تبیان، دستیار زندگی
عزیزان! نور دیده من! شما باعث شدید یکبار دیگر مردم زمین به اهمیت شهرداری پی ببرند. سال‏ها بود که این اداره از خاطر مردم رفته بود و تمام وقت خود را به برنامه‏ریزی برای شهر اختصاص داده بود. ولی با آمدن شما به شهر دوباره این اداره برنامه ریز به تشکیلاتی که س
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

موهبتی به نام زباله و بهداشت

آموزش قوانین شهروندی برای ساکنان کره‏ی ماه

موهبیتی به نام زباله و بهداشت

عزیزان! نور دیده من! شما باعث شدید یکبار دیگر مردم زمین به اهمیت شهرداری پی ببرند. سال‏ها بود که این اداره از خاطر مردم رفته بود و تمام وقت خود را به برنامه‏ریزی برای شهر اختصاص داده بود. ولی با آمدن شما به شهر دوباره این اداره برنامه ریز به تشکیلاتی که سال‏های سال آن را رها کرده بود بازگشت.

یعنی جمع‏آوریزباله و ترمیم خرابی‏های فضای سبز و کارهای دیگر. آدم‏ها سال‏هاست که طبق یک آموزش دقیق همه امور مربوط به تفکیک زباله را خودشان انجام می‏دهند و ماموران شهرداری به راحتی به انتقال زباله تفکیک شده و تبدیل آن به مواد بازیافتی صنعت بزرگی را تاسیس کرده‏اند.

اما با تشریف فرمایی شما دوباره همان شده که نبوده! و دوباره آشغال‏هایی که فقط به درد از بین خوردن می‏خورد و پنهان کردن. آخر من به چه زبانی بگویم این آدم‏ها تا به حال چنین موجوداتی ندیده‏اند و الان است که آنفاکتوس کنند و جان به جان آفرین تسلیم نمایند. شما دوست عزیز که خربزه را با سیرابی و ظرف پلاستیکی و روزنامه‏ صبح دیروز توی یک پلاستیک گذاشتی پشت در خانه و نه سر خیابان، با خودت فکر نکردی یک بچه آدمیزاد اگر خدای نکرده چشمش بیفتد به چنین صحنه فجیعی چقدر برایش بدآموزی دارد؟

موهبیتی به نام زباله و بهداشت

الان از نظر آدم‏ها این اتفاق یک جنایت محسوب می‏شود و شاکی عمومی دارد پدر صاحب بچه فضایی را در می‏آورند شانستان گرفت من پلاستیک را بردم توی حیاط با دست‏های مبارک تفکیک کردم و گرنه یا توی زندان بودیم یا توی فضا.

به هر حال من مجبورم درس‏هایی را که آدم‏ها از بر شده‏اند برای شما دوباره تکرار کنم. یک روزی توی همین شهر سالانه هزاران تن زباله هدر می‏رفت و مردم بدون اطلاع از ارزش بالای زباله با مخلوط  کردن آنها باعث می‏شدند یک فرصت مناسب استفاده از محصولات متنوع این طلای کثیف از بین برود، اما بالاخره یک روزی عقلشان را جمع کردند و طرح تفکیک زباله را پیاده کردند و خیرش را هم دیدند.

مثل شما خوب است که آدم از هشتصد کیلومتری کره ماه نمی‏تواند عبور کند چرا که غیر از بوی جوراب ملکه، زباله‏های ریخت و پاش توی جوی آب و کال‏های سرباز و دره‏های پرلجن و سطل‏هایی که ظاهراً برای قشنگی توی خیابان‏ها نگذاشته‏اند و... هنوز هم بگویم؟ حالا چرا شما قضیه را سیاسی می‏کنید؟ موضوع جوراب ملکه شوخی بود، بگویید ایشان را یک حمامی ببرند لااقل، تا بعد از هفتاد سال سلطنت برای یک بار هم حمام را تجربه کنند و ببینید شما زیادی هم زشت نیستید! حال که خوب شما را توی نم گذاشته‏‏ام و کثیفی‏های تمام دوران زندگی را با کاردک از روی بدنتان تراشیده‏ام، می‏بینم کم‏کم دارید به تمیزی شرک می‏شوید! این برای یک فضایی کلی پیشرفت است.

موهبیتی به نام زباله و بهداشت

به هر حال ببینید، شما با این کثیفی و این قیافه، حدود صد و نود ونه سال عمر می‏کنید. من مطمئن هستم اگر تمیز باشید خیلی بیشتر از اینها عمر می‏کنید. هر چند اگر عمر به درد خوری نداشته باشید همین هم زیاد است ولی چه بهتر که برای خودتان زندگی سرشار از لذتی را فراهم کنید؛ و این کار وقتی امکان‏پذیر است که لااقل خودتان حالتان از خودتان به هم نخورد. وقتی شما قرن به قرن قیافه خودتان را توی آینه نگاه نمی‏کنید معلوم است وقتی من آینه را به شما نشان دادم، دوازده نفرتان غش کردید، پنج نفرتان پا به فرار گذاشتید و بقیه که خیلی شجاع بودید به آینه شلیک کردید.

این تحقیق آماری نشان می‏دهد شما، یا تا به حال یکبار هم چهره خودتان را ندیده‏اید یا لااقل از زمان نوزادی کسی شما را به شما نشان نداده است. چون بچه فضایی‏ها موجودات با نمکی هستند وقتی بزرگ می‏شوند به این روز می‏افتند. به هر حال دوستان عزیز! بهداشت نه برای خود شما که برای اطرافیان و برای جامعه بسیار لازم ضروری است، چرا که یک آدم ناسالم می‏تواند جامعه‏ای را به نابودی بکشد، درست مثل یک آدم جنایتکار. ملکه از من پرسید: «شما چرا بینی خود را گرفته‏اید؟»

من علی‏رغم اینکه به خاطر بوی جوراب ایشان دماغم را گرفته بودم، گفتم: «چون سرما خورده‏‏ام نمی‏خواهم علیاحضرت مرض را از من دریافت فرمایند» و ایشان در کمال خونسردی فرمودند: «اشکالی ندارد در سال هزار و هشتصد قبل از آمدن ما یک بار جمعیت کره ماه به خاطر شیوع بیماری واگیردار به یازده نفر رسیده بود ولی دوباره با تلاش ما به صد و بیست میلیارد رسیده»؛ و من متوجه شدم ایشان می‏خواهند دوباره دست به تلاش بزنند برای کنترل جمعیت!

ببینید دوستان! یکی از مواردی که زندگی شهری خیلی به آن نیاز دارد این باور عمیق است که ما در شهر زندگی می‏کنیم. یعنی تنها خودمان نیستیم که حفظ سلامتی و یا بی‏توجهی به آن فقط ما را متوجه ضرر و زیانی بکند، آدم‏ها سال‏هاست که به این باور رسیده‏اند. برای همین زندگی  سرشار از موفقیتی را پشت سر گذاشته‏اند و امروز باعث افتخار بشریت شده‏اند از آدم‏ها درس بگیرید.

شاهد نوجوان

تنظیم:بخش کودک و نوجوان

********************************************

مطالب مرتبط

زباله‏های شخصیت ساز

زباله ها را بردارید تا زمین را پیدا کنیم!

مشاوره
مشاوره
در رابطه با این محتوا تجربیات خود را در پرسان به اشتراک بگذارید.