تبیان، دستیار زندگی
یکی بود. یکی نبود. دختری بود که شبیه هیچ‏کس نبود. او روی سرش اصلاً مو نداشت. اما یک کله‏ی گرد و قشنگ داشت. دخترک خیلی کم می‏خندید، اما وقتی می‏خندید، چهار تا پروانه‏ی رنگارنگ ، بال‏بال زنان می‏آمدند و خنده‏اش را تماشا می‏کردند. یک روز، دخترک، موش چاق و شک
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

یکی بود یکی نبود

کچل

یکی بود. یکی نبود. دختری بود که شبیه هیچ‏کس نبود. او روی سرش اصلاً مو نداشت. اما یک کله‏ی گرد و قشنگ داشت. دخترک خیلی کم می‏خندید، اما وقتی می‏خندید، چهار تا پروانه‏ی رنگارنگ ، بال‏بال زنان می‏آمدند و خنده‏اش را تماشا می‏کردند.

موش

یک روز، دخترک، موش چاق و شکم گنده‏ای را دید که یک سیب را قل قل هول می‏داد تا به لانه‏اش ببرد. سیب قل می‏خورد و این طرف می‏رفت.

بعد قل می‏خورد و آن طرف می‏رفت. موش تپلی، دنبال سیب این طرف می‏دوید و بعد هم آن طرف می‏دوید. دخترک از کارهای موش تپلی آنقدر خندید آنقدر خندید که ده تا پروانه آمدند و خنده‏اش را تماشا کردند! موش تپلی صدای خنده‏ی دخترک را شنید و به او نگاه کرد: «وای! چه دختر قشنگی!» بعد برای اینکه بتواند دخترک را بهتر ببیند، سرش را بالا گرفت و عقب عقب رفت و رفت تا اینکه تالاپ! از پشت افتاد روی زمین! با آن شکم گرد و قلمبه‏اش.

این طرفی شده، آن طرفی شد، تا بالاخره از جایش بلند شد. دخترک به سر موش  تپلی دستی کشید و دوباره خندید.

سیب

این بار بیست پروانه‏‏ی دیگر هم آمدند و خنده‏ی قشنگ او را تماشا کردند. موش تپلی با خودش فکر کرد که اگر از سیب بالا برود و روی آن بنشیند، می‏تواند دخترک را بهتر ببیند، پس تصمیم گرفت از سیب بالا برود، اما همین که سوار سیب شد، سیب قل خورد و موش تپلی هم با سیب قل خورد و رفت و رفت آن طرف اتاق. صدای خنده‏ی دخترک همه جا پیچید و یک لحظه بعد، اتاق پر شد از پروانه. آنها روی سر و شانه‏های دخترک نشستند. موش تپلی هیچ‏وقت دختری به این قشنگی ندیده بود. موش، سیب را رها کرد و رفت جلوی پای دخترک ایستاد و دست‏هایش را بالا گرفت. دخترک موش را از زمین برداشت و به او نگاه کرد. موش خندید و آنها با هم دوست شدند.

حالا یک دختر بود که شبیه هیچ‏کس نبود. یک موش بود که تپل و با مزه بود! و یک عالمه پروانه بودند که همه با هم خوش و خندان و شاد، زندگی می‏کردند!

دوست خردسالان

تنظیم:بخش کودک و نوجوان

*****************************************

مطالب مرتبط

همه ی ما،یعنی خانه

آرزوی مورچه ی قرمز

موش کوچولوی گرسنه

قوقولی قوقو

این طوری بهتر است!

داستان بز دانا

لنگه جوراب

منزل نو مبارک

مامان گنجشک کوچولو!

موش خپل روسیاه

مشاوره
مشاوره
در رابطه با این محتوا تجربیات خود را در پرسان به اشتراک بگذارید.