تبیان، دستیار زندگی
دو ظرف ممکن است در کنار یکدیگر و دوشادوش هم بوده و هر یک به دیگری حتی با چسب چسبیده باشند اما این سبب نمی شود که کم شدن یکی زمینه کم شدن دیگری یا افزودن بر یکی زمینه ی افزایش دیگری را فراهم سازد اما اگر همین دو ظرف به وسیله لوله ای هر چند ب
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

باران حکمت(43)

(تفسیر تمثیلی قرآن)

چاله ای در همسایگی دریا

اشاره:

درسلسله مباحث تفسیری "باران حکمت"، که به صورت روزانه پیشکش حضورتان می شود، برآنیم تا در هر نوبت، کام جانتان را با یک شاخ نبات مثال از مفاهیم بلند سوره بقره شکربار کنیم.

تفسیر آیه شریفه:

خَادِعُونَ اللَّهَ وَالَّذِینَ آمَنُوا وَمَا یخْدَعُونَ إِلَّا أَنْفُسَهُمْ وَمَا یشْعُرُونَ(البقرة/9)

می‌خواهند خدا و مؤمنان را فریب دهند؛ در حالی که جز خودشان را فریب نمی‌دهند؛ (اما) نمی‌فهمند.

دو ظرف ممکن است در کنار یکدیگر و دوشادوش هم بوده و هر یک به دیگری حتی با چسب چسبیده باشند اما این سبب نمی شود که کم شدن یکی زمینه کم شدن دیگری یا افزودن بر یکی زمینه ی افزایش دیگری را فراهم سازد.

اما اگر همین دو ظرف به وسیله لوله ای هر چند باریک با یکدیگر مربوط شده و رابطه برقرار کنند از آن پس هرگونه رفتار و برخوردی با هر یک از آن دو ظرف، با دیگری نیز خواهد بود. یعنی اگر از یکی کم و کاسته شود از دیگری نیز کم شده و کاهش یافته و اگر افزون شود فزونی می یابد.

حال داستان ما و خدا داستان دو ظرفی است که دوشادوش هم باشند.

این هندسه ی عالم است که انسان هر رفتاری که با دیگران دارد گویی که با خود داشته باشد، درست مثل سایه ی دیوار که آرام آرام به خود دیوار باز می گردد.

یا بهتر بگوییم: چاله ای در همسایگی دریا.

حال این چاله و دریا که در نزدیکی یکدیگر قرار دارند اگر توسط جویی هر چند باریک با یکدیگر رابطه نداشته باشند هرگونه رفتار با چاله برای دریا هیچ تفاوتی ندارد، اما اگر به یکدیگر مربوط بوده و ارتباط داشته باشند ماجرا گونه ای دیگر خواهد بود، چرا که اگر کسی از آن کم کند از دریا نیز کاسته و اگر بر آن بیافزاید بر دریا نیز افزوده است.

از اینرو می گوییم: انسان ها همچون چاله اند، چاله ای که نزدیک ترین چیز به آنها خداست که دریا دریا رحمت و عنایت و حمایت است.

نحن اقرب الیه من حبل الورید(ق/16)

یار نزدیک تر ز تست به تو

تو ز نزدیک او چرایی دور(اوحدی مراغه ای)

اما پاره ای از این چاله ها مثل اهل ایمان، با خدا که دریای لطف و کرم است رابطه دارند و پاره ای مثل کفار و اهل نفاق با خدا بی ارتباط اند.

از اینرو می توان گفت: هر گونه رفتار با اهل ایمان گویی رفتار با خداوند است، اگر کسانی آنها را به مسخره بگیرند گویی خدا را به استهزاء گرفته باشند همچنان که در آیات بعد خواهد آمد.و یا اگر مؤمنان را نیرنگ زده و با آنان خدعه کنند گویی با خداوند خدعه کرده اند.

از اینرو می فرماید: یُخادِعُونَ اللهَ وَالَّذینَ آمَنُوا و ما یَخدَعُونَ إلاَّ اَنفُسَهُمَ وَ ما یَشعُروُن

منافقان با خداوند و اهل ایمان خدعه می کنند

یعنی اگر چه با مؤمنان نیرنگ می کنند و خدعه می ورزند اما در حقیقت تو گویی با خداوند خدعه کرده اند.

و خدعه را به نیرنگ و مکر و فریب معنا می کنند، اما نه هر مکر و فریبی بلکه مکری مخفیانه و پوشیده، ناپیدا و مرموز.

یعنی پوشیدگی و استتار در معنای خدعه نهفته است.

به همین خاطر عرب ها به پستوی خانه که ناپیداست "مُخدُع" می گویند.

زهی مراتب خوابی که به ز بیداری است(حافظ)

یکی از اولیای خدا می گوید: در خواب دیدم که دست حریف و دشمن خود را به دهان گرفته و به شدت گاز می گیرم ولی یکمرتبه هراسان از خواب پریدم و دیدم دست خود را در دهان دارم و آن را گاز گرفته ام، همانجا دریافتم که خواسته اند با این خواب مرا بیدار کنند و به من بفهمانند که تو اگر فکر می کنی به دیگری آسیب می رسانی در خوابی و نه بیدار، یا بهتر بگویم می خواستند به من بفهمانند: مگر در خواب ببینی که به دیگری آسیب می زنی.

زهی مراتب خوابی که به ز بیداری است

و اساساً این هندسه ی عالم است که انسان هر رفتاری که با دیگران دارد گویی که با خود داشته باشد، درست مثل سایه ی دیوار که آرام آرام به خود دیوار باز می گردد.

گرچه دیوار افکند سایه ی راز

باز گردد سوی او، آن سایه باز(مولوی)

از اینرو در همین آیه کریمه می فرماید: وَ ما یَخدَعُونَ إلاَّ أنفُسَهُم وَ ما یَشعُرُون

این جماعت نه خدا را فریب داده و نه مردم را، بلکه خویش را فریب داده و کلاه بر سر خود می نهند، اما شعور درک این حقیقت را ندارند.


تالیف: حجت الاسلام محمد رضا رنجبر

تنظیم: گروه دین و اندیشه_شکوری