تبیان، دستیار زندگی
انتیجۀ قوام بودن مرد قانت بودن زن است؛ یعنی اگر مردها مسؤولند بر زنان نیکوکار و صالح باید مطیع باشند. یک زن نمی تواند بگوید چون متقی ترم و کرامت بیشتری دارم از شوهر اطاعت نمی کنم! ذکر این نکته لازم است که اطاعتِ مطلق فقط از آن خداست ومنظور از اطاعت زن،
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

اساسنامه خانواده قرآنی(5)

خانواده عطارزاده
(بایسته های خانواده از دیدگاه قرآن)

اشاره:

  1. سلسله نوشتارهای "اساسنامه خانواده قرآنی(1،2،3،4)"، مجموعه ای است که می کوشد در پرتو تبیین ویژگیهای خانواده از منظر قرآن، با تکیه بر یک سلسله راه کارهای عملی و کاربردی، شما را در دستیابی به یک خانواده موفق قرآنی رهنمون شود.
  2. این سلسله به قلم و کوشش استاد دکتر سید محسن میرباقری، عضو هیأت علمی دانشگاه و چهره نام آشنا در عرصه قرآن پژوهی کشور نوشته و با اندکی تصرف به صورت روزانه پیش کش حضورتان می گردد؛ امید که سودمند و مقبول نظر افتد.
پیامبر اکرم(ص): هیچ مردی بعد از ایمان از خیری بهره نبرده است به اندازه همسری که دیندار و زیبا باشد ، آن گونه که چون به او نگاه کند شاد شود و وقتی به او امر می کند، اطاعت کند و از خود و مال شوهرش در غیاب او محافظت کند

مسؤولیتهای بانوان

در سازمان اداری، سرپرست و مدیر، مسؤول سیاست گذاری است و در جایگاه بعدی معاون او قرار دارد و در حقیقت با کمک هم کار را به سامان می رسانند. در خانواده نیز پدر در جایگاه مدیریت و سرپرستی قرار دارد و مادر مسؤول ساماندهی و اجراست. اگر چه مسؤولیت پدر در مقام سرپرست خانواده بسیار سنگین است در کنار او مادر نیز عهده دار اجراست و به طور معمول مجریان سهم بیشتری در به ثمر رساندن سیاستها دارند که عبارتند از:

الف: قانت بودن

ب: حافظ بودن

ج: تنظیم امور منزل

د: تربیت فرزندان

الف: قانت بودن (زنان)

قرآن کریم می فرماید: «فَالّصالِحاتُ قانِتاتُ»پس زنان صالحه مطیع همسرانشانند.

همان گونه که رئیس و مدیر یک اداره مسؤول است، کسانی که تحت مسؤولیت اویند نیز به نوع دیگری مسؤول می باشند. آنان مسؤولند این نظام قانونی را حفظ کنند و از فرامین مدیر در حوزۀ مسؤولیتش تبعیت نمایند.

تعبیر قرآنی فوق بیانگر آن است که نتیجۀ قوام بودن مرد قانت بودن زن است؛ یعنی اگر مردها مسؤولند بر زنان نیکوکار و صالح باید مطیع باشند. یک زن نمی تواند بگوید چون متقی ترم و کرامت بیشتری دارم از شوهر اطاعت نمی کنم!

ذکر این نکته لازم است که اطاعتِ مطلق فقط از آن خداست ومنظور از اطاعت زن، اطاعت در حوزه وظایف معلوم و مشخص همسری است.

حضرت رسول (ص) فرمود:

«ما اٌفادَ رَجُلٌ بَ,دَ الایمانِ خَیراً مِنِ امرَاَه ذاتَ دینٍ وَ جَمالٍ تَسُرُّه اِذا نَظَرَ اِلَیها وَ تُطیعُه إِذا أمَرَها وَ تَحفَظُه فی نَفسِها وَ مالِه اِذا غابَ عَنها»

هیچ مردی بعد از ایمان از خیری بهره نبرده است به اندازه همسری که دیندار و زیبا باشد ، آن گونه که چون به او نگاه کند شاد شود و وقتی به او امر می کند، اطاعت کند و از خود و مال شوهرش در غیاب او محافظت کند.

زن ناموس مرد است و باید از این ناموس پاسداری شود و پاسدار واقعی این ناموس کسی جز خود زن نمی تواند باشد.

در سامان دادن امور خانواده زنانی می توانند که شوهر را همراه خود سازند که خود مطیع شوهر باشند. احکام الهی مطابق با فطرت است و حکمی را خداوند کرده است با فطرت انسان مطابقت دارد. در فطرت زن اطاعت از شوهر وجود دارد. البته به شرط این که مرد گرفتار افراط و تفریط نگردد. چه بسیار دیده می شود که بانوان از مردهایی که هیچ احساس مسؤولیتی نمی کند ناراضی اند. در طرف مقابل مرد هم به طور فطری خوی اطاعت کردن ندارد مگر زمانی که همسرش را مطیع ببیند. بسیاری از اوقات وقتی مرد احساس کند که همسرش مطیع اوست او هم در امور تابع همسرش خواهد بود ولی اگر زن مقابل شوهرش بایستد و موضع بگیرد اعتماد شوهر نسبت به نظام زندگی از بین می رود و در این صورت دیگر نمی توان زندگی موفق و شیرینی را برای مرد و زن پیش بینی کرد.

زنانی که در مقابل همسرانشان حالت مردانگی و صلات می گیرند در زندگی موفق نیستند؛ چرا که چنین رفتاری با نظام خلقت مغایرت دارد. اگر خدا می فرماید که بندۀ خدا باشید و بندگی کنید، روح بندگی را در ما سرشته است و ما از بندگی خدا لذت می بریم. مرؤوس از اطاعت رئیس ناخشنود نیست مگر این که رئیس بد عمل کند. در فطرت زن نیز از اطعات شوهر امری هموار است و طبیعی است که اطاعت یک طرف اطاعت مقابل را نیز همراه خواهد داشت تا آنجا که خداوند تعالی می فرماید:

«أَنَا مُطیعُ لِمَن أطاعَنی»

من مطیع آن کسی ام که از من اطاعت کند.

ب: حافظ بودن

دومین مسؤولیت بانوی خانواده آن است که حافظ باشد. زن در غیاب همسرش باید نسبت به زندگی خود مسؤولیت شناس و به عبارت دیگر وفادار باشد و از آنچه خدا از او خواسته است پاسداری کند.

قرآن کریم می فرماید: «حافِظاتُ لِلغَیبِ بِما حَفِظَ اَلله»

[همسران] به پاس آنه خدا [برای آنان] حفظ کرده اسرار [شوهران خود] را حفظ می کنند.

در احادیث آمده است که چنین زنانی در وهلۀ اول از خود محافظت کنند و سپس پاسدار اموال شوهرانشانند.

در گام اول زن باید محافظ خودش باشد. زن ناموس مرد است و باید از این ناموس پاسداری شود و پاسدار واقعی این ناموس کسی جز خود زن نمی تواند باشد. چه بسا مردان به مسافرتهای طولانی می روند و باید خاطر او آسوده باشد و این امر را زن با رفتار خودش می تواند محقق سازد. در گام دوم زن باید نسبت به اموال همسرش و غیاب او حساس باشد و از آن پاسداری کند؛ چرا که مدیر منزل است و تنظیم امور داخلی خانه بر عهدۀ اوست و یک مدیر باید از حوزۀ مسؤولیتش پاسداری و حفاظت کند.

ج : تنظیم امور منزل

کدبانوی خانه مدیریت داخلی منزل را برعهده دارد و مسؤول تنظیم امور خانه است. یک مسؤول در حوزۀ مسؤولیت خود باید اختیارات کافی داشته باشد تا بتواند وظایفش را به نحو احسن انجام دهد. در این بین مردان فقط شأن مشاور را دارند، همان طوری که در حوزۀ قوامیت مرد خانم فقط شأن مشاور می تواند داشته باشد.

مردانی که در جزئیات امور داخلی منزل دخالت می کنند، نظام خانواده را مختل می سازند و نمی توانند از نظر روحی و روانی رضایت خاطر همسر را فراهم نمایند. در برخی خانواده ها دیده می شود که مردان حتی در امور جزئی مثلاً در نوع چینش منزل هم دخالت می کنند که این مسأله خود موجب ایجاد اختلال در زندگی خانوادگی است. با وجود این نباید فراموش کرد که همکاری و کمک مرد در امور منزل امری پسندیده است و اجر و پاداش بالایی دارد.

نتیجۀ قوام بودن مرد قانت بودن زن است؛ یعنی اگر مردها مسؤولند بر زنان نیکوکار و صالح باید مطیع باشند. یک زن نمی تواند بگوید چون متقی ترم و کرامت بیشتری دارم از شوهر اطاعت نمی کنم!

د: تربیت فرزندان

مادر و پدر در مقام مدیرخانه و خانواده نسبت به تربیت فرزندانشان مسؤولیت جدی دارند. با تولد هر فرزند عضو جدیدی به کانون خانواده اضافه می گردد و در حقیقت دنیای جدیدی فراروی خانواده گشوده می شود.

مرد و زن با فرزند دار شدن مسؤولیت سعادت بخشی یک انسان را پذیرفته اند و  عمدۀ این مسؤولیت برعهدۀ مادر است.

پیامبر اکرم (ص) فرمود:

« اَلجَنَّه تَختَ أقدام الاُمَّهاتِ»

بهشت زیرپای مادران است.

از این روایت دو گونه برداشت می شود:

الف.بهشت زیر پای مادران است به این معنا که ای مردم شما با خدمت کردن به مادرتان می توانید وارد بهشت شوید.

ب.بهشتی شدن فرزند به دست مادر اوست به این معنا که فلاح و رستگاری فرزندان در گرو تربیت مادر است.

فرزندان بخصوص در سنین پایین مبانی فکری و شاکلۀ رفتاری را از مادر میآموزند. اما در سنین بالاتر به ویژه پسرها در نوع رفتارهای اجتماعی از پدر الگو می پذیرند. فرزندان بسیاری از آداب تربیتی و رفتارهای اولیۀ اجتماعی مثل حسن خلق و رفتار را از مادر می آموزند...


تالیف: دکتر سید محسن میرباقری

تنظیم برای تبیان: شکوری_کارشناس بخش قرآن