تبیان، دستیار زندگی
بررسی روش شناسی در علم سیاست، در كتابی با عنوان «ساختار و ماهیت روش شناسی در علم سیاست» تالیف علی اردستانی از سوی نشر قومس چاپ و راهی بازار كتاب شد.
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

«ساختار و ماهيت علم سياست» به بازار آمد

«ساختار و ماهیت علم سیاست» به بازار آمد

بررسي روش شناسي در علم سياست، در كتابي با عنوان «ساختار و ماهيت روش شناسي در علم سياست» تاليف علي اردستاني از سوي نشر قومس چاپ و راهي بازار كتاب شد.

به گزارش خبرگزاري كتاب ايران (ايبنا)، اين اثر به بررسي چگونگي ماهيت و ساختار روش شناسي در علم سياست؛ روش شناسي و تحقيق در علم سياست و مفاهيم اين علم مي‌پردازد.

در بخشي از مقدمه اين اثر آمده است: «امروزه، علم به چنان مرتبتي دست يافته است كه حتي مردم كوچه و بازار نيز مي‌كوشند به مدعيات خود صبغه‌اي علمي بدهند. پذيرش مرجعيت و اقتدار علم تا جايي مقبوليت يافته است كه دانش‌هاي ذاتا متفاوت ديگر با علم ـ يعني علم تجربي ـ نيز به علمي سازي حوزه‌هاي مطالعاتي خود رو آورده‌اند. مركز ثقل اين تلاش‌ها را در علوم انساني، به ويژه در علم سياست، مي‌توان مشاهده نمود. به اعتقاد بسياري از دانشمندان علوم انساني، از جمله سياست شناسان، علت ناكامي علوم انساني به طور اعم و علم سياست به طور اخص، به روش پژوهشي آن برمي‌گردد. از همين رو، به نظر آن‌ها براي رفع اين عقب ماندگي بايد به اقتباس از روش‌هاي تجربي روآورد. نمود عيني سلطه‌اي پاراديمي اين ديدگاه را مي‌توان در عبارت منقوش بر سر در دانشكده‌ي علوم اجتماعي شيكاگو مشاهده نمود: (اگر نتوانيد اندازه گيري كنيد، دانش شما ناكافي خواهد بود.)»

اين كتاب در چهار فصل با عنوان‌هاي « پارادايم قياس باوري»،‌ «پارادايم استقرار باوري»، «پارادايم ابطال باوري» و «پارادايم سخت باوري» تهيه و تنظيم شده است.

به اعتقاد نويسنده اين اثر، كتاب حاضر با تكيه بر روش پارادايمي و ترديد در مباني روش شناختي چنين نگرشي، به طور همزمان دو هدف عمده را دنبال مي‌كند. نخست آن‌كه‌ «روش علمي» يگانه و بي‌همتايي وجود ندارد و آن‌چه با آن روبه روييم، انواع «روش‌هاي علمي» است كه هيچ يك به لحاظ منطقي لزوما از يكديگر برتر و ارجح نيستند و روش‌هاي متفاوت و بعضا متضادي كه دانشمندان در دوره‌هاي مختلف مورد استفاده قرار داده‌اند، در واقع ناشي از فهم و زبان متمايزي بوده است كه آن‌ها در مواجهه با واقعيات به كار مي‌برده‌اند. دوم آن‌كه علم در يك حركت نهادين به سوي نسبي باوري و تاويل باوري گام برداشته است، به اين معنا كه « افق انتظار» علوم انساني و علوم تجربي به يكديگر نزديك شده‌اند و ديگر در برابر يكديگر قرار ندارند. با تامل بر بنيان‌هاي روش شناختي علم سياست گام كوچكي در درك ضرورت تاسيس يك علم سياست دموكراتيك برداشته باشد.

از ديگر موضوعات اين اثر مي‌توان به تبارشناسي پارادايم قياس باروري، قياس باوري، ارسطو: متفكري با جهان بسته، بحران و ظهور انقلاب علمي، استقرار باوري، پوزيتيويسم و تحكيم استقرار باوري، ابطال باوري، مساله تحديد حدود، كارل پوپر: متفكري با جهان باز و ساخت باوري و فروپاشي علم عيني اشاره كرد.

در بخشي از اين كتاب با عنوان «قياس باوري» آمده است: «ارسطو قياس و استدلال قياسي، را به عنوان مهم‌ترين و قاطع ترين اقسام استدلال و مهم‌ترين بحث منطق صوري قرار داد. در واقع، وي نخستين كسي است كه قواعد عمومي قياس و قواعد ويژه‌اي اشكال گوناگون آن را معين كرده است و از آن‌جا كه همه‌ي انواع آن در كتاب‌هاي منطقي به طور مفصل توضيح داده شده است، ضرورتي براي بيان مجدد آن‌ها وجود ندارد. اما در يك تقسيم بندي كلي ما دو نوع قياس داريم؛ يكي قياس برهاني ـ كه مد نظر ماست ـ كه از نوع معرفت عقلاني است و از لحاظ محتويات كاملا ضروري و برهاني است. دوم، مطابق گفته‌ي ارسطو، قياس جدلي مي‌باشد. اين نوع قياس معرفت احتمالي را بيان مي‌دارد، يعني معرفتي كه درجات مختلف احتمال را در بردارد و چون موضوع آن گاهي هست و زماني وجود ندارد، بنابراين هيچگاه ضروري نمي‌باشد، اما در هر دو نسبت يا رابطه‌ي شمول امري اساسي است. آن‌چه در اين‌جا مورد نظر مي‌باشد، قياس برهاني است و نه قياس جدلي، زيرا آن‌چه در پارادايم قياس باوري نقش محوري ايفا مي‌كند، همين قياس برهاني مي‌باشد.»

چاپ نخست كتاب «ساختار و ماهيت روش شناسي در علم سياست» در شمارگان 1000 نسخه، 234 صفحه و بهاي 45000 ريال بر پيشخان كتاب فروشي‌ها قرار گرفته است.