تبیان، دستیار زندگی
به سادگی نمی توان رهبران کشوری را که در طول دو دهه، بیست انتخابات ملی در آن برگزار شده است، متهم به دیکتاتوری کرد
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

دفاع بد از یک حقیقت

دفاع بد از یک حقیقت(گل)

وقوع انقلاب اسلامی ایران در شرایط ایران دهه 50 اگر معجزه نباشد کمتر از آن نیست و همانطور که شهید بزرگوار استاد مطهری بیان داشتند  انقلاب ما یک پدیده مهم در قرن بیست و یک بوده و  انقلاب اسلامی ایران را به دلیل ماهیت اسلامی داشتن آن مشابه انقلاب صدر اسلام می‌داند،اما مسئله ای که وجود دارد این است حال انقلاب باید در مسیر خودش خوب جلو برود و درگیر آفات و انحرافات به وجود آمده نشود.

شهید مطهری با نگاه دقیق و آینده نگر خود اولین متفکری است که در سخنان خود به این مسئله می پردازد،در واقع پرداختن به آفات و آسیب هایی که ممکن است گریبان گیر انقلاب شود در هر زمان از مهمترین و هشیارانه ترین کارها می باشد.

حال متن زیر گزیده هایی از کتاب چالش های امروز جامعه ما به قلم دکتر سیداحمد زرهانی می باشد که ایشان به بررسی آفاتی که در عصر حاضر انقلاب ما باآن روبه رو شده می پردازند که توسط موسسه فرهنگی دانش و اندیشه معاصر انتشار یافته است.

می گویند دفاع بد از یک حقیقت، خطرناک تر از حمله کردن خوب به آن است. چون انقلاب اسلامی و ارزش ها و هنجار های آن متعلق به همه مردم می باشد، همه مردم به خود حق دفاع از موجودیت انقلاب را می دهند. این مدافعات عوامانه، به همه پدیده های مردمی و فراگیر اختصاص دارد. در تاریخ معاصر دشوارترین حمله ها بر ضد دین اسلام و مکتب تشیع و حوزه های علمیه به وسیله رسانه ها و متفکران وابسته به دربار پهلوی انجام گرفت. در این میان، استاد مطهری بهترین شیوه دفاعی را بر پایه قرآن و سنت و استدلال منطقی انتخاب کرد. استواری کلام و پردازش معقول مطالب از ویژگی های آن معلم فرزانه بود.

به کار گرفتن واژه های درشت و سخیف توسط برخی مدافعان احساساتی انقلاب سودی ندارد. گرچه برخی از عوام الناس برای مدت کوتاهی از این شیوه ها استقبال می کنند، اما چون دین بر پایه تفکر و تعقل بنا شده است، ایشان هم پس از مدتی به ناکار آمدی ابزار پرخاشگری و درشت گویی گواهی می دهند. در سال های اولیه پیروزی انقلاب برای سرکوب ضد انقلاب از قدرت مردم استفاده می شد و این امر به عنوان بخشی از انقلاب مشروعیت کارآیی داشت، اما پس از مدتی این روش کار آمدی خود را از دست داد و مردم به برهم زنندگان جوامع و محافل روی خوش نشان نداده اند، آشکار و پنهان آنان را تختئه و تقبیح کردند.

در سال های اولیه پیروزی انقلاب برای سرکوب ضد انقلاب از قدرت مردم استفاده می شد و این امر به عنوان بخشی از انقلاب مشروعیت کارآیی داشت، اما پس از مدتی این روش کار آمدی خود را از دست داد

در زیر برخی مصادیق دفاع بد شرح داده می شود:

1- دفاع بد از ولایت فقیه

ولایت مطلقه فقیه از دستاورد های مهم انقلاب اسلامی و از اصول برجسته قانون اساسی است. این اصل که با ابتکار فقهی وسیاسی امام(ره) پایه گذاری شد، تحول مهمی برای تاریخ معاصر ایران به ارمغان آورده است. با این وصف برداشت های گوناگونی از این اصل وجود دارد و علما و روحانیون به صورت های مختلفی آن را بیان می دارند. برخی مدافعان ضعیف اصل ولایت مطلقه فقیه، این اصل را در حد استبداد شاهان قاجار معرفی می کنند و بدون تبیین جنبه های راهگشای ولایت برای عبور از بن بست ها و بحران ها، سعی می کنند که ولی فقیه را چهره ای فرا قانونی، معرفی کنند که قدرت نامحدودی دارد و بدون توجه به موازین حکومت، می تواند هر وفت اراده کرد زن مردم را طلاق دهد، از حساب مردم در بانک ها پول بردارد و اموال این و آن را مصادره کرده، قانون و قانون گذار را سرجایش بنشاند و پاسخگوی هیچکس نباشد.

مقام معظم رهبری

مخالفان اصل ولایت مطلقه فقیه نیز با زیرکی از رواج این مطالب استقبال می کنند و با کمک متدولوژی های نو، ولایت مطلقه فقیه عادل را معادل حکومت مطلقه شاه ظالم معرفی می کنند. برای رفع این مشکل باید سردمداران علمی و فکری دولت اسلامی بر مفهومی واحد از ولایت فقیه توافق کنند و سند معتبری را در این مورد منتشر کنند، تا هر کس با بینش اجتهادی خود چیزی ننویسد و خطابه ای نخواند. همچنین باید این مفهوم با انطباق کامل بر قانون اساسی به عنوان میثاق ملی ارائه گردد. باید فلسفه ولایت فقیه و نقش کارگشای آن با زبان علمی تبیین گردد، تا عموم مردم بدانند بهره گیری ولی امر از قدرت ولایت نه از جهت خود کامگی بلکه در راه گره گشایی از کار ملت و بر پایه قرآن و تأمین سعادت دنیوی و اخروی مردم است و همانند چنین جایگاهی در نظام های توسعه یافته جهان امروز نیز، برای حل بحران ها، پیش بینی شده است. تعریف واحد و جامعی از این مفهوم، پشتوانه خوبی برای تحکیم ارتباط مردم با امامت مسلمین می باشد. این تقریر حکومتی ار ولایت، با مباحث نظری و آزاد اندیشانه علما در حوزه فقه و فقاهت منافاتی ندارد.

برای رفع این مشکل باید سردمداران علمی و فکری دولت اسلامی بر مفهومی واحد از ولایت فقیه توافق کنند و سند معتبری را در این مورد منتشر کنند، تا هر کس با بینش اجتهادی خود چیزی ننویسد و خطابه ای نخواند.

2- دفاع بد از مردم سالاری

انقلاب اسلامی بر چهار اصل استقلال، آزادی، جمهوریت و اسلامیت استوار است و در آن دین و مردم ارتباط کامل دارند. در سال های اخیر برخی از غرب گرایان و تعدادی از نواندیشان مسلمان که دل سپرده مدرنیته اند و بدون توجه به میزان توسعه صنعتی ایران، می خواهند در این سرزمین دموکراسی پیشرفته ای از نوع دموکراسی های غربی تأسیس کنند، به نام دفاع از مردم سالاری به جان فرهنگ دینی افتاده اند و رسماً اصل ولایت فقیه و حاکمیت دینی و سنت های اجتماعی سالم را به چالش فراخوانده ند. آنان با توسل به حربه مردم سالاری منهای دین، قانون اساسی را زیر سوال برده اند و عمر حکومت های دینی را پایان یافته تلقی می کنند. در عصری که متفکران پسامدرنیسم با تعمق در تمدن غرب، دستاوردهای مدرنیته و مبانی آن را نقد می کنند و از فقر معنویت در اروپا و آمریکا گلایه دارند، گروهی از مدافعان دموکراسی در آتش تقابل مدرنیسم و سنت می دمند و برای سست کردن پایه های حکومت دینی تلاش می کنند. برخی از آنان که تجربه مشروطه، حکومت رضاخان، ماجرای ملی شدن نفت ، وقایع پانزدهم خرداد 42 و بهمن 57 را با روش علمی ، تجزیه و تحلیل نکرده اند، جایگاه دین در مناسبات اجتماعی مردم را نفهمیده اند و می اندیشند خورشید دین به همین زودی ها غروب می کند و دولتی سکولار یا لائیک، بی دردسر روی کار می آید. به سادگی نمی توان رهبران کشوری را که در طول دو دهه، بیست انتخابات ملی در آن برگزار شده است، متهم به دیکتاتوری کرد. این از راه کارهای مهم برای حل این مسأله تئوریزه کردن نظریه مردم سالاری دینی یا دموکراسی اسلامی و تبیین و تدوین دقیق این نظریه است. که در این باب فصلی جداگانه خواهد آمد.

به سادگی نمی توان رهبران کشوری را که در طول دو دهه، بیست انتخابات ملی در آن برگزار شده است، متهم به دیکتاتوری کرد

3- دفاع بد از قانون

قانون منبعث از دین و عقل انسانی، تأمین کننده انظباط جمعی و استقرار نظم و عدالت می باشد و رعایت آن نشانه رشد اجتماعی به حساب می آید. در دو دهه اخیر گاهی نهادهای معتبری مانند شورای نگهبان دفاع بدی از قانون کرده اند که آثار نا مطلوبی به جایی گذارده است. شورای نگهبان با تمسک به قانون اساسی و قانون انتخابات صلاحیت عده ای را که از وجاهت اجتماعی برخوردار بوده اند حتی گاهی در دوره های بعد توسط همین شورا پذیرفته شده اند و یا به مقام های بلند پایه ای دست یافته اند، تأیید نکرده است. هر چند فقها و حقوقدانان شورای نگهبان چهره هایی عادل و سرشناسند، اما به دلیل روشن نبودن ساز و کار ها و نادرست بودن گزارش های برخی عوامل میانی، عملکرد این نهاد در تعدادی از شهرهای کشور مشکل آفرین بوده و باعث تحریک افکار عمومی گردیده است. برخی مخالفان فکری شورای نگهبان با توسل به موقعیت های حاصل از این رویدادها در جهت تضعیف و اهانت به شورا وارد میدان شده اند و به حرمت شکنی پرداخته اند. این جو سازی ها بر ضد شورای نگهبان گاهی آن قدر فراوان بوده است که توضیحات سخنگوی آن نهاد در رفع شبهه های مشابهی در مورد بخش هایی از قوه قضاییه هم به وجود آمده است و برخی محاکم قضایی متهم به خروج از دایره بی طرفی و ورود به عرصه های سیاست شده اند. در قوه مجریه هم مواردی از دفاع بد از قانون دیده می شود که مجموعه این روش ها حاکمیت قانون را تضعیف کرده است.

منبع: چالش های امروز جامعه ما/دکتر سید احمد زرهانی

تنظیم:س.آقازاده