تبیان، دستیار زندگی
وقتی زمین ، ازجاده ی سرد زمستانی عبور می كند و آرام آرام به سبزه و شكوه بهار می رسد ،ایرانیان،این اتفاق زیباومكرر زمین را روز نو نامیدند
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

نوروز، خانه تكانی تكرار!

هفت سین

هردیاری را آیینی است ، برگرفته از خلق وخوی مردمان آن دیار. ونیز برگرفته ازسلوك اجتماعی و طرزاندیشه ونوع نگاه شان به آن چه در گردونه ی روزگار به چشم شان می آید و بر دلشان می افتد. آیین های فرهنگی ملت ها، آیینه های چگونه «اندیشیدن» ایشان است به چگونه «بودنشان». و نوروز،آیینی است ، چیده شده در سفره های ذهن و آیینه ی دل ایرانیان.هزاران سال است كه پارسیان ، تولد بهار را جشن می گیرند. تولد بهار، تولد شور و شوق و سبزه و امید و حركت است. صدای پای بهار، صدای دعوت دوباره زیستن است. صدای موسیقی دل انگیز حیات در دستگاه آفرینش ، كه زمین نمی میرد. هیچ دانه ای با فرو خفتن در زمین به پایان نمی رسد . حتی دانه ی انسان. به قول مولانا:

كدام دانه فرو رفت در زمین كه نرست؟         چرا به دانه انسانت این گمان باشد؟!

وقتی زمین ، ازجاده ی سرد زمستانی عبور می كند و آرام آرام به سبزه و شكوه بهار می رسد ،ایرانیان،این اتفاق زیبا ومكرر زمین را روز نو نامیدند. روز نوی برای زمین، كه می خواهد دوباره نفس بكشد، دوباره حرف بزند.

ایرانیان ،نو شدن جهان كهنه را عید می دانند و گرامی می دارند. نوشدن و لباس تازه پوشیدن زمین ، نوای دوباره روییدن است دوباره بیدار شدن و بسم الله گفتن و حركت است.

اگرچه درطول تاریخ و حتی امروزه هم در برخی كشورها آغاز سال نو را با آغاز پاییز و زمستان جشن می گیرند اما كمی ظریف تر كه به این موضوع نگریسته شود در می یابیم ،ابتدای تابستان یا پاییز یا زمستان را نمی توان موسم حركت زمین نامید. حركت از خاموشی زمستانی و خفتگی در سرما به سمت جوانه زدن و شكوفا شدن و میوه دادن. یك حركت منطقی و مجرد در جهت تناسب هستی وكوك عالم حیات. آغاز بهار ، آغاز نو شدن جهان هستی است.كه از دیر باز ، در فرهنگ ایرانیان به عنوان روز نو جایگاه معتبری یافت.

رسم نكو داشتِ نوروز ،رسمی همه ساله است. هر سال تكرار می شود. اما تكرار شده ایست كه ملال آور نیست. نه تنها چنین نیست كه ، نوروز خانه تكانی تكرار است ،تكرار روزهایی كه می آیند و از كنار ما عبور می كنند و می روند. و ما گاهی به خاطر دیدن مداوم این اتفاق حیات ، فراموش می كنیم كه با رفت و آمد شبانه روز ، با طلوع و غروب خورشید چگونه باید مواجه شویم و چه اندرزی بگیریم.

در واقع این تكرار كه رمز بقای حیات است، به خاطر مداومت ذاتی كه دارد ازتازگی و پند آموزی می افتد و نوروز ، ما را از این رخوت و بی تفاوتی در برابر نفس كشیدن عالم كه به شكل طلوع و غروب خورشید نمایان می شود بیرون می آورد . تا از این تكرار زیبا اما خفته ی آفرینش خانه تكانی كنیم.

برف

ازنوروز سخن گفتن و ازعید باستانی ایرانیان نوشتن ، بارها و بارها اتفاق افتاده و هربار تازگی اش متولد می شود.كهنه نمی شود مثل خود نوروز كه كهنگی ندارد . تكرار می شوداما هربار تازه تر. تكرار كه نه، متولد می شود. این ماییم كه با نوروز تكرار می شویم. وچه سخت است اگر زمستانه تكرار شویم. بهار بیاید و ما هنوز بوی برف بدهیم بوی سرما! زمستان لباس خشنی است .و نوروز كه می آید ، زمین، به اشاره ی شكوفه ها و چلچله ها سرما را به كناری می راند. لباس سبز دوباره روییدن را و دوباره آواز خواندن را به تن می كند.

دكتر شریعتی مقوله تكرار را در نوروزاین گونه وا می نمایاند:

« پس سخن از نوروز را نیز مكرر بشنوید. در علم و و ادب تكرار ملال آور است و بیهوده " عقل " تكرار را نمی پسندد: اما " احساس " تكرار را دوست دارد، طبیعت تكرار را دوست دارد، جامعه به تكرار نیازمند است و طبیعت را از تكرار ساخته اند : جامعه با تكرار نیرومند می شود احساس با تكرار جان می گیرد و نوروز داستان زیبایی است كه در آن طبیعت احساس و جامعه هر سه دست اندركارند.»

نوروز به ما می گوید یك طور نباشید یك حال نباشید. شما را طور به طور آفریده اند. «انا خلنقاكم اطوارا». زمین به آدمیان می آموزد كه مدام بر یك نُت ندمند. موسیقی حیات را به آهنگ ها ی ظریف و گوناگون، دگرگونه كنند. تا پای هامان در سرمای زمستان نماند . زمستان فرصت تاریكی نیست . زمستان فرصت اندیشیدن است اندیشیدن به بهار، فرصت گفتگوی ریشه ها با خاك ، تا چگونه دوباره برویند ؟ چگونه تكرار شوند؟ متولد شوند؟ زمستان ، گفتگوی پشت پرده ی دانه ها و زمین است.گفتگویی در دل خاك برای چگونه بیدار شدن دوباره ی برگ ها ورنگ ها!

رسید مژده كه آمد بهار و سبزه دمید                                      وظیفه گر برسد مصرفش گل است و نبید

اما بهاركه می آید ، یك بغل حرف تازه با خود می دارد. بهار حرف های قشنگ زمین است كه در گوش من و تو زمزمه می شود. و نوروز حسن مطلع این حرف ها.

دیدن یا شنیدن اینكه برخی سفره های هفت سین ، دست كم با سیب و سنجد و سبزه تزیین نمی شوند ، سفره هاشان توان هم سفری با هفت سین سنتی را ندارد، نوروز را هم غمگین می كند. و این تكرار تلخ و گزنده ایست.

نوروز، با همه حرف می زند. با كودكان ، كه منتظر عیدی اند. با بزرگتر ها كه باید لبخند بزنند.این اتفاق سبز نه تنها در كالبد زمین رخ می دهد كه جان ها را هم حتی دگرگون می كند . سبزه ها كه دوباره می رویند ، روح حركت و امید را با خود بر سطح زمین می پاشانند. وقتی چشم ما به نخستین طلوع شكوفه ها می افتد، چشمه های جاری دوباره زیستن به خروش می ایستند و چه وفادارند پارسیان حقیقت پرست ، كه این دگرگونی پر از رمز و راز را قرن هاست پاس می دارند. این آیین دیرپا و چندین هزار ساله ، كه هم مورد تكریم و پاسداشت ایرانیان و هم بسیاری از كشورها و ملت ها خصوصا در آسیای میانه است ، همیشه با طلب بركت و مباركی مردم برای همدیگرهمراه است. حتی مردم با شنیدن نام نوروز شادمان می شوند. و این نشان از آن دارد كه این آیین دیرین ،فراتر از حساب و كتاب نجومی و تقویم با سلیقه و به گزینی ایرانیان گره خورده است.

این تكرار را از منظر دیگری هم می توان دید. و در اندیشه ی خانه تكانی اش بود.تكرار نوروز در سفره های محرومین.

دیدن یا شنیدن اینكه برخی سفره های هفت سین ، دست كم با سیب و سنجد و سبزه تزیین نمی شوند ، سفره هاشان توان هم سفری با هفت سین سنتی را ندارد، نوروز را هم غمگین می كند. و این تكرار تلخ و گزنده ایست.  از این تكرار هم باید خانه تكانی كرد. كه این غمگنانه ترین آهنگ نوروز است. و چه شادی آور است چیدن سیب و سبزه و سنجد بر سر سفره های ساده و رنج دیده ی اقشار محروم جامعه!

منبع :تابناک

تنظیم برای تبیان :داوودی