تبیان، دستیار زندگی
عبدالمطلب که عزت و احترام بی مانندی در قریش یافته بود با استفاده از این فرصت در آن محیط جاهلی اقدامات سودمندی را برخلاف فرهنگ و ارزشهای موجود، به اجرا گذاشت که این سنت های نیک با ظهور اسلام
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

نذر کشتن فرزند

عبدالمطلب

دهم ربیع الاول  با رحلت جد پیامبر خدا صلی الله علیه و آله مصادف است، و همین مناسبت، بهانه ای گردید تا اطلاعات خوبی در خصوص این بزرگ مرد تاریخ در اختیار علاقمنمدان مطالب تاریخ اسلام سایت تبیان قرار گیرد. امیدواریم مفید واقع شود.

عبدالمطلب جد اول رسول اکرم (صلی الله علیه وآله) و برترین جد غیرمعصوم آن حضرت است که نام وی «شیبه» بوده است. هنگام وفات هاشم (پدر شیبه) در شام، همسر و شیبه در یثرب ساکن بودند و با وفات هاشم، آنها در یثرب ماندند و شیبه در آنجا پرورش یافت.

پس از وفات هاشم برادرش مطلّب جانشین او در خاندان شد. مطلّب که نگران سرپرستی بنی هاشم پس از خود بود، به یثرب رفت و برادرزاده اش را با خود به مکه آورد. مردم مکه تصور کردند مطلّب برده ای خریده و با خود آورده است؛ لذا او را «عبدالمطلب» خواندند. از آن پس این نام بر نام اصلی او غلبه یافت.

عبدالمطلب به سبب اقدامات زیر در میان قریش و مردم مکه جایگاه رفیعی یافت، به گونه ای که او را بدون داشتن قدرت سیاسی و نظامی، چون یک فرمانروای مقتدر اطاعت می کردند. اهم اقدامات وی عبارت بود از:

1- حفره چاه زمزم

عبدالمطلب با الهام الهی و دانستن مکان چاه مسدود شده ی زمزم، موفق به حفر آن گشت و شمشیرها و ادوات طلایی را که هنگام هجوم خزاعه در زمزم افکنده بودند، بیرون آورد و وقف زمزم کرد.

2- مقابله ی حکیمانه با هجوم ابرهه به مکه

در زمان عبدالمطلب، ابرهه برای تصرف مکه  تخریب کعبه هجوم آورد. عبدالمطلب که با الهام خداوند می دانست مکه در برابر مهاجمان حبشی حفاظت خواهد شد، مردم را واداشت تا از شهر خارج شده و در اطراف منتظر امداد الهی باشند. سخن مشهور او در مواجهه با ابرهه و در پاسخ به وی که گفت «من صاحب شتران خود هستم و این خانه را صاحبی است که اگر بخواهد آن را حفظ می کند.» دلالت بر شأن والای عبدالمطلب دارد.

در پی نابودی سپاه فیل با اراده ی خداوندی، و محقق شدن پیش بینی عبدالمطلب، بر اعتبار و عظمت او افزوده گشت.

3- سنت های نیک عبدالمطلب

عبدالمطلب که عزت و احترام بی مانندی در قریش یافته بود با استفاده از این فرصت در آن محیط جاهلی اقدامات سودمندی را برخلاف فرهنگ و ارزش های موجود، به اجرا گذاشت که این سنت های نیک با ظهور اسلام، همگی تأیید و بخشی از احکام اسلام شد. تا زمانی که عبدالمطلب زنده بود به سبب شأن و جایگاه او این سنت ها اجرا می گشت، اما با وفات وی بسیاری از آن ها به فراموشی سپرده شد. سنت های وی به نقل یعقوبی عبارت بود از: حرام دانستن شراب و زنا، حد زدن زناکار، بریدن دست دزد، تبعید زنان بدنام از مکه، جلوگیری از زنده به گور کردن دختران، ازدواج با محارم، سرزده وارد خانه شدن، عریان طواف کردن، وجوب وفای به نذر، احترام چهار ماه حرام و مباهله کردن.

عبدالمطلب روز قیامت تنها و به سیمای پیامبران وارد صحرای محشر می شود

4- داستان نذر عبدالمطلب

در کتب تاریخی و از جمله سیره ی ابن هشام – قدیمی ترین کتاب مدون و باقیمانده در تاریخ اسلام – آمده است که عبدالمطلب هنگام حفر چاه زمزم تنها یک پسر – به نام حارث – داشت و احساس تنهایی و بی یاوری می کرد. در همان حال نذر کرد اگر خدا به او ده پسر دهد یکی از آن ها را در راه خدا قربانی کند و چون دارای ده پسر شده میان آن ها قرعه انداخت. قرعه به نام عبدالله کوچک ترین و محبوب ترین فرزندانش درآمد و چون نذر کرده بود، به رغم میل خود عبدالله را به حرم و نزد دو بت «نائله و اساف» آورد تا قربانی کند. قریش مانع او شدند زیرا عبدالله جوان برازنده ی مکه بود و عمل عبدالمطلب به سبب جایگاهش، از این پس در مکه سنت می شد.

سرانجام برای اینکه هم او به نذر وفا کند و هم عبدالله از مرگ نجات یابد، عبدالمطلب را به زنی جادوگر رهنمون شدند. آن زن گفت میان جان عبدالله و ده شتر – دیه ی یک مرد – قرعه بیاندازید، چنانچه به نام شترها در آمد، شترها را ذبح کنید. و اگر به نام عبدالله درآمد ده تا ده تا شمار شترها را بالا برید تا هنگامی که به نام آنها در آید. سرانجام در قرعه میان جان عبدالله و صدشتر، نام شترها بیرون آمد و بدین ترتیب عبدالله از مرگ نجات یافت.

نذر کشتن فرزند

این داستان مجعول و افسانه بوده و از عقل، دیانت و درایت عبدالمطلب به دور است.

موارد زیر را می توان به عنوان دلال غیرقابل پذیرش بودن این داستان برشمرد:

1- برخورد عبدالمطلب با ابرهه، بهترین گواه بر عقل و درایت او است و به عبارت دیگر چنین کسی که مورد الهام الهی است چنین نذر نابجایی نمی کند.

2- چگونه ممکن است کسی از خود سنت هایی به یادگار می گذارد که همه در اسلام تثبیت می شود، اقدام به چنین نذری کند که در تضاد با احکام الهی است؟

3- به اعتقاد شیعه پدران پیغمبر تا حضرت آدم همه موحد بوده اند. امام صادق (علیه السلام) نیز می فرماید: «عبدالمطلب روز قیامت تنها و به سیمای پیامبران وارد صحرای محشر می شود.» چگونه شخصیت موحد برجسته ای، نذر کشتن فرزند می کند که در شرایع آسمانی نهی شده است و در نزد عقل نیز بسیار زشت به شمار می رود؟

4- نذر کشتن فرزند برای معبود از سنت های برخی بت پرستان - و نه قریش – و صابئین بود، و در مکه مرسوم نبود – که گفته شود عبدالمطلب مطابق رسوم مکه عمل کرده است – چنانچه در همین داستان مجعول نیز آمده است، مردم مکه به او گفتند: «اگر تو اقدام به کشتن عبدالله کنی، از این پس سنت می شود.»

5- نذر عبدالمطلب با ذبح اسماعیل قابل قیاس نیست، زیرا ابراهیم از سوی خدا، در خواب مأمور به ذبح فرزند شد، در حالی که در این داستان تصریح به نذر شده است که امری اختیاری است. از این گذشته اگر عبدالمطلب هم مأمور بود، چرا به امر الهی عمل نکرد و مطابق راهنمایی زنی جادوگر رفتار نمود؟!

6- در این داستان ساختگی آمده است که عبدالمطلب قصد داشت در برابر دو بت «نائله و اساف» عبدالله را را قربانی کند که این امر با اعتقاد به موحدین بودن او در تضاد است.

7- در سلسه ی راویان این داستان ساختگی و امثال آن، همچون روایت «أنا ابن الذبیحین» افراد ضعیف که بعضاً شیعه هم نبوده اند قرار دارد. به همین سبب روایات آن ضعیف است و بیش تر از طرف عامه روایت شده و از آن ها به شیعه سرایت کرده است احتمالاً این داستان در زمان بنی امیه برای لکه دار ساختن عبدالمطلب جد پیغمبر (صلی الله علیه وآله) و امیرالمؤمنین (علیه السلام) جعل گردیده است.

در پایان سخن از بررسی و نقد این داستان می توان گفت، شاید بخشی از این داستان صحت داشته باشد و بخشی از آن را بدخواهان دچار تحریف اساسی کرده اند. به این شکل که عبدالمطلب هنگام حفر زمزم احساس تنهایی می کرده است؛ در چنین حالی نذر می کند که اگر خداوند به او ده پسر دهد، در ازای هر کدام ده شتر قربانی کند.1

گروه دین و اندیشه - سیف جمالی


1- این بحث مأخوذ از تحقیقات آقای دوانی است.

مشاوره
مشاوره
در رابطه با این محتوا تجربیات خود را در پرسان به اشتراک بگذارید.