روایت متفاوت از جنگ علیه ترور
ماجرای فیلم در 145 سال آینده میگذرد؛ زمانی كه یكی از نیروهای آمریكایی به نام «جیكسالی» به سیاره پاندورا اعزام میشود تا بتواند برای حل بحران انرژی زمین در قرن 22 مواد معدنی را در آنجا بیابد.
سالها سپری شد و همه در انتظار فیلمی با موضوع جنگ علیه ترور بودند اما كمتر كسی تصور میكرد این فیلم- آواتار- جیمز كامرون باشد.
به گزارش همشهری ، فیلم پرخرج سهبعدی جیمز كامرون كه طبق آخرین آمار حدود 400میلیون دلار هزینه تولید آن بوده در این ماه در سینماهای 106 كشور جهان به نمایش در آمد همچون آخرین فیلم او تایتانیك، آواتار هم جنجالیترین فیلم سال محسوب میشود و البته میتوان آن را پیشرفتهترین و پرهزینهترین فیلم تاریخ سینما نیز دانست.
اما در كنار اینها هیچ فیلمی به اندازه آواتار منتقد سیاست جنگ علیه ترور دولت آمریكا نبوده است. كامرون با ساخت فیلمهایی چون نابودگر 1 و 2، تایتانیك و بیگانگان نشان داد كه درك خوبی از گیشه دارد. از سوی دیگر فیلمهایی كه در این سالها درمورد جنگ عراق و افغانستان ساخته شده همگی در گیشه شكست خوردهاند گرچه در برخی از آنها هنرپیشگان نام آشنایی چون تام كروز، مریل استریپ و ریزویترسپون بازی میكردند. كامرون در كنفرانس خبری اكران افتتاحیه فیلم جدیدش اظهارداشت كه انتقاد از جنگ علیه ترور گرچه تم اصلی فیلم نیست ولی آمریكاییها در درك تأثیر حملات نظامی كشورشان به عراق و افغانستان وظیفه دارند نگاهی اخلاقی داشته باشند.
او در ادامه گفت: ما در راهی قدم گذاشتهایم كه به بهای جان هزاران عراقی تمام شد و بعید میدانم آمریكاییها حتی دلیل این امر را بدانند پس باید اتفاقی برای باز شدن چشم مردم آمریكا رخ دهد.
ماجرای فیلم در 145 سال آینده میگذرد؛ زمانی كه یكی از نیروهای آمریكایی به نام «جیكسالی» به سیاره پاندورا اعزام میشود تا بتواند برای حل بحران انرژی زمین در قرن 22 مواد معدنی را در آنجا بیابد.ساكنان این سیاره «ناوی» نام دارند كه با پوستهای آبیشان از سیارهای سر سبز بهره میبرند و در برابر نفوذ زمینیها مقاومت میكنند اما سالی با یك عمل دی انای چهره خود را مشابه این افراد كرده و اعتماد آنها را جلب میكند و مقدمات حمله ناگهانی نیروهای آمریكایی را به این سیاره فراهم میكند.
در این فیلم برای حمله ناگهانی به سیاره از لفظ shock and awe استفاده شده كه در زمان حمله نیروهای آمریكایی به بغداد در سال 2003 نیز از آن استفاده شده بود.
در این فیلم از زبان فرماندهان انسانی میشنویم: بقای ما بسته به موفقیت این عملیات پیشدستانه است و ما ترور را با ترور جواب میدهیم.
یكی از تئوریهایی كه برای موفقیت سری فیلمهای جنگهای ستارهای در دهه 1970 و 1980 عنوان شده بود موضوع مقاومت یك جنبش چریكی در مقابل نیروهای امپراتوری بود كه میتوانست روایتكننده جنگ ویتنام از دید سربازان ویتنامی در مقابل نیروهای تا دندان مسلح آمریكایی باشد.
ساكنان این سیاره «ناوی» نام دارند كه با پوستهای آبیشان از سیارهای سر سبز بهره میبرند و در برابر نفوذ زمینیها مقاومت میكنند اما سالی با یك عمل دی انای چهره خود را مشابه این افراد كرده و اعتماد آنها را جلب میكند و مقدمات حمله ناگهانی نیروهای آمریكایی را به این سیاره فراهم میكند.
در مورد آواتار هم ایده مشابهی در كار بوده و جایگزینی نیروهای آمریكایی با سربازان مهاجم فیلم میتواند باعث سمپاتی تماشاگران درنقاط مختلف جهان شود. اما این فیلم در كنار این موضوع واكنشها و برداشتهای مختلفی را در نقاط مختلف جهان به همراه داشته است. از یك سو نشریات و رادیوهای «واتیكان»، جیمز كامرون و فیلم سه بعدی پرفروش او را به خاطر این مسئله كه داستان فیلم مردم را به جای پیروی از مذاهب به پرستش طبیعت تشویق و ترغیب میكند به باد انتقاد گرفتهاند؛ ایدهای كه «پاپ» هم در مورد آن به مردم هشدار داده است. واتیكان فیلم آواتار را با وجود جلوههای ویژه خیرهكننده آن، فیلمی ساده طبع، توخالی و آبكی خوانده است.
درهمین حال نخستین رئیسجمهوری بومی كشور بولیوی در آمریكای جنوبی از فیلم آواتار به خاطر اهمیتی كه در فیلم به طبیعت و حفاظت از محیطزیست داده شده تجلیل كرده و گفته است كه این فیلم حاوی پیامی است كه میتواند محیطزیست جهان امروز را از استثمار و بهرهبرداریهای آینده نجات دهد.
اما از سوی دیگر فیلم موجب سر و صداهای مخالفان و منتقدان بسیاری نیز شده است. گروهی از وبلاگ نویسان محافظه كار آمریكایی در ایالات متحده این فیلم را ضدتوسعه یا سیاستهای نظامی و جنگگرایی خواندهاند. عدهای دیگر نیز آن را به خاطر رنگ پوست آبی بازیگرانش بهعنوان یك فیلم نژادپرستانه شناسایی كردهاند.
كامرون بیش از 12سال برای ساخت این فیلم انتظار كشیده بود تا آن را به شكل سه بعدی ارائه دهد و در عین حال تعداد سینماهایی كه بتوانند نسخه سهبعدی فیلم را اكران كنند در دنیا و آمریكا وجود داشته باشد. در حال حاضر بیش از 2500 سالن در آمریكا و 3200 سالن در باقی كشورهای دنیا قابلیت پخش فیلمهای سه بعدی را دارند.كامرون ابتدا قصد داشت تا اقتباسی از یكی از مشهورترین مانگاهای ژاپنی به نام فرشته جنگ داشته باشد ولی وقتی بر سر اقتباس از آن به مشكل برخورد كرد و كار آن شكلی كه انتظار داشت پیش نرفت به سراغ آواتاری رفت كه فیلمنامهاش را در سال 1994 نوشته بود. گرچه این فیلمنامه در دهههای اخیر نوشته شده اما یافتن ردپای برخی از آثار ادبی و سینمایی تأثیرگذار بر كامرون در دهههای اول زندگیاش مشكل نیست؛ آثاری چون رمانهای ماجراجویانه ریدر هاگارد كه در جوانی مورد علاقه كامرون بود، فیلمهای ری هری هاوزن یا تأثیر دوران همكاری كوتاه كامرون و راجر كورمن.
زمانی كه منازل ساكنان سیاره مورد هجوم قرار گرفته نابود میشود، صحنه نابودی قبل از هر چیز نابودی برجهای دو قلو نیویورك را مجسم میكند و كامرون كه خود كانادایی است از اینكه این صحنه تا این اندازه یادآور حمله11 سپتامبر است تعجب كرده بود. كامرون همچنین در مورد استفاده از عبارت shock and awe در توصیف حمله زمینیها گفت: همه ما میدانیم حمله موشكی چگونه صورت میگیرد ولی از اینكه آنها در زمان انجام چنین حملهای در چه حالی هستند خبر نداریم چون چنین حملاتی هرگز به خاك آمریكا انجام نشده است و تصور میكنم برای درك چنین چیزی نوعی مسئولیت اخلاقی وجود دارد. بخشی از این فیلم هم به این موضوع میپردازد و از نگاه من ما میتوانیم در یك موضوع كاملا عامه پسند به جایگاهمان در جامعهای صنعتی نگاه كنیم و مروری بر تواناییهای تسلیحاتی مان داشته باشیم؛ تواناییهایی كه اگر اخلاقگرایانه از آنها استفاده شود نتایج خوبی دارد ولی هرگز چنین چیزی رخ نمیدهد.
مطالب مرتبط:
آواتار؛ روایتی جدید از داستانی قدیمی
تنظیم برای تبیان : مسعود عجمی