تبیان، دستیار زندگی
فیلم «نوستر آداموس» مردی که می آید و «روز بعد» نمونه از این فیلمها هستند، درحالی که در بعضی دیگر، افرادی باقی می مانند که در زندگی دوباره به تجدید تلاش و ایجاد حکومت صیهونیست می پردازند. مانندفیلم «حکومت آتش» ، « نبرد آخر» ، «روز استقلال» و « آرماگدون». ه
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

فیلمهای امام زمانی هالیوود

منجیان هالیوودی

امام زمان

«می گویند سازمان سیا در پرونده حضرت مهدی ، فقط عکس ایشان را کم دارد. در واقع آنها به اهمیت ایشان برای مسلمانان پی برده اند و حدس می زنند که این واقعه نزدیک است»

به تصویر کشیدن مبانی معنوی و مذهبی و شخصیت های قدسی هنر خاصی را می طلبدکه فقط هنرمندان سلیم النفس و متعهد می توانند از عهده آن برآیند.

هنر سینما که اصالت و اساس آن بر تصویر است ، به عکس دیگر هنرها، مشکلتر می تواند چنین مفاهیمی را به زبان خود ترجمه کند، به گونه ای که به این مفاهیم لطمه نخورد.

در عین حال باید گفت: مؤثرترین روش برای ماندگار ساختن مفاهیم مذهبی و دینی به تصویر کشیدن آنها است.

امریکا جنگ خلیج فارس را به مدد رسانه های تصویری وسینما به راه انداخت. جنگ عراق را نیز همین طور با ساختن یک دروغ ساده که صدام سلاحهای هسته ای یا کشتار جمعی دارد و به شدت برای امنیت ما خطرناک است.

تمام این بدبختی ها، لشکر کشی و قتل وتجاوز برای یک دروغ بود؛ دروغی که از فرط تکرار به وسیله رسانه های گوناگون و به ویژه سینما حقیقی جلوه داده می شود تا جنگ عراق را توجیه کند یا برای مثال می خواهد با دروغی بزرگتر که کاملا تخیلی و غیر واقعی است مثل حمله فضاییها به زمین و ایجاد نگرانی در مردم در این مورد به واسطه فیلمهای سینمایی مثل جنگ ستارگان و از این قبیل، توجیه کند که باید تسلیحات خود را افزایش دهیم تا خطر حمله فضاییها کاهش یابد! یا با این توجیه که ما از شر سارقان، تبهکاران و قاتلان در امان نیستیم، باید مثل آب خوردن مجوز حمل یا خرید اسلحه به مردم بدهیم، حتی به کودکان ! مثل فیلم« بولینگ برای کلمباین» مایکل مور، که از شبکه اول سیما هم به نمایش داده شده است.

تمام ادیان الهی و غیر الهی به آخرالزمان و این که روزی همه شر در مقابل همه خوبی می ایستد، معتقدند و انتظار ظهور منجی را می شکند.

می گویند سازمان سیا در پرونده حضرت مهدی ، فقط عکس ایشان را کم دارد. در واقع آنها به اهمیت ایشان برای مسلمانان پی برده اند و حدس می زنند که این واقعه نزدیک است.

بودایی ها و هندوها منتظر آمدن «گوتمه» یا بودای پنجم هستند. زرتشتی ها در انتظار «سوشیانت یا سوشیانس» و مسیحیان هم معتقدند که حضرت عیسی دوباره از اورشلیم و بیت المقدس ظهور می کند. یهودی ها هم می گویند عیسای واقعی هنوز نیامده است؛ اما مسلمانان شیعه و سنی در انتظار ظهور «مهدی» صاحب الزمان عجل الله تعالی فرجه الشریف هستند ؛ البته با یک تفاوت با ادیان دیگر. آنها منجی شان از آسمان ظهور می کند و فقط در همان ظهور به میان مردم می آید؛ اما منجی ما مسلمانان هم اکنون میان مردم زندگی و در مشکلات وسختی ها همراهیشان می کند. منجی ما عمر هزارساله دارد و پنهان از دید مردم است؛ اما زنده است. و همه اکنون هم از او مدد می گیرند. و زمینه را برای ظهور حضرتش فراهم می سازد؛ در حالی که انتظار ادیان دیگر در زندگی معمولشان جلوه ای ندارد.

جالب است بدانید که تاثیر فرهنگ انتظار زمانی برای غرب مشخص شده و او را به وحشت از منجی ما انداخت که انقلاب اسلامی پیروز شد و جلوه های حضور ویاری حضرت در پیروزی انقلاب و زمان جنگ تحمیلی بیشتر نمود یافت.

غرب دانست که چیزی غیر از امکانات و تجهیزات نظامی و تکنولوژی هم وجوددارد که ضمن بسیج مردم این نیرو را به آنها می بخشد که در جبهه های نبرد برای شهادت و کشته شدن در راه خدا از هم سبقت بگیرند.

به واسطه همین حیرت بود که برای شناخت فرهنگ انتظار و عامل ایجاد این ایمان قوی در دهه  1980 کنفرانس شناخت حضرت مهدی در فلسطین اشغالی و شهر تل آویو برگزار شد تا به تاثیر اعتقاد به مهدویت میان مسلمان به ویژه شیعیان بپردازد. در این کنفرانس، به این نتیجه رسیدند که هویت سیاسی شیعه و عامل کامیابی آن اعتقاد به مهدی عجل الله فرجه است و گفتند:« اینها به اسم امام حسین علیه السلام قیام می کنند و به اسم امام زمان قیامشان را حفظ می کنند».

امام زمان(ع)

از آن پس بود که هالیوود توجهش به این منجی جلب شده و اهمیت آن رادرک کرد. او تاثیر مهدویت را در تعارض با خواسته های خود دید و سعی کرد ضد آن فیلم بسازد و ماجرا را به گونه ای دیگر جلوه دهد.

غربیها معتقدند:« اگر بتوانید آینده را پش بینی کنید، خودتان هم می توانید آن را بسازید».

هالیوود که به تاثیر تصویر در فرهنگ سازی وتغییر مبانی فکری و اعتقادی جوامع ایمان آورده بود، به سرعت به ساخت و تهیه فیلمهایی دست زد که به نوعی به آخرالزمان و ظهور منجی می پرداخت.

موضوع مهمی که همواره دستمایه هالیوود بوده ، ایجاد جّو ناامنی و اضطراب و وحشت (ترور) است که مقدمه ای برای پذیرش قدرت برتر و حاکمیت خشن و بی رحمانه به شمار می رود.

این اتفاق یکی از سرفصلهای راهبرد فرهنگی است که در بعضی ازاین فیلم ها دنیا به پایان خود می رسد و چیزی جز انهدام گسترده و نابودی نسل بشر باقی نمی ماند.

فیلم «نوستر آداموس» مردی که می آید و «روز بعد» نمونه از این فیلمها هستند، درحالی که در بعضی دیگر، افرادی باقی می مانند که در زندگی دوباره به تجدید تلاش و ایجاد حکومت صیهونیست می پردازند. مانندفیلم «حکومت آتش» ، « نبرد آخر» ، «روز استقلال» و « آرماگدون».

هالیوود با ساخت این فیلمها قصد دارد ترس ووحشت ناشناخته و هولناک و عظیمی را دردیدگان مخاطب ساده و بی دفاع خود ماندگار سازد تا تعابیر اصلی آخرالزمان ناشی از کتب غیر آسمانی مانند تلمود را به خورد مخاطب دهد.

برگرفته از کتاب پیشگویی و آخرالزمان

گروه دین و اندیشه - حسین عسگری

مشاوره
مشاوره
در رابطه با این محتوا تجربیات خود را در پرسان به اشتراک بگذارید.