تبیان، دستیار زندگی
... "مناجات المحبین" زین آتش نهفته كه در سینه من است خورشید شعله ایست كه در آسمان گرفت الهی من ذاالّذی ذاق حلاوة محبتّك فرام منك بدلاً و من ذاالّذی انس بقربك فابتغی عنك حولا. خداوندا! كیست كه ساغ...
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

در كوی عشق...

"مناجات المحبین"

زین آتش نهفته كه در سینه من است

خورشید شعله ایست كه در آسمان گرفت

الهی من ذاالّذی ذاق حلاوة محبتّك فرام منك بدلاً و من ذاالّذی انس بقربك فابتغی عنك حولا.

خداوندا!

كیست كه ساغر محبت از دست تو نوش كرد و حلقه بندگی دیگری در گوش كرد؟!

كدامین نرگس، پای نیاز در چشمه تو شست و چشم شیفتگی به تو ندوخت؟

خدایا!

كدامین كهكشان بر گرد تو گشت و واله و حیران تو نگشت؟

عزیزا!

كدامین نیلوفر آبی به عشق تو سر فرا آورد و جاذبه مهر تو دید  و به بركه گریخت؟

معشوقا!

كدامین انسان پیشانی عشق بر خاك ربوبیت تو سائید و شیرینی تو چشید و دل به دیگری سپرد؟

دلبرا!

كدامین پروانه، شعله های ملتهب جمال تو دید و به ظلمت پناه برد؟

امیدا!

كدامین یوسف به عشق رؤیای تو آواره نگشت؟ كدامین یوسف در زیر سرپناه تو به زلیخا پناه داد؟

شاهدا!

كدامین موسی در كوره ی طور گداخته شد و حضور رقیب تو را دوام آورد؟

ربّا!

كدامین مربی كلامی با تو گفت و لب از صحبت دیگران ننهفت؟

شور آفرینا!

كدامین محمّد در حرا صدای تو شنید و نلرزید؟

"فاجعلنا ممّن اصطفیته لقربك و ولایتك وأخلصته لودّك و محبّتك و شوّقته الی لقائك و رضیته بقضائك و منحته بالنّظر الی وجهك و حبوته برضاك و اعذته من هجرك و قلاك و بّوأته مقعد الصّدق فی جوارك و خصصته بمعرفتك."

خداوند!

گیاه به خشكی گرائیده ی ما را در جوار جویبار جاری خودت قرار ده و از زلال محبت خویش سیرابمان كن.

خدایا!

ما كه دل از دنیا و ما فیها كنده ایم و دل به غیر تو نسپرده ایم، درونمان را در كوره ودّ و مهر خویش خالص گردان.

خداوندا!

ما را از آن دسته از بندگانت قرار ده كه پرنده ی اشتیاقشان را در آسمان آبی لقاء خودت رخصت پرواز دادی و ماهی رضایتشان را در دریای قضاء خودت پروراندی، آنان كه زنگار هر چه غیر از آیینه ی دلشان زدودی تا آنجا كه رخسار تو را به تمامه در قلب های خویش به تماشا نشستند.

آنان كه در طاقچه رضایتشان نشاندی و اشك هجران خودت را از مژگانشان چیدی و غبار دوریت را با دست های مهر آغشته ات از چهره شان پاك كردی و در چمن های سبز صداقت در جوار درخت خویش جایشان دادی و ظرفیت نوشیدن از چشمه ی عبادت را اعطایشان كردی.

"واهّلته لعبادتك وهیّمت قلبه لأرادتك واجتبیته لمشاهدتك واخلیت وجهه لك و فرّغت فؤاده لحبّك و رغبته فیما عندك و الهمته ذكرك و اوزعته شكرك و شغلته بطاعتك و صیّرته من صالحی برّیتك واخترته لمناجاتك و قطعت عنه كلّ شیءٍ یقطعه عنك ..."

خدایا!

ما را از آن بندگانت قرار ده كه در دود آتش عشقی كه تو در خرمنشان افكندی تصویر روشن تو را دیدند و خانه ی دل برای ورود تو از اغیار تهی كردند.

آنان كه در فضای خلوصشان جز بوی گل مریم تو نپیچید و در بركه چشمشان جز نیلوفر آبی تو نرویید، آنان كه بودشان را جز در سجود سپاس تو ندیدند.

آنان كه سینه هایشان مملو از هوای طاعت توست، آنان كه اسوه های خلایقند و اوج ترین پروازها در آسمان تو خاص آنان است.

آنان كه تو طالب مناجاتشان و خریدار راز و نیازشان هستی.

آنان كه باغچه های دلشان را تو خود وجین می كنی و شاخه های نابجا را از گلدانشان - كه رشد به سوی تو را خدشه دار كند - تو خود می بری.

"الّلهم اجعلنا ممّن دأبهم الارتیاح إلیك و الحنین ودهرهم الزّفرة والانین جباهم ساجدهٌ لعظمتك و عیونهم ساهرهٌ فی خدمتك و دموعهم سائلةٌ من خشیتك و قلوبهم متعلقةٌ بمحبّتك و افئدتهم منخلعة من مهابتك ."

خدایا!

ما را از آنان قرارده كه دل های حزین و غمگینشان با دیدار تو شاد می شود و غنچه های درهم و دردآلوده زندگیشان با آفتاب روی تو گشاده.

آنان كه پیشانیشان سجده گاه عظمت توست و چشمانشان بی خواب خدمت تو و اشك هایشان روان خشیت تو و قلب هایشان متعلق محبت تو و دل هاشان لرزان مهابت تو.

"یا من انوار قدسه لابصار محّبیه رائقةٌ و سبحات وجهه لقلوب عارفیه شائقة. یا مُنی قلوب المشتاقین و یا غایة آمال المحبیّن، اسئلك حبّك و حبّ من یحبّك و حبّ كلّ عملٍ یوصلنی الی قربك و ان تجعلك احبّ الی ممّا سواك و ان تجعل حبّی ایّاك..."

ای آن كه ماهتاب رخسار تو روشنایی راه و زیبایی نگاه عاشقان توست.

ای آن كه تنزه  جمالت دل های عارفان را جلای اشتیاق می بخشد.

ای آرزوی دل های آرزومندان و ای اشتیاق مشتاقان و ای امید امیدواران و ای عشق عاشقان و ای غایت شیفتگان و ای نهایت والگان و ای درد دردمندان!

آتش عشقت را در خرمن وجودم بیفكن، تخم دوست داشتنت را در گلدان دلم بكار، سبزینه محبتت را در برگ های به زردی گرائیده وجودم بدوان.

دلم را داغ عشقی بر جبین نه        زبانم را بیانی آتشین ده.

خدایا!

من عشق به تو را هم از تو می خواهم و عشق به عاشقان تو را و عشق به هر كاری كه مرا به تو نزدیك كند.

خدایا!

عشقت را در دلم انداز و عشق به اولیائت را و عشق به جاده منتهی به سوی تو را و عشق به علامات راهنمای به سوی تو و عشق به زائران تو را و عشق به رائدان راه تو را.

خدایا!

همزمان با رشد گیاه محبتت در باغچه دلم، هر چه هرزه گیاه محبت دیگران را بسوزان.

خدایا!

مرا پایی ده كه فقط به در خانه تو توانم آمد و دستی كه فقط سحوری در خانه تو توانم كوفت.

خدایا!

مرا چشمی ده كه فقط گریان تو باشد و سینه ای كه فقط سوزان تو.

به من نگاهی ده كه جز روی تو نتواند دید و گوشی كه جز صدای تو نتواند شنید.

خدایا!

خودت را معشوق ترین من قرار بده و مرا عاشق ترین خویش.

"قائداً الی رضوانك و شوقی الیك ذائداً عن عصیانك وامنن بالنظّر الیك علّی و انظر بعین الوّد والعطف الّی ولا تصرف عنّی وجهك واجعلنی من اهل الاسعاد والحظوة عندك یا مجیب یا ارحم الرّاحمین."

خدایا!

مباد كه چشمه ی محبت من به بركه های گل آلود دیگران بریزد.

خدایا!

چشم جویبارك عشق مرا به تماشای دریایت روشنی ده.

مباد كه دل من اسیر جز تو شود و پیشانی قلبم بر خاك محبت دیگری بساید.

خدایا!

مباد كه عندلیب دلم غزلخوان بستانی دیگر گردد.

خدایا!

مرغ دلم كه در دام توست مباد كه یاد آشیان كند.

خدایا!

نكند كه روی از من بتابی و نشود كه نگاه حیرانم را منتظر بگذاری.

خدایا!

مرا شایستگی بهره مندی از كنارت بخش.

ای پاسخ دهنده و ای اجابت كننده، ای گل بخشش دیگران از گلزار تو، ای باغبان رحمت.

 "سید مهدی شجاعی"

مشاوره
مشاوره
در رابطه با این محتوا تجربیات خود را در پرسان به اشتراک بگذارید.