تبیان، دستیار زندگی
1- من زباله گردها را دوست دارم. زباله گردها برای خودشان یک پا شاعر و محقق و عکاس‏اند، آنها ذهن جست‏وجو گر دارند و چشم بینا؛ آنها زباله‏ها را خوب می‏گردند و از بین تمام دور ریختنی‏ها برای خودشان یک زندگی جدید و گاه مرفه می‏سازند.
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

زباله گرد شویم

بازیافت

1- من زباله گردها را دوست دارم. زباله  گردها برای خودشان یک پا شاعر و محقق و عکاس‏اند، آنها ذهن جست‏وجو گر دارند و چشم بینا؛ آنها زباله‏ها را خوب می‏گردند و از بین تمام دور ریختنی‏ها برای خودشان یک زندگی جدید و گاه مرفه می‏سازند.

من حلبی نشین‏ها را دوست دارم. آنها خوب بلدند از چیزهای دور ریختنی برای خودشان خانه و زندگی بسازند، آنها بلدند مقواها را بکنند فرش، شیشه‏های مربا را بکنند گلدان، پارچه‏ها را بردارند و با آنها پرده درست کنند. آنها بلدند زباله‏ها را وارد چرخه محیط زیست کنند. آنها بدون اینکه بدانند، دارند به بازیافت مواد کمک می‏کنند.

سارا معتقد است که این کارها که باز یافت نیست، بازیافت یعنی «تولید مجدد کالا از یک کالای قدیمی».

بازیافت یعنی «تولید مجدد کالا از یک کالای قدیمی»

می‏گویم: درست اما در هر حال این دسته از آدم‏ها هم دارند یک چیز غیرقابل استفاده را به یک وسیله قابل استفاده تبدیل می‏کنند و می‏شود فواید باز یافت را در عملکرد آنها دید، هم به محیط زیست کمک می‏کنند، هم در مصرف انرژی صرفه‏جویی.

از امیرعلی و حنانه هم می‏پرسم که بازیافت چه تاثیری دارد؟ اما یادم می‏افتد که ما هنوز نمی‏دانیم باز یافت یعنی چه؟ که می‏شود از کاغذ باطله کاغذ جدید ساخت، شیشه‏ها را ذوب کرد و شیشه جدید ساخت، قوطی‏های آلومینیومی را ذوب کرد و تبدیل به ماده جدید کرد و فقط و فقط این کار نیازمند همکاری شهروندان است؛ که زباله‏های خشک را بریزند توی یک کیسه و زباله‏های‏ تر را توی یک کیسه دیگر، که همین یک کار کوچک از قطع میلیون‏ها درخت و مصرف میلیون‏ها متر مکعب آب و مصرف مقدار زیادی برق جلوگیری می‏کند.

امیرعلی می‏گوید: «عموی من در کشور ژاپن زندگی می‏کند چند وقت قبل او دفترهایی برای من آورد که پشت آنها نوشته شده بود: تهیه شده از کاغذ بازیافتی.»

حنانه هم می‏گوید: «آن روز یکی می‏گفت که دقت کرده‏اید هر روز چه‏قدر کیسه پلاستیکی استفاده می‏کنیم؟ برای خرید رفتن می‏شود از سبد یا ساک پارچه‏ای استفاده کرد، توی یک برنامه تلویزیونی می‏گفت.»

برای خرید رفتن می‏شود از سبد یا ساک پارچه‏ای استفاده کرد، توی یک برنامه تلویزیونی می‏گفت.

2- اصلاً بیایید قضیه را یک جور دیگر ببینیم، دنیایی را تصور کنید که پر از زباله است. نفت و برق و آب و درختی هم وجود ندارد. ما مجبور می‏شویم که برویم و وسط زباله‏ها دنبال چیزهایی بگردیم که می‏شود هنوز از آنها استفاده کرد. می‏بینید، کلی خودکار هست که می‏شد با آنها کاردستی درست کرد و فرستاد برای دوچرخه، کلی لباس نو هست که دل صاحبش را زده، کلی کاغذ مچاله شده هست که نوشته‏های رویش به دل آقای نویسنده نچسبیده است.

اصلاً بیایید یادمان بیاید که در برخی جوامع باز یافت مواد به عهده شهروندان است و آنها باید تا حد ممکن از وسایل خود استفاده کنند.

اصلاً یاد کارخانه‏های تبدیل مواد بیفتید که مشکل اولیه آنها این است که زباله‏های تر و خشک و غیر بهداشتی از هم جدا نشده‏اند و کارخانه‏ها دست روی دست گذاشته‏اند که ما یاد بگیریم که چه‏طوری زباله‏سازی کنیم و چه طوری نه!

3- می‏دانم، خوب می‏دانم شاید به نظر کار کثیفی بیاید، ولی خب اسم زباله‏ها هم همین است، «طلای کثیف». اما همین الان برو و توی سطل آشغال اتاقت را بگرد و از تویش چیزهای به دردبخور را جدا کن. یا نه اگر نمی‏شود لطف کن و زباله‏هایت را از این به بعد جدا جدا بریز تا بشود آنها را برد به کارخانه‏ها و باز یافتش کرد. می‏دانی، با همین یک کار کوچک، تو کلی به بشریت کمک کرده‏ای.

آلما توکل

دوچرخه

تنظیم:بخش کودک و نوجوان

**************************************

مطالب مرتبط

مراحل حالی کردن صرفهجویی!

زباله‏های شخصیت ساز

فضایی های مصرف گرا

مشاوره
مشاوره
در رابطه با این محتوا تجربیات خود را در پرسان به اشتراک بگذارید.