تبیان، دستیار زندگی
شیطان، دشمن قسم خورده وآشکار انسان است که خداوند در قرآن بارها به دوری از آن و گفته های او تأکید کرده و از انسانها خواسته است، فریب شیطان را نخورند. همو که بندگان خدا را از بندگی بازمی دارد و گناهان آنان را زینت می دهد تا متوجه زشتی آن نگردند. یکی از کاره
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

بیماری عفونی بدگمانی

سوءظن

(قسمت دوم)

قسمت اول

بدگمانی، نوعی بیماری فکری و اخلاقی است که به شکل منفی در فرد، کسی یا چیزی ایجاد می شود. فرد بدگمان و بدبین کسی است که برداشت های ذهنی خود را از دیگران بر وجه زشت و نادرست حمل می کند، در حالی که حمل بر وجه شایسته نیز وجود دارد.1

ریشه های بدگمانی

1- وسوسه شیطان:

شیطان، دشمن قسم خورده وآشکار انسان است که خداوند در قرآن بارها به دوری از آن و گفته های او تأکید کرده و از انسانها خواسته است، فریب شیطان را نخورند. همو که بندگان خدا را از بندگی بازمی دارد و گناهان آنان را زینت می دهد تا متوجه زشتی آن نگردند. یکی از کارهای شیطان، بدگمان ساختن مردم به یکدیگر است. شخص بدگمان بر اثر زینت دهی های شیطان گاهی فریب می خورد، از بدگمانی خود حمایت می کند و خود را زرنگ تر و باهوش تر از دیگران می شمارد. این گونه افراد، به دلیل و برهان های خود یقین می یابند و ارشادگران خود را حسود و بدخواه می پندارند. بی گمان بدگمانی هایی که ریشه در وسوسه شیطان دارد، جز پیامدهای منفی و زیانهای آشکار، چیز دیگری در پی نخواهد داشت.

شیطان از وجود اعتماد میان افراد جامعه سود نمی برد. در نتیجه، همواره به ایجاد بدگمانی در میان مردم، دامن می زند.

2- شایعه

یکی از ریشه های بدگمانی به افراد، شایعه پراکنی بر ضد آن هاست.

یکی از نمونه های این کار ناپسند، در قرآن کریم در داستان «افک» آمده است:

اذ تلقونه بألسنتکم و تقولون بأفواهکم ما لیس لکم به علم و تحسبونه هینا و هو عند الله عظیم (نور: 15)

آن گاه که آن [بهتان] را از زبان یکدیگر می گرفتید و با زبانهای خود چیزی را که به آن علم نداشتید، ( از روی بدگمانی ) می گفتید و این کار را ساده می پنداشتید. حال آنکه نزد خدا بس بزرگ بوده است.

داستان از این قرار است که: منافقان به یکی از همسران پیامبر اعظم صلی الله علیه و آله تهمت بی عفتی زدند و شایعه ای ساختند و در مدینه پخش کردند. در نتیجه، عده ای از مسلمانان از این شایعه تأثیر گرفتند و به همسر پیامبر بدگمان شدند. این امر بر پیامبر گران آمد تا اینکه آیه ای نازل شد و منافقان و توطئه گران را رسوا و آنان را که این شایعه را پذیرفته بودند، سرزنش کرد.2

تنها افراد زودباور و شتاب زده با پذیرفتن شایعه، به دیگران بدگمان می شوند.

آن گاه که آن [بهتان] را از زبان یکدیگر می گرفتید و با زبانهای خود چیزی را که به آن علم نداشتید، ( از روی بدگمانی ) می گفتید و این کار را ساده می پنداشتید. حال آنکه نزد خدا بس بزرگ بوده است.

3- همنشینی با بدان

انسان، خواه ناخواه از همنشین خود اثر می پذیرد. از این رهگذر، در آموزه های دینی دستورهای فراوانی درباره همنشینی با خوبان و پرهیز از همنشینی با بدان آمده است. برای نمونه، از حضرت علی علیه السلام درباره یکی از زیانهای همنشینی با اهل شر آمده است:

مجالسه الاشرار تورث سوءالظن بالاخیار.3

همنشینی با بدان، سبب بدگمانی به خوبان می شود.

از امام صادق علیه السلام نیز نقل است که فرمود: من جالس اهل الریب فهو مریب4

کسی که با اهل شک و گمان بد همنشینی کند، از آنها می شود.

انسان، از نفس انسانهای نااهل اثر می پذیرد. در نتیجه، از خوبان فاصله می گیرد و به آنان بدبین می شود.

4- خود را در معرض تهمت قرار دادن

گاهی رفتارهای انسان در جامعه، به گونه ای است که بدگمانی دیگران را درباره او به دنبال دارد. از این رو، اهل بیت علیهم السلام ما را از انجام دادن چنین رفتارهایی نهی کرده اند. برای نمونه، گاهی رفت وآمد با برخی افراد که چهره پذیرفته و شایسته ای میان جامعه ندارند، سبب می شود دیگران درباره شخص، بدگمان شوند و او را نیز مانند آنان بدانند. همچنین خلوت کردن با نامحرم که بدون شک، بدگمانی دیگران را به همراه خواهد داشت.

حضرت علی علیه السلام می فرماید: من وضع نفسه مواضع التهمه فلا یلومن اساء به الظن. 5

کسی که خویش را در جایگاه تهمت قرار می دهد، نباید کسانی را که به او بدگمان شدند، سرزنش کند.

هرگاه خود را در معرض بدگمانی دیگران قرار دادیم، خود را در این بدگمانی سرزنش کنیم، نه دیگران را.

سوءظن

5- ترس و ضعف نفس

افکار و خیالهای باطل، در افراد ترسو بیش از دیگران پرورش می یابد. از نگاه این گونه افراد، برخی امور سطحی و بی اهمیت؛ بزرگ و خطرناک جلوه می کند و عامل بدگمانی در آنان می شود. برای نمونه، شخص ترسو گمان می کند، دیگران برای نابودی یا به ضرر او نقشه می کشند؛ می خواهند او را فریب دهند، اموالش را ببرند، از او بدگویی کنند. در واقع، عامل همه این گمانهای ناروا و بی دلیل، چیزی نیست، جز ضعف نفس و ترس که او برای دفاع از خویشتن، به این بدگمانی های موهوم دست می آویزد. در نتیجه به کارهای ناشایست اقدام می کند. چه زیبا فرموده است امیر مؤمنان علی علیه السلام که:

من لم یحسن ظنه استوحش من کل احد.6

کسی که گمانش نیکو نباشد ( بدگمان باشد)، از هرکسی وحشت می کند. از این رو، یکی از ریشه های بدگمانی، ترس و وحشت از دیگران است.

از پی آمدهای ضعف نفس و ترس، بدگمانی به همه کس و همه چیز است.

6- بخل ورزیدن

بخل، پی آمدهای منفی بسیاری دارد. یکی از آنها بدگمانی به خداوند است که از بدترین نوع بدگمانی ها به شمار می آید. بخیل، می پندارد که با احسان و کمک به نیازمندان، روزی اش قطع می شود. این کار او، بدگمانی به خدای رزاق و روزی دهنده جهانیان است. علی علیه السلام می فرماید: «البخل بالموجود سوء الظن بالمعبود؛ بخل ورزیدن به آنچه [و در دست انسان است] بدگمانی به خداوند است.»7

برای زشتی بخل، همین دلیل بس که بینش درست به خداوند را از انسان می گیرد و او را به پروردگار، بدگمان می سازد.

7- دورویی و نفاق

دورویی و نفاق، یکی دیگر از عوامل بدگمانی انسانها به یکدیگر است. فرد دورو دیگران را نیز مثل خود می پندارد. در نتیجه، همیشه در شک و تردید به سر می برد و به دیگران بدگمان است. افزون بر این، نفاق نه تنها سبب بدگمانی منافق به دیگران می شود، مردم را نیز به یکدیگر بدگمان می سازد. برخی از مردم سخنان منافقان را به راحتی باور می کنند و به اشخاص پاک و بی گناه بدگمان می شوند. علی علیه السلام می فرماید: «کل المنافق مریب؛ هر منافقی بدگمان است.8

مـرا شـیـخ دانــای مــرشد شهــــاب

دو انــدرز فـرمــود بـر روی آب

یکی اینکه بر نفس، خوش بین مباش

دگر اینکه بر غیر، بدبین مباش

سعدی

منبع: ماهنامه طوبی، حمید رحمانی

گروه دین و اندیشه - مهدی سیف جمالی


پی نوشت ها:

1- سیدمحمد شجاعی، بدگمانی ریشه ی فتنه ها و اختلاف ها، ص 54.

2- سید محمدحسین طباطبایی، تفسیر المیزان، ج 15، ص 96.

3- محمدباقر مجلسی، بحارالانوار، ج 71، ص 197.

4- همان.

5- نهج البلاغه، حکمت 159.

6- ابن تمیمی آمدی، غررالحکم و درر الکلم، ص 259.

7- همان، ص 459.

8- همان، ص 459.

مشاوره
مشاوره
در رابطه با این محتوا تجربیات خود را در پرسان به اشتراک بگذارید.