تبیان، دستیار زندگی
علاقه های مطالعاتی یکی از چهره های دنیای بازیگری که ظاهرا اهل مطاله هم هست.
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

پرنده‌ای به نام آذر باد

پرنده ای به نام آذرباد

مصاحبه ای با اشكان خطیبی

بازیگر سینما و تلویزیون

اینبار بخش کتاب و کتابخوانی دریچه ای به دنیای کتابخوانی و علاقه های مطالعاتی یکی از بازیگران جوان واهالی هنر میگشاید ،تا شاید این وجه کمتر پرداخت شده به آن در اخبار رنگارنگ زندگی یک هنرمند بتواند از  بعد فرهنگی برای طرافداران و دوستداران یک هنرمند موثر باشد.اشکان خطیبی از آن دست هنرمندانیست که در خانوادهای اهل مطالعه پا به عرصه وجود گذاشته است و از کتابهای محبوبش میگوید:

 من فكر می‌كنم یكی از خوش‌شانس‌ترین آدم‌ها در زمینه مطالعه كتاب هستم. از كودكی با كتاب بودم و با آن بزرگ شدم. اولین كتابی كه با آن ارتباط داشتم كتاب «پرنده‌ای به نام آذرباد» بود كه برایم خوانده شد و اولین رمانی كه خواندم رمان «زمین سوخته» احمد محمود بود كه به شدت با آن درگیر بودم. پدر و مادرم هر دو كتابخوان هستند و این تاثیر زیادی در علاقه من به كتاب دارد. من وارث یك كتابخانه با 500 جلد كتاب بودم كه اكنون تعداد آن را دو برابر كرده‌ام.

من فكر می‌كنم یكی از خوش‌شانس‌ترین آدم‌ها در زمینه مطالعه كتاب هستم. از كودكی با كتاب بودم و با آن بزرگ شدم. اولین كتابی كه با آن ارتباط داشتم كتاب «پرنده‌ای به نام آذرباد» بود كه برایم خوانده شد و اولین رمانی كه خواندم رمان «زمین سوخته» احمد محمود بود كه به شدت با آن درگیر بودم.

اولین كتابی كه خواندم «مكبث مصور» بود كه در كتابخانه آن را خواندم. كتاب خشنی بود كه نمی‌دانم چرا در كتابخانه كانون موجود بود. كتاب‌هایی بوده كه مرا به شدت درگیر خودش كرده است، اولین و مهم‌ترین آنها «جنایت و مكافات» بود و بعد «زمین سوخته» و «هزار خورشید تابان». من معمولا سه كتاب را با هم شروع می‌كنم.

یك كتاب برای اوقات بیكاری، یك كتاب برای زمانی كه در ماشین هستم و رانندگی نمی‌كنم و یك كتاب هم برای داخل دستشویی. سعی می‌كنم از همه وقتم استفاده كنم. معمولا در كارهای تلویزیونی و سینمایی وقت‌های پرت یا بیهوده زیاد است و دوستان از من گله دارند كه چرا اهل صحبت و معاشرت نیستم و مدام سرم داخل كتاب است. عادت دارم كه هر چند وقت یكبار به شهر كتاب بروم و كتاب‌های جدید را بخرم و مطالعه كنم. به علت اینكه كار ترجمه هم می‌كنم با كتاب‌های جدید جهان هم آشنا هستم و هر وقت از ایران خارج می‌شوم سعی می‌كنم این كتاب‌ها را ببینم و تهیه كنم. خواندن كتاب به من كمك‌های فراوانی كرده است.

سخت‌‌ترین كار برای من انتخاب یك سری كتاب از تعداد فراوان كتاب‌هایی است كه تا به حال خوانده‌ام . اگر یك زمانی مجبور باشم كه فقط پنج كتاب همراه خودم ببرم و دیگر بازگشتی در كار نباشد اولین انتخابم مجموعه‌آثار چخوف است بعد از آن «آخر بازی بكت»، «وداع با اسلحه» همینگوی،«كتاب مستطاب آشپزی» نجف دریابندری و «همسایه‌ها» احمد محمود را با خودم می‌برم.

البته شنیده‌ام كه به تازگی گوگل كتابخانه الكترونیكی خود را راه‌اندازی كرده است اگر مجبور شوم و آن جزیره‌ای كه می‌خواهم بروم امكانات اینترنتی داشته باشد حتما با خودم لپ‌تاپ می‌برم تا به راحتی بتوانم تمام كتاب‌های را كه دوستشان دارم مطالعه كنم.

تنظیم برای تبیان : نرگس امیرسرداری