بی احترامی به شهدا در فیلم زمهریر
بیانیه تند و توهینآمیز سید ضیا هاشمی (تهیهکننده زمهریر)
شما هم به جای فرار از دست مطبوعات باید از همه عذرخواهی میكردید
در پی حواشی و جنجالهای پس از نمایش فیلم "زمهریر" و واکنش تند و پر انتقاد اهالی رسانه به فیلم، سیدضیاء هاشمی تهیهكننده فیلم «زمهریر» پیرامون اتفاقات رخ داده در نشست نقد و بررسی فیلم «زمهریر»، بیانیهای را صادر كرد. لازم به توضیح است که بخشهایی از این بیانیه به دلیل ادبیات زشت و توهینآمیزش حذف شده است:
به گزارش تبیان ،در بخشهایی از نامه "سیدضیاء هاشمی " با عنوان "البته خدا زیباست و زیبایی را دوست دارد " آمده است؛سلام؛ هر چند نمیدانم به كی اما سلام! امید دارم حال و روزتان خوب باشد و در نهایت درستی و راستی و زلالی به سر برید كه به گیتی به از راستی پیشه نیست. زكژی بدتر هیچ اندیشه نیست. در خبرگزاریها خواندم كه من در جلسه مطبوعاتی "زمهریر " در سالن حضور داشتم و بالا نیامدم. درست است.
اما به چه دلیل میگویم؟! من در این سینما كه به حمدا... این همه حامیان در خور دارد، جوانیام را جا گذاشتهام. سپیدی موهای من از نوری است كه به نگاتیو میخورد تا اكسپوز شود. در هر فریم حفره هایی است كه به تعداد متكثر در درگیری تصویرش نقش میبندد و نمایان میشود تا نور باشد كه پرده نقرهای مصور گردد (همان نوری كه عقیل در "زمهریر " میجوید) تا نقش عشق بر پرده عیان شود تا اثری آفریند تا به بحث و گفتگویش نشینند و سره از ناسره اش جدا سازند تا تفهیم شود در پس نور ظلمتی است كه چشمان منور هم قادر به دیدن آن نیست در این همه سال كه سیاهی به سپیدی مویم گراییده هم دسیسه می شناسم هم... بگذریم.
تقصیر هیچ كسی نیست جز "روئین تن " كه حرف نمیشنود و نمیداند كجاست او آنقدر صادقانه و كودكانه به قولها و جریانها مینگرد كه فكر میكند باید همه را احترام گذاشت و پای آرمان ایستاد و به حرمت منتقدان كلاه از سر برداشت. گفتمش فیلم را ندهیم، گفت بدهیم، گفتم نرو، رفت، گفتمش جلسه ترك كن، ترك نكرد. به توجیهی كه این كسان حرمت دارند و به احترامشان باید رفت و گفت و ماند. كسانی كه حرمت قلم را كه هیچ كه حرمت خودشان و زن و بچههای حاضر در سالن نقد و بررسی را پاس نداشتند و هر چه سر زبانشان آمد را بیرون ریختند. احترام دارد؟ كسانی كه فرهیختگی را كهریزك سینمایی كردند و به كشتن و زدن بر آمدند احترام دارند؟ "زمهریر " را نپسندیدهاند، حقشان است. اگر نقد دارند حقشان است. اگر بر محاقش موافقند حقشان است. چرا با بیادبی؟ چرا با بی احترامی؟ اگر "زمهریر " حرمت ندارد، شما كه حرمت دارید. حرمت خودتان را حفظ میكردید.
در بخش دیگری از این بیانیه آمده است: سالهاست هیچ منتقدی، كارگردانی را كشف نكرده است اما كارگردان من در آستانه سحرگاه روز جمعه باعث كشف چندین منتقد جوشان و خروشان شد كه آنچنان غیرتشان داغ كرده بود كه بسوزانند و آتش زنند بر سینمای این مملكت. كه سردی بر آن مستولی شده و دم گرم میخواهد. دمتان گرم اگر بر صداقت و راستی و درستی فریاد زدید. فریادتان زیبنده حضرت حق.
اگر هم فریادتان ناحق باشد و از قبل مهیای فریاد بوده باشید، دسیسه صدایتان بدرقه راهتان كه بد دامن گیرتان خواهد شد. به حرمت همان نماز جماعت "آسید علی " كه شیخ به ولیاش اقتدا میكند و همان صحنهای كه شیخ با چراغ از دیو و دد ملول است و انساناش آرزوست، خوشحالم روبرویتان ننشستم. نه به شرم "زمهریر " كه به افتخار "زمهریر ". اگر شما هم دوستش نداشته باشید، من دوستش دارم و با افتخار پایش خواهم ایستاد. شما هم به وقارتان راه بنمایید كه راه بستن كار سد است و هیچ سدی یارای مقاومت در برابر جریان آب را ندارد.
در ادامه، "سیدضیاء هاشمی " نوشته است: در آخر فیلم سینمایی "اعتراض " (مسعود كیمیایی) كه من تهیه كرده بودم، ترانهای آمده بود. "ما رفیق هر ترانه تنهایی/ ما با خبر از هر دسیسه پنهانی. " خوب است خودمان را خرج نكنیم و جوگیر جوی نشویم كه؛ پرده بر افتد كه چون پرده بر افتد نه تو مانی و نه من. هتك و بیادبی زیبنده منتقد نیست كه زیبنده كسانی است كه دهانشان بوی شیر میدهد. فریاد میزنند تا بوی شیر دهانشان را پنهان كنند اما دهان باز بوی تعفن شیر بریده سوبسیددار را میپراكند كه شیر مادر، حرمتاش دهان خوشبو میكند و شیر سوبسیددار پاكی دامان مادر را زیر سئوال میبرد. اگر به حق و به مردانگی به "زمهریر " فریاد برآوردید، شیر مادر حلالتان و دامان مادرتان گلگون بوی یاس باد، وگرنه.
در ادامه میخوانیم: دوستان اگر اهانتی به شما شد، "روئینتن " به صداقت عذرخواهی كرد كه مطمئنم شما آن را وظیفه دانستهاید كه از نظر من پردلی است اما بعد از عذرخواهی، برای چه فریاد میزدید؟ و اگر از طناب دار خواند مردانه خواند، كه میدانم هم او هم من بند دار را از بند شلوار آن كسی كه از خرابی شلوار "روئین تن " میگفت محكمتر میشناسیم و پایش ایستادهایم و خسته شدهایم كه در هر باد و نسیم و بارانی باید برادری خود را به كسانی ثابت كنیم كه هنوز پشت لبشان سبز نشده و قلم تراشیده باید دستشان داد و تا نتراشیده خود مطرح ننماید. بد زمانهای شده هم آب سر بالا میرود، هم سنگ پا مظهر لطافت شده است! سر بلند باشید. من به "زمهریر " و عواملاش، شرایطاش، نقدش، نقادش، پسندیده شدناش و طرد شدناش میبالم.
یا علی / سید ضیاء هاشمی / زمستان 1388
تنظیم برای تبیان_مسعود عجمی