شما آدم موفقی هستید؟
همیشه با خودش دودوتا چهارتا میكند تا مطمئن شود كه آدم موفقی هست یا نه؟ خیلی چیزها یادش میآید. اینكه در مدرسه همیشه شاگرد اول بود، اینكه بلافاصله در دانشگاه قبول شد و در 4 سال تحصیلش همیشه نفر اول بود.
كارشناسی ارشد را هم با همین سرعت و كیفیت پشت سر گذاشت و حالا عزمش برای گرفتن مدرك دكتری جزم است. خوب یادش هست كه هنوز دانشجو بود كه ازدواج كرد؛ آنهم با مردی كه دوستش داشت و خودش انتخابش كرده بود؛ ازدواجی كه پس از چند سال هنوز فكر میكند كه بهترین تصمیم زندگیاش بوده. او پول خوبی هم درمیآورد، یعنی چند سالی است كه یك كار خوب كه همه غبطهاش را میخورند پیدا كرده است. دقیق كه میشود، میبیند رئیسش هم از او راضی است و محبت همكارانش را هم خوب به خود جلب كرده است.
ولی وقتی او صادقانه با خودش خلوت میكند با سبك و سنگین كردن زندگیاش، احساس میكند انگار قضاوتش با قضاوت اطرافیانش فرق میكند. او قبول دارد كه همیشه شاگرد اول بوده، در كارش موفق شده و زندگی مشترك ایدهآلی دارد ولی انگار تعریف موفقیت از نظر او، چیزی فراتر از این حرفهاست. به نظر او، موفقیت هیچ مرزی ندارد و حتی اگر روزی به مرزهای موفقیت هم برسد، باز آن طرف مرزها، چیزی است كه او هنوز به آن نرسیده است.
بعضی آدمها نخست هدفی را در نظر میگیرند و آن را به عنوان یكی از پلههای موفقیت در نظر میآورند، اما به محض آن كه به آن میرسند ، شور و شوق اولیه را از دست میدهند و رسیدن به آن هدف را نه یك موفقیت كه اتفاقی ساده و معمولی تلقی میكنند.
از نظر این افراد، دامنه موفقیت آنقدر گسترده و بیانتهاست كه هرچه آنان تلاش میكنند فقط به درجاتی از آن میرسند و هرگز از آنچه به دست آوردهاند، راضی نمیشوند.
اما كسانی هم هستند كه به محض رسیدن به موفقیت كوچك، آن را آنقدر بزرگ میكنند و از آن انرژی میگیرند كه حدی برایش متصور نیست. بعضیها نیز هستند كه در همان حالی كه دیگران، آنها را آدمهای موفقی میدانند، خودشان هم چنین قضاوتی دارند و از این احساس، لذت میبرند. ولی دلیل این همه تفاوت شاید در لایههای پنهان شخصیت آدمها نهفته باشد، همان بخشهای پنهانی كه سبب میشود یك فرد با پروراندن آرزوها و ایدهآلهای دور و دراز در ذهنش هرگز به آنچه به دست آورده است، قناعت نكند و دنبال موفقیتهای دیگر باشد و یك فرد با سختكوشی و رسیدن به هدفهایش از زندگی توام با موفقیت لذت ببرد.
انسان موفق، كسی است كه با سنگهایی كه به طرفش پرتاب میشود (شكستها و ناكامیها) برجی بلند و محكم بسازد و بر فراز آن بدرخشد.
روح نامحدود، موفقیت بیانتها
اما این كه كسی هیچ وقت از موفقیتهای به دست آمدهاش راضی نباشد و توفیقاتش را در زندگی، موفقیت به حساب نیاورد گرچه زندگی كمی برایش سخت میشود و شیرینیاش را از دست میدهد ولی انگار تا حدی طبیعی است.
بهمن پاكدل، مشاور خانواده با تعریف موفقیت و فرد موفق میگوید: انسان موفق، كسی است كه با سنگهایی كه به طرفش پرتاب میشود (شكستها و ناكامیها) برجی بلند و محكم بسازد و بر فراز آن بدرخشد. البته هر فردی، موفقیت را بر حسب آرمانهای خود تعریف میكند؛ ولی در مجموع به توفیق افراد در رسیدن به هر آرزویی كه شدن آن، سخت به نظر میرسد، موفقیت گفته میشود.
او رسیدن به آرامش و نشاط را مهمترین پیامد رسیدن به هدف میداند و با تاكید بر موقتی بودن این احساس میگوید: موفقیتها اگرچه باعث آرامش و نشاط میشوند ولی لذت آنها تنها تا مدتكوتاهی میتواند افراد را شارژ كند؛ به طوری كه افراد پس از رسیدن به موفقیت، به مرور نسبت به آن بیتفاوت میشوند و در نتیجه دوباره به دنبال آرزو و موفقیت دیگری میگردند.
اهداف مكرر یا آرزوهای زیاد و به سختی افتادن و رنج كشیدن برای رسیدن به آنها سپس چند صباحی لذت بردن از آنها، واقعیت زندگی بسیاری از آدمهاست. این در حالی است كه رسیدن به موفقیت در اصل ناشی از سیرتكاملی روح است؛ به این معنا كه ما همواره میخواهیم از رقبای خود جلو بیفتیم و همیشه یكهتاز، نمونه و مورد تمجید دیگران باشیم هر چند موفقیت واقعی زمانی به دست میآید و زمانی لذت آن، همیشگی میشود كه افراد به خداوند و عالم معنویت مرتبط شوند.
بیشتر افراد به جای آن كه برای رسیدن به موفقیت تلاش كنند، در رویای رسیدن به آن زندگی میكنند.
موفقیت و هزار راه
ولی فارغ از این كه موفقیت چیست و مرز موفقیت عادی و ماندگار كجاست، اگر كمی صادق باشیم، حتما این مساله را تایید میكنیم كه بیشتر افراد به جای آن كه برای رسیدن به موفقیت تلاش كنند، در رویای رسیدن به آن زندگی میكنند.
كل ماجرای موفقیت، همین است این كه به توانایی خودت ایمان داشته باشی و به هدفی كه به آن معتقدی، پایبند بمانی و برای رسیدن بهآن تلاش كنی. پس موفقیت را در ذهن پروراندن و برای آن تلاش كردن، گام نخست است؛ همانگونه كه روانشناسی موفقیت معتقد است؛ نگاهی به زندگی انسانهای موفق نشان میدهد بیشتر آنها در ابتدا اشخاص خانه به دوش بودهاند، ولی در عین حال افكاری بلند شبیه به سلاطین داشتهاند. بنابراین اگر میخواهیم به موفقیت برسیم باید جنس ذهنیت خود را از افكار مثبت و همراه با امید به آینده بسازیم و همیشه در ذهن داشته باشیم كه بیشتر آدمهای موفق دنیا از صفر شروع كردهاند و پس از تلاشی مستمر و تقویت افكار مثبت و برنامههای مناسب به اهداف خود رسیدهاند.
پس وقتی فردی چنین میاندیشد، هیچ وقت زمان برای او دیر نشده است. در واقع كسی كه ارباب ذهن خودش است، هیچ وقت به كمبود منابع، محدودیتها، معلولیتها و اموری چون پیری فكر نمیكند، بلكه همواره به این میاندیشد كه از كدام راه باید برای رسیدن به موفقیت استفاده كند.
منبع :جام جم آنلاین - با تلخیص
تنظیم برای تبیان :داوودی
مقالات مرتبط :