شاه مخلوع و تشکیلِ OIC!!
مقدمه:
هرچند در هزاره سوم میلادی هستیم و انقلاب اسلامی ایران در هزاره پیشین رخ داده اما این انقلاب تاثیرات جدّی و قابل توجهی را به لحاظ سیاسی، اقتصادی و از همه مهمتر فرهنگی و اعتقادی در جهان معاصر خواه هزاره قبل و خواه هزاره کنونی گذاشته و همچنان ادامه می دهد. بررسی تاثیرگذاری انقلاب اسلامی در یکی از سندهای مهم بین المللی یعنی سند OIC (سازمان کنفرانس اسلامی) و اجلاس های مختلف این سازمان بیان گر بخشی از این انقلاب مهمّ در عرصه حقوق بین الملل و حقوق اسلامی است؛ بر این پایه طی مقالاتی برخی از ابعاد این تأثیرگذاری و ایفای نقش انقلاب اسلامی و نظام حاصل از آن را در این زمینه مورد بررسی قرار می دهیم.
سازمان کنفرانس اسلامی قبل از انقلاب اسلامی
در نیمه قرن بیستم کشورهای اسلامی پس از آنهمه تفرقه و دوری گزینی از اسنجام به این نتیجه رسیدند که برای مقاومت در برابر غرب و شرق در عرصه های مختلف جهانی ضروری است که به تأسیس سازمانی اقدام نمایند که وحدت بخش آنها باشد، کشور ایران جزء پیشگامان تشکیل این سازمان است که با عربستان و مراکش در تشکیل کمیته ای جهت تشکیل اولین کنفرانس در سطح وزرای خارجه اقدام کردند؛
شاه در سال 1351 رسماً ضمن ماده واحده ای که به تصویب مجلس سنا رسید به منشور این سازمان پیوست و اجازه تسلیم سند آن داده شد.
شاه در نطق خود حتی به مسبب این اهانت و فاجعه و لطمه و توهینی که به اسلام شده است اشاره نمی کند!
شاه و سازمان کنفرانس اسلامی
هرچند برخی نویسندگان درصدد تحسین و بزرگ نمایی شاه و نقش وی در تأسیس سازمان کنفرانس اسلامی دارند بگونه ای که وی را و نطق او را در حضور سفرای کشورهای اسلامی در تهران در سوم شهریور 1348 عامل و موجب اصلی تأسیس «OIC» معرفی نمایند، اما حقیقت این است که موضع گیری های گوناگون شاه در قبال همین سازمان و نیز عملکردهای دیگر شاه به خوبی نمایان گر اغراض و اهداف نفع طلبانه و جاه طلبانه اوست.
به عنوان مثال شاه در همین منطق مورد استناد از نطق های تند و دشنام و ناسزا به عنوان ابزارهای ناکارآمدی یاد می کند که نباید در برابر اقدام رژیم اسرائیل در آتش زدن مسجدالاقصی بکار رود! شاه در نطق خود حتی به مسبب این اهانت و فاجعه و لطمه و توهینی که به اسلام شده است اشاره نمی کند!
اقدام شاه در نطق هایی که کرده برای حمایت بیشتر از اسلام و سازمان کنفرانس اسلامی، غالباً دستمایه انحراف حرکت های سایر کشورهای مسلمان و روزنامه های کشورهای دشمن مسلمانان که دیده است؛ در همین مساله نیویورک تایمز در مقاله اساسی خود نوشت «شاهنشاه ایران تاکید نمودند که کنفرانس، راه عقل و منطق را پیش گیرد و دستخوش احساسات نشود».
منشور کنفرانس اسلامی مصوب پیش از انقلاب
همانطور که اشاره شد به هر انگیزه و با هر اندیشه ای که شاه ملعون در ذهن خویش می پرورانید، دولت ایران به سند OIC پیوست، 14 ماده این سند ابعاد مختلفی از مسایل مربوطه به سازمان کنفرانس اسلامی را مطرح می کند، اصلاحات، تفسیر، مساله کناره گیری از سازمان، عضویت، کمیته ثابت مالی، دبیرخانه و ریاست و... از جمله مسایلی بودند که در این سند به تصویب مجلس حکومت پهلوی رسید.
نتیجه گیری
هرچند پیوستن به OIC برای انقلاب ایران و کشورهای مسلمان مهم و تاثیرگذار تلقی می شود لکن حکومت طاغوتی شاه و مجلس سنا را نمی توان در پیوستن به این سند و تشکیل OIC مورد تحسین قرار داد؛زیرا اولاً- شاه و نطق وی که مورد ادعای مدعیان است، حاوی اشاره به مسبب فاجعه آتش سوزی مسجدالاقصی نبوده و بیشتر در جهت آرام کردن بقیه اعضائ تلقی می شود نه چیز دیگر.
ثانیاً- عملکرد شاه و مجلس آن دوره با اقداماتی همچون پذیرش کاپیتالاسیون و... بخوبی ارزیابی می شود و نیاز به تفسیرهای این چنینی نخواهد بود.
زهروی/دانشجوی دكتری دانشگاه تهران
تنظیم:س.آقازاده
منابع و ماخذ:
1- منشور سازمان كنفرانس اسلامی OIC
2- صورت مشروح مذاكرات مجلس برسی نهایی قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران.
3- بیانیه قاهره درخصوص حقوق بشر در اسلام (مصوب نوزدهمین نشست وزرای خارجه کنفرانس اسلامی) و قطعنامه شماره p – 19/49-1990)
4- بیانیه حقوق و مراقبت از کودک در اسلام (مصوب هفتمین کنفرانس سران اسلامی به موجب قطعنامه شماره c-7/16-1994)
5-كنوانسیون حقوق کودک سازمان ملل متحد در سال 1989 .
6-سازمان كنفرانس اسلامی ، فرزاد ممدوحی.
7- رسایل فقهی علامه جعفری ( مقاله مقایسه اعلامیه حقوق بشر اسلام و غرب )
8- بررسی خلائ های قانونی حقوق كودك .طوبی شاكری گلپایگانی.
9 - بیانیه داکا درخصوص حقوق بشر در اسلام (مصوب چهاردهمین نشست وزرای خارجه کنفرانس اسلامی در دسامبر 1983)
10- حقوق بشر ، آیت الله جوادی آملی .