حرفهایی برای نیمه دوم
با گذشت بیش از نیمی از روزهای جشنواره بیستوهشتم، هنوز بهترین جشنواره، بهرنگ ارغوان است
تا اینجای كار میتوان گفت برگزاركنندگان جشنواره امسال، مهمترین برگ برندهشان را در همان روز اول رو كردهاند
. «هیچ» كاهانی، «آتشكار» امیر یوسفی و «پرسه در مه» بهرام توكلی نیز كموبیش مورد توجه منتقدان قرار گرفتند ولی هیچ فیلمی قابل قیاس با به رنگ ارغواننبوده است؛ فیلمی كه البته مشكلاتی در فیلمنامه دارد، خیلی یكدست نیست و سكانسهایی در آن مشاهده میشود كه بدون آنها فیلم به انسجام بیشتری دست مییافت، ولی درعین حال كارگردانی بهشدت خوبی دارد و میتوان آن را یكی از خوشساختترین فیلمهای سازندهاش دانست.
به گزارش همشهری ، بهرنگ ارغوان تا حد زیادی موفق شده انتظارات فراوانی كه پیرامونش آفریده شده بود را برآورده كند، درحالی كه برخی از فیلمهای جشنواره امسال در این زمینه كاملا معكوس عمل كردهاند. «عصر روز دهم» مجتبی راعی فیلمی بیحسوحال، كند و میانمایه است كه با وجود تلاش كارگردان و یكی،دو سكانسی كه انصافاً اجرای بسیار خوبی دارند، نمیتواند تأثیر چندانی بر مخاطب بگذارد و او را با شخصیتها همراه كند. چنین طرح داستانیای نیاز به كارگردانی دارد كه حسی و غریزی عمل كند. كاش ملاقلیپور از میان ما نمیرفت و خودش این فیلم را میساخت.
«صدسال به این سالها» نیز كه پس از 2سال سرانجام به نمایش درآمد، برای سامان مقدم گامی روبه جلو محسوب نمیشود.«ملك سلیمان» در زمینه جلوههای ویژه تصویری، موسیقی و طراحی صحنه قرار بوده نمونههای بینالمللی را بهخاطر بیاورد و اتفاقاً این كار را هم خوب انجام میدهد. ولی آیا برای فیلم، همین نمایش فناوریهای روز سینمای جهان كفایت میكند؟
گویا از نظر سازندگان، پرهزینهترین فیلم تاریخ سینمای ایران كفایت میكرده. قرار بوده نشان دهیم ما هم میتوانیم «ارباب حلقهها» بسازیم. این احتمالاً مهمترین انگیزه ساخت ملكسلیمان بوده كه از همین حالا باید سیمرغهای بخشهای فنی را برایش كنار گذاشت.اتفاقاتی كه شب نمایش «زمهریر» رخ داد، فقط گوشهای از مضرات اعتمادبهنفس زیادی بود.
گاهی اوقات زیادی تحویلگرفتن خود ممكن است به نتایجی كاملاً معكوس منجر شود. باید دید درروزهایی كه در پیش است آیا فیلمها میتوانند انتظارات را برآورده سازند یا نه؟ آیا «بدرود بغداد» (مهدی نادری) و «فصل بارانهای موسمی» (مجید برزگر) واقعاً پدیدههای جشنواره امسال هستند؟ آیا «كیفر» میتواند پس از «پستچی سهبار درنمیزند» یك گام بلند دیگر در كارنامه حسن فتحی باشد؟
آیا گرایش علیرضا امینی در «هفت دقیقه تا پاییز» به مخاطب و روایت داستان، مسیر تازهای برایش گشوده و دستاورد قابلتوجهی را به ارمغان آورده؟ در «طهران، تهران»، داریوش مهرجویی چه تصویری از پایتخت ارائه داده و مهدی كرمپور در «تهران: سیم آخر» چگونه با یك گروه موسیقی به دل شهر زده است... .اگر خوشبین باشیم جشنواره در نیمه دومش حرفهای زیادی برای گفتن دارد.
تنظیم برای تبیان : مسعود عجمی