سفارشی، نیمه سفارشی، غیر سفارشی
بهترین داستان انقلاب کدام است ؟
بخش اول ، بخش دوم ، بخش سوم ، بخش چهارم :
بیشتر رماننویسهایی كه مینویسند، به ادبیات جدی اعتنایی ندارند.
مصطفی جمشیدی

تجربه رماننویسی در ایران یك مقدار شكل مخلوطی پیدا كرده و بیشتر رماننویسهایی كه مینویسند به ادبیات جدّی، اعتنائی ندارند. در حقیقت بیشتر دنبال كارهایی هستند كه در رابطه مشتهیات مخاطب است. ادبیاتی كه در حقیقت فقط در خدمت یك فردیت شهریست.
اما در زمینه رمانهای جدّی، حركت كوشایی انجام نشده. در زمینه داستاننویسهای بهاصطلاح بچه مسلمان البته حركتهای خوبی انجام شده. كارهایی در زمینه دفاع مقدس و ادبیات ارزشی انجام شده كه فی نفسه جای تقدیر و تشكر دارد. به لحاظ یك مقدار سازماندهی غیر متمركزی كه در این زمینه است و بحث حمایت از نویسندهها، متأسفانه وزارت ارشاد كه میتوانسته در این زمینه سهمی داشته باشد، ولی تلاشی نكرده. البته نمیشود یكطرفه قضاوت كرد. دولت صرفاً نمیتواند یك پای قضیه باشد. ولی میتواند با طراحیهایی كم و بیش نویسندهها را كمك كند تا بتوانند در این زمینه كار كنند. رمان معنوی آقای امیرخانی یك نوع نگرشی بوده در این زمینه كه نسبت به كارهای دیگر متفاوت بوده كه رمان خوبی است.
در زمینه دفاع مقدس هم البته كارهایی داشتهایم. مثل آقای زنوزی جلالی ، مریم جمشیدی كه رمان زندگی خانم بانوامین اصفهانی به نام «ملكه عاشقی» را نوشته كه نشر سوره آن را منتشر كرده یا كارهای خانم تجار ـ كارهایی هستند كه به زمینه ارزشی توجه داشتهاند.
سفارشی، نیمه سفارشی، غیر سفارشی
این سؤال كه قویترین رمان انقلاب چیست، بسیار كلی است و نمیتوان به طور مشخص به آن جواب داد. هیچ رمانی را نمیتوانیم یك لایه آن را در نظر بگیریم و بگوئیم رمان سیاسی، رمان اجتماعی و رمان انقلابی…
رمانهای یك لایهای متأسفانه سفارشی هستند. در تمام ادبیات رئالیسم سوسیالیستی، حزب كمونیست روس، دستور به نوشتن میداد. رمانها آنچنان جذابیت و درخششی پیدا نكرد و به صورت یك لایه ماندند. البته خوانده شدند. در مقطعی از زمان، ولی خیلی زود فراموش شدند.
رمانی مانند «مرشد و مارگریتا» با وجود اینكه اجازه چاپ به آن نمیدادند، سالها در روسیه دست به دست میگردد و خوانده میشود و ما اگر بخواهیم چنین نگاه كنیم، رمانهایی را كه سفارشی نوشته شدهاند را باید كاملتر بدانیم. ولی رمانهایی كه از درد اجتماع سخن میگویند، مسلماً با مخاطب خود ارتباط برقرار كرده است. حالا شاید ما آنها را به آن معنی انقلابی و ارزشی ندانیم. ولی توانسته با مخاطبان خود ارتباط برقرار كند و دردی را بازگو كرده است.
ما بعد از انقلاب، انواع رمان و داستان داریم. سفارشی، نیمه سفارشی، غیر سفارشی. یكسو نگریستن نویسندگان، ندیدن نكات مثبت جامعه انقلابی یا برعكس.
در صورتی كه داستان، در واقع بازگویی مطلبی است كه بر جامعه رفته است. آن جامعه خواه مانند یك خانواده كوچك باشد، خواه بزرگ، مانند یك كشور.

نویسندگان ما به نوعی به ضعف و قوّتهای خود اشراف پیدا كردند و زمینه فعالیت خود را یافتند و این خیلی مهم است.
ما بعد از انقلاب، به نوعی این مسئله را داشتیم كه اگر یك رمان در محتوای خود به نوعی با انقلاب و ارزشهای آن سر و كار داشته باشد یا به حكومت ایراد گرفته باشد آن رمان انقلابی است. در صورتی كه چنین نبود. رمانی نوشته میشد و بین مخاطبان خود خوانده میشد ولی آنچنان كه باید و شاید جماعت روشنفكر به آن بهایی نمیدادند. مثل آثار جمال شهران كه رمانهای وی آئینه كاملی از اوضاع روزگار وی است و كسی امروز از او یاد نمیكند.اما در مورد انقلاب كار شده است اما به صورت مقطعی. مثلاً نویسندهای چون نادر ابراهیمی كه زندگی امام (ره) را مینویسد، كار انقلابی نكرده است؟!
درد جنگ یك درد آشكار است. یعنی ما بوی خون و باروت را میشناسیم. اینكه لطمات در مورد جنگ اساسیتر و بارزتر به چشم میآمد.
مثلاً منِ جنوبی، میدیدم كه مردم شهرم آواره شده بودند و این درد، مرا بیشتر تكان میداد. تكانهای جنگ، برای نویسنده بیشتر بود و میدیدم كه چگونه مردم سرزمین من اسیر جنگ شده بودند. بنابراین یكی از كتابهای سهگانه من مختص جنگ شده بود.
ولی در مورد انقلاب، ما شاهد تنشهای گوناگون بودیم. در واقع با انقلاب، كشف، جدید مردم هم شكل گرفت یعنی همواره كشف بازتاب نوشتههای هنری ندارد مگر اینكه لحظهای و مقطعی باشد. لحظهای بودن هم آنچنان كاربرد ندارد. مثل ادبیات سوسیالیستی كه لحظاتی است. اما جنگ مدت مدیدی مردم را درگیر میكند. حتی آدم تهرانی موشك را بالای سر خود میبیند و مجبور به دقت كردن در مسائل میشود.
ما در دوران انقلاب، داغ انقلاب را دیدیم و شاید این داغ انقلاب بود كه نگذاشت ما انقلاب را خوب ارزیابی كنیم. ولی مسلماً ادبیات از این مسئله غافل نیست و كسانی هستند كه در سن جوانی در نوشتن آثار انقلابی تلاش میكنند. زیرا همیشه ادبیات به نحوی خود را نشان داده است. مسائلی كه فكر میكردیم به صورت خواب مردم درآمده در یك یا دو رمان خیلی واضح و روشن عنوان شده است. اما در دوران جنگ، شعر خود را بیشتر نشان داد.
من در زمینه انقلاب، داستان داشتهام. بستر حادثههای داستان من در انقلاب شكل میگیرد و مسلماً آن داستان مربوط به انقلاب و حال و هوای آن دوره است. البته ممكن است كه عمیق و ژرف نباشد. ولی معتقد به این هستم كه ما بهطور جدی به انقلاب نگاه داستانی و سینمایی نداشتهایم و هیچ هنری به انقلاب عرضه نشده است. شاید این امر تا حدودی برگردد به این مسئله كه متأسفانه خیلی از افراد، این انقلاب را مال خودشان میدانستند و دست رد به سینه زدند و نگذاشتند كه مطلبی نوشته شود و خیلی از مسائل دیگر.
سهگانههای من از نظر سالی و مقطعی تقسیمبندی شدهاند یعنی جلد اول از سال 21 شروع میشود تا كودتای سال 32، یعنی مقطع زمانی از سال تولد من و اشغال متفقین است تا سال 32.
جلد دوم از سال 32 تا اوایل انقلاب و جلد سوم درباره جنگ در جنوب است.
منظور بنده این است كه مسلماً مبدأها برای تمام هنرمندان تحولاتی به وجود میآورد ولی اینكه چطور بنویسند و چه بنویسند مسئله دیگری است.
ادامه دارد ...
سوره مهر
تنظیم برای تبیان : زهره سمیعی