تبیان، دستیار زندگی
اولین وظیفۀ یک مرد تلاش برای ادارۀ اقتصاد منزل است به حدی که رفاهی نسبی و معقول را برای خانواده تأمین کند و در گام بعدی توسعۀ زندگی برای اهل خانواده از وظایف وی به حساب می آید. در حوزۀ مدیریتی مرد در خانواده، اقتصاد منزل از ابزارهای کنترل به شمار می رود.
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

اساسنامه خانواده قرآنی(4)

خانواده گسیخته

اشاره:

سلسله نوشتارهای "اساسنامه خانواده قرآنی"، مجموعه ای است که می کوشد در پرتو تبیین ویژگیهای خانواده از منظر قرآن، با تکیه بر یک سلسله راه کارهای عملی و کاربردی، شما را در دستیابی به یک خانواده موفق قرآنی رهنمون شود.

این سلسله به قلم و کوشش استاد دکتر سید محسن میرباقری، عضو هیأت علمی دانشگاه و چهره نام آشنا در عرصه قرآن پژوهی کشور نوشته و با اندکی تصرف به صورت روزانه پیش کش حضورتان می گردد؛ امید که سودمند و مقبول نظر افتد.

در نوشتار گذشته گفته شد که قوامیت مرد در خانواده از سه بُعد قابل بررسی است:

1.تأمین اقتصاد خانواده

2.هدایت خانواده به سوی فلاح و رستگاری

3.تربیت فرزندان

در این نوشتار، این مسؤولیت ها را به صورت ریز تر به صورت زیر مورد توجه قرار می دهیم:

الف : تأمین اقتصاد خانواده

قرآن کریم می فرماید:

«بِما فَضَّلَ الله بَعضَهم عَلی بَعضٍ وَ بِما أنفَقُّوا مِن أموالِهم»

ازدواج برای مرد بدان معناست که او وظیفۀ تأمین اقتصاد خانواده را پذیرفته است و از آن جا که مشغول انجام وظیفه ای می باشد نباید منتی برخانواده اش نهد.

تبصره مهم: اگر خانمی ثروتمند باشد، بازهم از نظر قانون الهی، هسمر او موظف است که وی را از نظر اقتصادی تأمین کند.

اولین وظیفۀ یک مرد تلاش برای ادارۀ اقتصاد منزل است به حدی که رفاهی نسبی و معقول را برای خانواده تأمین کند و در گام بعدی توسعۀ زندگی برای اهل خانواده از وظایف وی به حساب می آید. در حوزۀ مدیریتی مرد در خانواده، اقتصاد  منزل از ابزارهای کنترل به شمار می رود.

مرد مدیر و مسؤول است و باید به تمام مصالح زن و فرزندانش بیندیشد و در راستای آن تلاش کند. روایات بسیاری از ائمۀ هدی علیهم السلام به این مسأله اشاره دارد:

امام علی (ع) می فرماید: «کُلُّ اَمرَیٍ مَسؤُولٌ عَمَا مَلَکَت یَمینُه و عَیالُه»

هر مردی مسؤول زندگی کنیزان و خانواده اش است.

نیز پیامبر خدا (ص) فرمود:

« اِن الله تَعالی سائِل کُل راعٍ عَمَا اَستَرعاه اَحفِظَ ذلِکَ اَم ضَیَّعَه حَتّی یُسألُ الرجُلُ عَن اَهلِ بَیتِه»

پروردگار متعال از هر آن کس که مسؤولیتی را عهده دار است سؤال می کند که آیا آن را پاس داشته است یا تباه ساخته ؛ حتی از مرد در خصوص خانواده اش پرسش می شود.

همچنین آن حضرت در حدیثی دیگر می فرماید:

«اَلرَّجُلُ راعٍ اَهلِ بَیتِه وَ کُلُّ راعٍ مسؤولٌ عَن رَعیَّتِه وَ المَرأَه راعِیه عَلی مالِ زَوجِها وَ مَسؤُولَه عَنه»

مرد مسؤول خانواده اش می باشد و هر سرپرستی مسؤول افراد تحت سرپرستی اش است. زن نیز نسبت به مال شوهرش سرپرست و مسؤول است.

نکتۀ قابل توجه در مور اقتصادی و هزینۀ زندگی و به طور کلی در هر امری در نظر گرفتن اعتدال است قرآن کریم در وصف عباد الرحمان(بندگان شایسته خداوند) چنین می فرماید:

« وَالّذینَ اِذا أنفَقُوا لَم یُسرِفُوا  وَ لَم یَفتُرُوا وَ کانَ بَینَ ذلِکَ قَواماً»

و کسانی اند که چون انفاق کنند اسراف نمی کنند و بخل نمی ورزند و حد وسط و اعتدال را در پیشمی گیرند.

به نظر می رسد انفاق در این ایه به معنای هزینۀ خانواده باشد و منظور آیه آن است که عبادالرحمان وقتی است به هزینه های زندگی می برند نه اسراف می کنند و نه بخل می ورزند بلکه راه اعتدال را در پیشمی گیرند.

این نکته نیز قابل ذکر است که حتی اگر خانمی ثروتمند باشد، بازهم از نظر قانون الهی، هسمر او موظف است که وی را از نظر اقتصادی تأمین کند.

ب: هدایت خانواده بسوی رستگاری.

قرآن کریم می فرماید:

«قُوا أنفُسَکُم وَ اَهلیکُم ناراً»

خود و کسانتان را از آتش [دوزخ] حفظ کنید.

مرد موظف است که زمینۀ رشد و تعالی را برای همسر و فرزندانش فراهم آورد و لوازم رسیدن به رشد و تکامل را در اختیار ایشان قرار دهد؛ برای مثال راه تحصیل علم را برای آنها باز نماید و یا این که وسایل و امکانات لازم برای تربیت فرزندان را در اختیار همسرش قرار دهد؛ زیرا کودک عمدۀ شخصیت خود را از مادر می گیرد و از تربیت مادر است که شخصیت و شاکلۀ وجودی فرزندان شکل می گیرد.

ج: تربیت فرزندان

پدر در مقام سرپرست خانواده مسؤول تربیت فرزندان است، اگرچه مدیریت اجرا و بیشترین سهم در تربیت فرزندان به مادران اختصاص دارد.

پیامبر اکرم (ص) در این باره بیان ارزشمندی دارند. ایشان می فرمایند:

«حَقُّ الوَلَدِ عَلی والِدِه اَن یُحَسِّنَ اسمَه و اَن یُحَسِّنَ اَدَبَه وَ اَن یُعَلَّمَه القُرآن»

فرزند بر گردن پدرش سه حق دارد: نام نیکو برای او برگزیند، به او ادب بیاموزد و قرآن را به او تعلیم دهد.

د: نام نیک

اولین وظیفه ای که در برابر فرزندان بر گردن پدر می باشد انتخاب نام نیک و برای آنهاست. تصور عمومی آن است که اسامی الفاظی بیش نیست، اما با کمی دقت روشن می گردد که الفاظ الهی نورانیتی به همراه دار؛ برای مثال الفاظ قرآن هرجا که باشد معنویتی را به دنبال دارد و چه بسا فرشتگان در اطراف آنها حضور دارند و دست زدن به آنها بدون وضو حرام است. لذا همان طوری که الفاظ الهی جایگاه خود را دارد و از آثاری معنوی برخوردار است الفاظ و اسامی نامناسب هم آثاری سوء به دنبال می آورد. پدر وظیفه دارد فرزندش را در جرگۀ نامداران به خیر قرار دهد.

در فصل مربوط به غیرت بیان می گردد که پدر غیور هرگز حاضر نمی شود نام کافر و یا مشرک بر روی فرزندش بنهد.

هـ: ادب آموزی

پدر متدین و در کنار او مادر مؤمن در قبال حسن ادب آموزی فرزندانشان مسؤولند. آدابی که پدر و مادر متدین باید به فرزندانشان آموزش دهند آداب دینی است و باید توجه داشت که منظور از تربیت فقط تعالیم اجتماعی نیست بلکه آداب اجتماعی بخشی از تعالیم دینی به شمار می رود؛ برای نمونه حسن رفتار با مردم از قبیل صداقت، حفظ حرمت، و خویشتن داری از بدگوئی نسبت به دیگران. بخشی از آداب تربیت بدنی است. کسی حق بدگویی از افراد دیگر را ندارد؛ دروغ امری است نکوهیده که مذموم بودن آن بر کسی پوشیده نیست. حضرت علی (ع) در نامۀ خود به امام مجتبی (ع) می فرمایند:

«اِنَّما قَلبُ الحَدَثِ کَالاَرضِ الخالِیه مااُلقِیَ فیها مِن شَی ءٍ قَبَلَته فَبادَرتُکَ بِالاَدَبِ قَبلَ أن یَقسُوَا قَلبُکَ وَیَشتَغِلُ لُبُّکَ...»

قلب نوجوان مانند زمین خالی است که هر چه در آن کشت شود می پذیرد ، پس نسبت به ادب تو اقدام کردم قبل از آن که قلب تو را قساوت و سنگدلی فرا گیرد و دل تو به یاد غیرخدا مشغول شود... .

به راستی چه مسؤولیت سنگیین بر دوش پدران است و باید معارف صحیح را به فرزندان خود بیاموزند قبل از آن که ذهن آنها از افکار باطل تغذیه شود.

و: تعلیم قرآن

پدر متدین موظف است به فرزندان خود قرآن بیاموزد. آموختن قرآن و عمل به دستورات دینی آن ضامن سعادت دنیا و آخرت هر فرد خواهد بود و چون پدر مسؤول فراهم ساختن زمینۀ به سعادت رسیدن فرزندان است موظف است به فرزندش دستورات حیات بخش و سعادت آفرین قرآن را بیاموزد.

در روایتی که از رسول اکرم (ص) در شمارگان پیشین گذشت، ادب آموزی و تعلیم قرآن به طور مستقل ذکر شده است و این اهمیت تعلیم قرآن به فرزندان را می رساند.

آن حضرت در روایت دیگری به نقش مهم پدر در امر تربیت اشاره می کنند هرچند محتوای حدیث دربارۀ فرزند دختر است:

« مَن کانَ لَه فادَبَّها وَ اَحسَنَ اَدَبَها وَ غَدّاها فَاَحسَنَغِذِاءَها وَ اَسبَغَ عَلَیها مِنَ النِعمَه الّتی اَسبَغَ الله عَلَیه کانَت لَه مَیمَنَه وَ مَیسَرَه مِنَ النارِ اِلیَ الجَنَه. »

کسی که فرزند دختری داشته باشد و او را ادب کند و خوب به او ادب بیاموزد و تا حدی که می تواند زندگی و امکانات زندگی را برای او فراهم آورد و از نعمتهایی که خدا به او داده است برای فرزندش دریغ نکند، او برای پدر از چپ و راست حفاظ و سپری در برابر آتش خواهد بود تا پدر به بهشت گام نهد.

طرح یک سؤال

طرح یک سؤال و پاسخ به آن در این مجال ضروری می نماید. دیده می شود برخی از مردان از حدود خود تجاوز می کنند و گاهی از مسؤولیتها و اختیاراتی که دارند سوء استفاده می کنند. در این صورت چرا باز هم یک مرد باید قَوّام باشد؟

در پاسخ باید گفت: وجود مسؤول در هر جامعه حتی خانواده امری اجتناب ناپذیر است و مسألۀ قوامیّت در گام اول به معنای سپرستی و مسؤولیت می باشد. هیچ جامعه ای نمی تواند بدون مسؤول باشد. حتی جامعه ای با مسؤول بدبهتر از جامعه ای بدون مسؤول است. حضرت علی (ع) می فرماید:

«لابُد لِلناسِ مِن أمیرِ بِر أوفاجِرٍ»

مردم جامعه چاره ای ندارند جز این که امیری داشته باشند، چه نیکوکار و چه خودکامه.

در روایتی که از رسول اکرم (ص) در شمارگان پیشین گذشت، ادب آموزی و تعلیم قرآن به طور مستقل (به عنوان وظایف والدین)ذکر شده است و این اهمیت تعلیم قرآن به فرزندان را می رساند.

نبودن مسؤول جامه را برهم می ریزد و آن را به سوی هرج و مرج می کشاند. آن چه مهم است این که یک مسؤول باید نسبت به حوزۀ مسؤولیتش در پیشگاه الهی پاسخگو باشد.

نمی توان گفت چون عده ای از مسؤولان جامعه خطا می کنند، نباید مسؤولیتی در جامعه وجود داشته باشد؛زیرا در آن صورت جامعه ای هم نخواهد بود. در خانواده نیز چنین است، مرد مسؤول است و در قبال این مسؤولیت وظایفی دارد و در مقابل خانمها هم وظیفه دارند که از این مسؤولیت پاسداری کنند و آن را بپذیرند. این امری قانونی است.

درست است که عده ای از مردان در انجام برخی از وظایف خود کوتاهی می کنند و یا گاهی آن را به خوبی انجام نمی دهند (برای مثال در دادن نفقه کوتاهی می کنند و یا از قوامیت خود سوء استفاده می کنند و چنین می پندارند که قوام بودن صرفاً به معنای خشونت است و امر و نهی!) این گروه از آقایان باید بدانند که قوام موظف است همۀ امور را رعایت و اداره نماید و در همۀ جهات نیازهای همسر و فرزندانش را در حد توان تأمین کند.

آنان باید بدانند که در پیشگاه خداوند مؤاخذه می شوند و این امر مختص مردان نیست و همۀ انسانها نسبت به انجام مسؤولیتهایی که بر عهده دارند و نحوۀ انجام و وظایفشان بازخواست خواهند شد.


تالیف: دکتر سید محسن میرباقری

تنظیم برای تبیان: شکوری_کارشناس بخش قرآن