باران حکمت(43)
(تفسیر تمثیلی قرآن)
آدمهای موج دار
اشاره:
درسلسله مباحث تفسیری "باران حکمت"، که به صورت روزانه پیشکش حضورتان می شود، برآنیم تا در هر نوبت، کام جانتان را با یک شاخ نبات مثال از مفاهیم بلند سوره بقره شکربار کنیم.
تفسیر آیه شریفه:
فِی قُلُوبِهِمْ مَرَضٌ فَزَادَهُمُ اللَّهُ مَرَضًا وَلَهُمْ عَذَابٌ أَلِیمٌ بِمَا كَانُوا یكْذِبُونَ(البقرة/10)
در دلهای آنان یک نوع بیماری است؛ خداوند بر بیماری آنان افزوده؛ و به خاطر دروغهایی که میگفتند، عذاب دردناکی در انتظار آنهاست.
راست نتوان کرد دیواری که مایل گشته است
اگر چهره ی یوسف را هم داشته باشی، وقتی کنار آب حوض یا استخر لرزان و مرتعش می ایستی و به عکس خود که در آب افتاده نگاه می کنی می بینی که از چهره ات یک کاریکتاتور زشت ساخته شده است.
آینه های موج دار را ندیده ای که چقدر چهره را زشت نشان می دهند؟
حال آدم منافق چیزی شبیه همان آب لرزان یا همین آینه موج دار است که وقتی با اهل ایمان مواجه می شود از آنجا که خود آلوده و دارای مشکل است آنان را نیز اینگونه می بیند و اینگونه می نمایاند.
از همین روست که اهل ایمان را که اهل صلاح و اصلاح و مصلحت اند را در فساد و تباهی می بینند.
یادت باشد تا داروی اصل باشد کسی سراغ مشابه آن نمی رود، پس تا اهل بیت علیهم السلام بر سر ما سایه دارند، هرگز دست از دامان این خاندان برمگیر و به هیچکس حتی شیعیان خاص و خالص آنها هم اعتماد و تکیه مکن، که اینان شمع اند و آنان آفتاب.
وَ إذا قیلَ لَهُم لا تُفسِدُوا فِی الأرض قالُوا إنَّما نحنُ مُصلِحُونَ
وقتی به آنها گفته شود(21) در زمین و یا در زمینه های فکری و اعتقادی و دینی مسلمانان فساد نکنید، می گویند روی این کره ی خاکی و زیر این سقف آسمان و در بین بندگان خدا تنها کسانی که اهل صلاح و اصلاح اند ماییم، یعنی حتی شما نیز فاسد بوده و فساد می کنید، و بدینوسیله هرگز زیر بار نمی روند.
راست نتوان کرد دیواری که مایل گشته است
آگاه باشید که این جماعت خود مفسدند
اما شعور درک این حقیقت ساده و روشن و ملموس را ندارند.
یادآور می شوم: شعور به معنای درک مطالب جزئی، ساده و روشن است، درست در مقابل عقل و تعقل که به معای دریافت مطالب کلی، سنگین و دشوار می باشد.
و جالب اینجاست همین قوم نادان که بهره ای اندک از درک یعنی شعور ندارند، اهل ایمان را بی خرد و سفیه دانسته و خود را عاقل و دانا می انگارند!
وَ اِذا قیلَ لَهُم امِنُوا کَمآ امَنَ النّاسُ قالُوآ اَنُؤمِنُ کَمآ امَنَ السُّفَهـآءُ اَلآ اِنَّهُم هُمُ السُّفَهآءُ وَلکِن لا یَعلَمُونَ
و چون به آنان می گویند مانند دیگر مردم ایمان بیاورید می گویند آیا ما چون کم خردان ایمان بیاوریم؟ آگاه باشید آنها خود کم خردند اما نمی دانند.
البته اینکه سفاهت را به کم خردی و سبکسری معنا می کنند تنها یک معنای آن می باشد که کاملاً هم بر این قوم منطبق است، زیرا اگر سبکسر نبودند از جاده مستقیم حقیقت جابجا نمی شدند و به خط خطا نمی افتادند.
ندیده ای صندوق های سنگین را وقتی نمی توانند جابجا کنند مقداری از روی آن بر می دارند و آنرا سرخالی کرده و آنگاه راحت جابجا می کنند، انسان نیز همینگونه است، یعنی هرگز نمی شود او را از فطرت خود جدا ساخت مگر آنکه عقل و خرد او را بگیرند، و اینجاست که به راحتی می توان چنین آدمی را به هر راه و سمت و سویی کشانید.
و معنای دیگر سفاهت یعنی تشخیص سود و زیان ندادن، و کسی که سود و زیان خود را نداند سفیه می نامند، از اینرو به کودکان و یا مجانین "سفیه" گفته می شود، و در جایی در قرآن کریم دستور می دهد:
وَ لا تُؤتُوا السُّفَهاءَ أموالَکُم(نساء/5)
ثروت های خود را در اختیار سفیهان – کودکان و دیوانگان – قرار ندهید.
یادمان باشد که اهل نفاق سفیه اند، آنهم به هر دو معنا، یعنی هم سبکسر و کم خردند و هم سود و زیان خود را در نمی یابند، زیرا آنچه بوسیله ی آن می توان سود و زیان ها را دریافت و سبک و سنگین کرد ترازوی عقل و خرد است که سفیهان این ترازو را زیر خاک هوس های خود کرده اند، درست مثل مغازه داری که ترازو و وزنه های خود را زیر خاک پنهان کرده باشد. چنین کسی حتماً در تجارت خود سود نخواهد برد و بلکه زیان های فراوانی هم متحمل خواهد شد، همچنانکه کمی بدتر در آیه ای می خوانیم که:
فَمَا رَبحَت تَجرتُهُم(بقره/16)
از تجارت خود سود نبردند.
حال، برای اینکه دریابیم منظور از مردم در این آیه شریفه "امِنُوا کَمَا ءَامَنَ النَّاسُ"(1) کدام مردم است به سخن امام علی علیه السلام بنگریم:
اِنَّ رَجُلَاً جاءَ اِلی اَمیرالمُؤمِنین عَلَلیهِ السَلام فََقالَ اَخبرنِی اِن کُنتَ عالِماً عن الناس وَ عَن اَشباهِ الناس.
شخصی به محضر مبارک حضرت علی علیه اسلام آمد و گفت: اگر شما از همه چیز آگاه و دانایی برایم بگو که منظور از مردم و کسانی که شبیه مردم اند چه کسانی هستند؟
فَقالَ اَمِیرُالمُؤمِنینَ عَلَیهِ السَلام یا حُسَینم اَجِب الرَجُل فَقالَ لَهُ الحسین عَلَیه السَلام اَمّا قَولُکَ اَخبِرنِی عَنِ الناس فَنَحنُ الناسُ وامّا قَولُکَ اَشباهُ الناس فَهُم شیعَتُنا(2)
حضرت به فرزند نازنین خود سیدالشهداء حسین علیه السلام اشاره کرده و فرمود: پاسخ این مرد را بده، و حسین بن علی علیه السلام فرمود: منظور از مردم ما اهل بیت بوده و منظور از شبیه به مردم شیعیان ما می باشند.
و همین می تواند تعریفی روشن برای "شیعه" باشد.
شیعه کسی است که شبیه و مشابه و پیرو اهل بیت علیهم السلام است.
درست مثل داروی مشابه که اگر چه جای داروی اصل را نمی گیرد اما شباهت های بسیاری به آن دارد.
و یادت باشد تا داروی اصل باشد کسی سراغ مشابه آن نمی رود، پس تا اهل بیت علیهم السلام بر سر ما سایه دارند، هرگز دست از دامان این خاندان برمگیر و به هیچکس حتی شیعیان خاص و خالص آنها هم اعتماد و تکیه مکن، که اینان شمع اند و آنان آفتاب.
گر تو به تیغم زنی کز نظرم دور شو
سایه نگردد جدا ذره ای از آفتاب
ای تن اگر بیدلی سر ز کمندش مپیچ
وی دل اگر عاشقی روی ز مهرش متاب(3)
_________________
1. پیش از این ناس را معنی کردیم ولی این معنای دیگری است که البته این معنا هیچ ارتباطی با معنای لغوی خود ندارد.
2. مجمع البحرین ذیل لغت نسناس.
3. خواجوی کرمانی
تالیف: حجت الاسلام محمد رضا رنجبر
تنظیم: گروه دین و اندیشه_شکوری