خانه رویایی
در خواب دیدم یک خانه خوب
میسازم آن را از برگ و از چوب
آن خانه کوچک اما قشنگ است
دور از هیاهو تیر و تفنگ است
رنگین کمان بود چون پردههایش
پیچک و شببو شد نردههایش
گنجشک و قمری بر شانه من
یک قاصدک بود در خانه من
نزدیک و روشن گرمای خورشید
خندیدن ماه در سایه بید
اما پریدم از خواب من زود
آن خانه افسوس در خواب من بود
آنجا پریدن آسان و زیباست
چون آسمان هم همسایه ماست
بر بام شاید یا بر درخت است
رفتن به آنجا اما چه سخت است
نازنین اسماعیلپور
دوست نوجوانان
تنظیم:بخش کودک و نوجوانان
************************************************