تبیان، دستیار زندگی
حفظ دستاوردها یكی از رسالت‏های مهم در مدیریت تبلیغ دینی است. آنچه از مدیران تبلیغ انتظار می‏رود در وهله اول، پاسداری از داشته‏های گران‏بهای فرهنگ خودی و سپس فتح سنگرهای فرهنگ غیرخودی است.
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

آسیب های مدیریت تبلیغ دینی
تبلیغ

حفظ دستاوردها يكي از رسالت‏هاي مهم در مديريت تبليغ ديني است. آنچه از مديران تبليغ انتظار مي‏رود در وهله اول، پاسداري از داشته‏هاي گران‏بهاي فرهنگ خودي و سپس فتح سنگرهاي فرهنگ غيرخودي است.

قسمت دوم

2- سستي در رسالت گران‏بار تبليغي و عدم باور واقعيت‏ها

حفظ دستاوردها يكي از رسالت‏هاي مهم در مديريت تبليغ ديني است. آنچه از مديران تبليغ انتظار مي‏رود در وهله اول، پاسداري از داشته‏هاي گران‏بهاي فرهنگ خودي و سپس فتح سنگرهاي فرهنگ غيرخودي است. سستي و باورهاي واژگونه از جايگاه و واقعيت مي‏تواند به قيمت از بين رفتن تمامي سرمايه‏ها و دستاوردهاي ارزشي و فرهنگي جامعه تمام شود و اين پاسداشت جز بر عهده نهاد تبليغ و در رأس آن، مديريت تبليغي نيست. در فرهنگ دين، نگهباني از سرمايه‏هاي گران‏سنگ ارزشي و تلاش در راه انتشار آن، نه تنها يك تكليف الهي، بلكه سپاس عملي از نعمت‏هاي خداوند به شمار مي‏رود و روشن است كه پشت كردن به آن زياني بزرگ را در اين سرا و آن سرا به دنبال خواهد داشت.

حضرت امام‏(ره) در خطابي همگاني در جمع روحانيان در اين باره چنين مي‏گويند: «اسلام چيزي است كه از خدا آمده است و بايد حفظ شود و اگر - خداي نخواسته - اين پيروزي، كه دنبال اين انقلاب به دست‏شما آمده است، به واسطه سستي ما، به واسطه ضعف تبليغ ما، به واسطه ضعف حضور ملت ما به شكست - خداي نخواسته - برسد، بدانيد كه اسلام تا قرن‏ها ديگر نمي‏تواند سر بلند كند. تكليف بزرگي است و همه بايد اين تكليف بزرگ را بپذيريم...شما آقايان روحانيون و همه روحانيوني كه در كشور هستند، همه مكلفند به اين‏كه اين نعمت‏خدا را، اين عطيه الهي را حفظ كنند و شكر اين نعمت را برآورند و شكر به اين است كه تبليغ كنند.»

ناتواني تبليغي از يك سو و مساله تهاجم فرهنگي دشمن از سوي ديگر، كيان فرهنگ اسلامي را در مخاطره‏اي سخت و جدي قرار داده است. بقاي با عزت و سرافرازي يا زيستن در حاشيه فرهنگ‏هاي تهوع‏آور و منسوخ، در اين نبرد فرهنگي تعيين مي‏گردد. اعتلا و سربلندي مسلمانان يا خواري و زبوني آنان در اين هماورد رقم خواهد خورد.

امروز جنگ گلوله‏ها و سرنيزه‏ها جاي خود را به پيكار امواج ارتباطات داده است و جنگ صليبي با شكلي نو، در عرصه‏هاي فرهنگي خود مي‏نماياند و كينه‏هاي درون خفته زخم‌خوردگان صليبي پس از قرن‏ها در اين وادي همچون زخمي چركين سر باز مي‏كند و بوي تعفن مي‏پراكند

اما اندوه بار آن است كه ناتواني بر پيكره تبليغ و مديريت آن سايه افكنده و عرصه را در اين تهاجم بر دشمن بازگذاشته است! «عدم باور جدي به مساله تهاجم فرهنگي در سطح مديران عالي نظام، روشن نبودن استراتژي در آن مساله و عدم انسجام و همسويي بين دستگاه‏هاي ذي‏ربط و نبود و عدم تخصيص امكانات مناسب در خصوص تهاجم‏»از جمله مشكلات و آلامي است كه جبهه تبليغي خودي را در داخل به ضعف كشانيده است.

مقام معظم رهبري در دو دهه اخير، همواره از اين نبرد سخن به ميان آورده و مخاطرات آن را گوشزد كرده‏اند و در هشداري مهم فرمودند: «اگر در مقابل تهاجم فرهنگي و اعتقادي استكبار جهاني مقاومت نكنيم، شكست قطعي است‏».

3- نبود آشنايي با فرهنگ اجتماعي

فرهنگ درون‏مايه اصيل هر جامعه‏اي است. بي‏شك، هويت هر جامعه‏اي بستگي به فرهنگ آن دارد. از ديدگاه جامعه‏شناسان، افراد يك اجتماع از فرهنگ ويژه خود پيروي مي‏كنند. از اين‏رو، هيچ انسان بزرگسال و طبيعي بي‏فرهنگ نيست. در واقع، فرهنگ را مي‏توان مجموع رفتارهاي اكتسابي و ويژگي‏هاي اعتقادي و ارزشي اعضاي يك جامعه دانست. فرهنگ در يك تقسيم دروني، به سه بخش اساسي تقسيم مي‏شود:

يكم. ارزش‏ها: احساسات عميق و ريشه‏داري هستند كه اعضاي جامعه در آن شريك بوده، كردار و رفتار آنان را تعيين مي‏نمايد و ميزان قضاوتي است‏ براي ارزش‏يابي اعمال.

دوم.آداب و رسوم: شامل شيوه‏هاي رفتاري عادي مي‏شود كه در جامعه رواج دارد. غذا خوردن در سه وعده، نوع پوشش و آداب فردي مانند ديد و بازديدها از همين نمونه‏اند و در اين چارچوب قرار مي‏گيرند.

سوم.عرف: عبارت از رسومي است كه در نظام حقوقي و آموزشي و آموزه‏هاي ديني متبلور مي‏شود. قوانين بخشي از عرف است كه به صورت مقررات درآمده و جنبه رسمي پيدا كرده است.

با توجه به آنچه آمد، مديريت تبليغات ديني و فرهنگي بايد ضمن آگاهي از چگونگي و نوع چينش اركان فرهنگ، بر آن‏ها اشراف كامل داشته باشد و هويت جامعه خويش را همچون هستي تمام عيار آن بداند. معمار انقلاب جايگاه فرهنگ و اهميت آن را اين چنين ترسيم مي‏نمايند: «بي‏شك، بالاترين و والاترين عنصري كه در موجوديت هر جامعه دخالت اساسي دارد، فرهنگ آن جامعه است. اساسا فرهنگ هر جامعه هويت و موجوديت آن جامعه را تشكيل مي‏دهد.»

كوتاه سخن آن‏كه عدم شناخت ماهيت فرهنگي جامعه و نبود درك از پيوند آن با فرهنگ ناب اسلامي موجب ضعف بنيادين در اركان مديريت تبليغ ديني خواهد شد و پيامدهاي آن جز ضد تبليغات حاصلي ديگر در بر نخواهد داشت.

4- عدم پاسخگويي و همراهي با مردم

از ديگر مشكلات بزرگي كه مي‏تواند پيوسته مديريت كلان و به ويژه مديريت تبليغ را دچار انحراف نمايد، عدم پاسخ‏گويي مناسب به عموم است.اين احساس سبب مي‏شود جزميت‏ها در درون سازمان تبليغ ريشه دوانيده، هراس‏هاي موجود از پاسخگو بودن را به حداقل برساند و در مراحل بعدي، مسير خود را از توده مردم جداساخته، به صلاحديدهاي سازمان تحت فرمان خود توجه نمايد و با تزوير، به مردم فريبي دست زند و دستگاه عظيم تبليغ را در راه تخدير يا تحمير به كار گيرد، به ويژه آن‏كه دين را به عنوان ابزاري در سركوب مخالفان خويش به تباهي بكشاند.

بر اين اساس، وجود مديريتي پاسخگو در راس پيكره تبليغ ديني ضروري مي‏نمايد تا در صورت كج‏روي، انتقادها را بپذيرد و با استدلال شفاف، از كاركرد درست‏خويش به دفاع بنشيند.

مولای متقیان بي‏اطلاعي از امور را ثمره دوري گزيدن از مردم مي‏شمارند:

«هيچ‏گاه خود را در زماني طولاني از مردم پنهان مكن؛ چرا كه دور بودن زمام‏داران از چشم رعايا، خود موجب نوعي محدوديت و بي‏اطلاعي نسبت‏به امور مملكت است و اين چهره پنهان داشتن زمام‏داران آگاهي آنان را از مسائلي كه نمي‏دانستند از بين مي‏برد. در نتيجه، بزرگ در نزد آنان كوچك و كوچك در نزد آنان بزرگ و كار نيك زشت و كار زشت زيبا جلوه داده مي‏شود و حق با باطل آميخته مي‏گردد.»

از اين‏رو، مديريت پسنديده در تبليغ ديني، بايد پاسخگو به نيازها و پرسش‏ها؛ همراه و همگام و پيشرو و جهت‏دهنده مسير فرهنگي توده‏ها باشد.

5- نفوذ غيرخودي‏ها و نااهلان

جريان‏هاي سالم در جهان امروز همواره از سوي مخالفان و جريان‏هاي ناسالم تهديد شده‏اند.با پيروزي انقلاب غرورآفرين اسلامي و توجه به تبليغات ديني، هجوم گسترده‏اي از سوي ابرقدرت‏هاي تبليغي دنيا بر ضد آن صورت گرفت. عرصه فرهنگ و تبليغ نيز از اين هجوم بي‏نصيب نماند. روشن است ‏يكي از نقاط اميدواري دشمنان قبضه و يا دست كم مهار كردن بخشي از مديريت تبليغي در جامعه اسلامي است و در مراحل بعد، تأثيرگذاري و نفوذ دادن سربازان فرهنگي خويش در ميدانگاه ابزار حساس تبليغي همچون مطبوعات است. ارزيابي و گزينش شاخص‏مند، آگاهي از حساسيت ابزارهاي فرهنگي و احساس مسؤوليت همراه با به تساهل نسپردن امور فرهنگي از جمله ابزار كارامد در مبارزه با اين پديده خطرناك است.

بنابراين، بر مديريت تبليغ و اركان مديريت كلان جامعه ديني است كه از نفوذ غيرخودي در عرصه تبليغ جلوگيري نمايند و عوارض بعدي را با هوشياري قبلي به سامان رسانند.


منبع:سايت سازمان تبليغات اسلامي                         تنظیم:نقدی-حوزه علمیه تبیان