌گاه که «بهار آزادی» در هیئت خزان پدیدار می‌گردد، شاعر را به‌سان لاله‌های داغدار روییده از خون شهیدان وطن(عارف، 359)به سوگ آزادی می‌نشاند و بهار غم‌انگیز او را یادآور بهار دوران حمله خونین مغول می‌سازد(جوینی، 1/109-110)؛ بهاری اندوهبار بی‌گل و نسرین و بی‌نسیم فروردین که نه فقط در شاعری چون ابتهاج(سایه) بلکه در هر صاحبْ احساسی این باور را پدید می‌آورد که جهان آیین بهاران را از یاد برده است(نک‍: ابتهاج، 75-79)و شاعر کمتر مجال می‌یابد تا در بهاریه‌ای به موکب خجسته ی نوروز و بر مرغزار دیلم و طرْف سپیدرود درود بفرستد(بهار، 1/328، 682، نیز نک‍: 117-118، 128-133، 135، 250-251، 2/1175)و چنین است که دیگر بهار بهار نیست، بلکه خزان است و بهاریه را خزانیه باید خواند. بهار نیما(1276-1338ش)که ناشکوفا و نابارور است، در «آقاتوکا» می‌شکند(ص 438-440)؛ بهار شاملو(1304-1379ش)بهاری است بی‌نشاط که کس در به رویش نمی‌گشاید(ص11-14)؛ بهار اخوان‌ثالث(1307-1369ش)گُلی چونان آتش دارد و موسم بی‌قراری است(ص138-139، 288-293)؛ بهار نادرپور بهاری است خاموش با بُغضی در گلو(نک‍: سلطانی، شم‍ 156، ص 28) و فریدون مشیری (1305-1379ش)نومید، با اشک و آه به استقبال بهار می‌رود و به پرستو و به گل و سبزه درود می‌فرستد(ص109-112)و فخرالدین مزارعی 365بار بر 365روز گذشته دریغ می‌گوید و چون در قفای خود چنان سالی داشته است «که به لعن خدا نمی‌ارزد»، نسبت به بهار و سال نو مهر نمی‌ورزد(ص 211-212)و با این همه، شاعر امروز به حکم تعهد شاعرانه، به قول منوچهر آتشی چشم به راه بهار نمی‌ماند و می‌کوشد تا در دل خزانها و زمستانها، در بوستان دلها بهار شادی برویاند و گل نشاط بشکفاند(نک‍: سلطانی، همانجا).

خلاصه: درطرحی کوتاه همراه با توضیحی مختصر می‌توان بهاریه و توصیف بهاررا در طول تاریخ ادبیات فارسی به دو قسم تقسیم کرد:

بهار

1. بهاریه واقعی(آفاقی)، یعنی توصیف واقعی بهار و طبیعت اولاً به عنوان مقدمه‌ای بر مدح، چنان‌که شیوه شاعران مداح در سبک خراسانی و دوره بازگشت ادبی است؛ ثانیاً به قصد استفاده در حماسه ‌سرایی و بزم‌آرایی آن سان که شیوه فردوسی و اسدی طوسی است.

2. بهاریه نمادین(انفسی)، یعنی وصف درونی و انفسی بهار و طبیعت که غالباً به زبان رمز و نماد و استعاره صورت می‌گیرد. این گونه بهاریه 3 چهره دارد: الف- چهره عرفانی، آن سان که در سبک عراقی ملاحظه می‌شود و وصف انفسی و روحانی بهار یا به وسیله وصف آفاقی و بیرونی، و یا به طور مستقیم صورت می‌گیرد و فی‌المثل بهار نماد بسط یا خرد و جان، و خزان نماد قبض یا نماد نفس و هوى محسوب می‌شود. ب- چهره ویژه سبک هندی، که در آن عرفان رنگ می‌بازد و تصویرسازیهای غریب و عریان‌سازیهای عجیب که جنبه نمادین دارد، چشم‌گیر است. ج- چهره سیاسی-اجتماعی، آن گونه که از عصر مشروطه تا امروز ادامه داشته است؛ به عنوان مثال هنرمندان متعهد تحت‌تأثیر اوضاع سیاسی و اجتماعی، بهار را نماد آزادی و رهایی، و خزان را نماد اختناق و بند واسارت به‌شمار آورده‌اند.


مآخذ: آرین‌پور، یحیى، از صبا تا نیما، تهران، 1372ش؛ ابتهاج، هوشنگ، آینه در آینه، به کوشش محمدرضا شفیعی کدکنی، تهران، 1375ش؛ اخوان ثالث، مهدی، ترا ای کهن بوم و بر دوست دارم، تهران، 1370ش؛ اسدی طوسی، علی، گرشاسب‌نامه، به کوشش حبیب یغمایی، تهران، 1317ش؛ انوری ابیوردی، دیوان، به کوشش محمدتقی مدرس رضوی، تهران، 1372ش؛ بهار، محمدتقی، دیوان، به کوشش مهرداد بهار، تهران، 1368ش؛ جمال‌زاده، محمدعلی،«بهار ایران و بهاریه در شعر فارسی»، وحید، تهران، 1346ش، س4، شم‍ 4؛ جوینی، عطاملک، تاریخ جهانگشای، به کوشش محمد قزوینی، لیدن، 1329ق؛ حافظ، دیوان، به کوشش پرویز ناتل خانلری، تهران، 1362ش؛ حمیدیان، سعید، «غزل سعدی: عاشقانه یا عارفانه»، سعدی‌شناسی، دفتر 7، به کوشش کورش کمالی سروستانی، شیراز، 1383ش؛ خان، عابدعلی، «اشعار بهاریه در شبه قاره پاک و هند»، هلال، کراچی، 1345ش، شم‍ 56؛ خانلری، پرویز، «یادی از صائب»، صائب و سبک هندی، به کوشش محمدرسول دریا گشت؛ تهران، 1354ش؛ خرمشاهی، بهاءالدین، حافظ نامه، تهران، 1368ش؛ دادبه، اصغر، «ماجرای پایان‌ناپذیر می در شعر حافظ» نام? شهیدی، تهران، 1374ش؛ همو، «مکتب حافظ، مکتب رندی»، حافظ پژوهی، دفتر 2، به کوشش کورش کمالی سروستانی، شیراز، 1378ش؛ همو، «ناصرخسرو و حکایت ایران‌گرایی»، نامه پارسی، تهران، 1382ش؛ س8، شم‍ 2؛ ذکاوتی قراگوزلو، علیرضا، گزید? اشعار سبک هندی، تهران، 1372ش؛ رودکی، دیوان، به کوشش منوچهر دانش پژوه، تهران، 1373ش؛ زرین کوب، عبدالحسین، با کاروان حله، تهران، 1372ش؛ سروش اصفهانی، دیوان، به کوشش محمدجعفرمحجوب، تهران، 1339ش؛ سلطانی گردفرامرزی، علی، «بهار در آیینه حماسه‌ها»، نگین، تهران، 1356-1357، شم‍ 154-156؛ شاملو، احمد، هوای تازه، تهران، 1372ش؛ شفیعی کدکنی، تازیانه‌های سلوک(نقد و تحلیل چند قصیده از حکیم سنایی)، تهران، 1372ش؛ شاعر آینه‌ها (بررسی سبک هندی و شعر بیدل)، تهران، 1368ش؛ همو، صور خیال در شعر فارسی، تهران، 1370ش؛ شمس قیس، المعجم فی معاییر اشعار العجم، به کوشش سیروس شمیسا، تهران، 1373ش؛ شمس لنگرودی، محمد، سبک هندی و کلیم کاشانی، تهران، 1372ش؛ شمیسا، سیروس، انواع ادبی، تهران، 1375ش؛ همو، سبک‌شناسی شعر، تهران، 1375ش؛ صائب تبریزی، دیوان، به کوشش محمدقهرمان، تهران، 1368ش؛ صفا، ذبیح‌الله، تاریخ ادبیات در ایران، تهران، 1371ش؛ عارف قزوینی، ابوالقاسم، کلیات دیوان، به کوشش عبدالرحمان سیف آزاد، تهران، 1347ش؛ فرخی سیستانی، دیوان، به کوشش محمد دبیرسیاق، تهران، 1349ش؛ فردوسی، شاهنامه، به کوشش ی. ا. برتلس، مسکو، 1963م؛ فروزانفر، بدیع‌الزمان، سخن و سخنوران، تهران، 1350ش؛ همو، شرح مثنوی شریف، تهران، 1361ش؛ کسایی مروزی، دیوان، به کوشش محمدامین ریاحی، تهران، 1367ش؛ کلیم کاشانی، دیوان، به کوشش پرتو بیضایی، تهران، 1336ش؛ گوهرین، صادق، فرهنگ لغات و تعبیرات مثنوی، تهران، 1362ش؛ مزارعی، فخرالدین، سرود آرزو، به کوشش اصغر دادبه، تهران، 1369ش؛ مشیری، فریدون، گزینه اشعار، تهران، 1374ش؛ منوچهری دامغانی، برگزیده اشعار، به کوشش محمد دبیرسیاقی، تهران، 1364ش؛ مولوی، فیه مافیه، به کوشش بدیع‌الزمان فروزانفر، تهران، 1369ش؛ همو، مثنوی معنوی، به کوشش نیکلسن، تهران، 1360ش؛ ناصرخسرو، دیوان، به کوشش مجتبى مینوی، تهران، 1372ش؛ نظامی گنجوی، خسرو و شیرین، به کوشش وحید دستگردی، تهران، 1313ش؛ نیمایوشیج، مجموع? کامل اشعار، به کوشش سیروس طاهباز، تهران، 1375ش؛ هدایت، صادق، ترانه خیام، تهران، 1334ش؛ همایی، جلال‌الدین، فنون بلاغت و صناعات ادبی، تهران، 1363ش؛ یوسفی، غلامحسین، فرخی سیستانی (بحثی در شرح احوال و روزگار و شعر او)، مشهد، 1341ش.


اصغردادبه

تهیه و تنظیم برای تبیان : زهره سمیعی