تبیان، دستیار زندگی
شب بود و ز تنهایی جان بر لب ما آمد در آن دل تاریکی یکباره صدا آمد: «ما خسته شدیم از شب ما منتظر ماهیم ای روح خدا، برگرد!
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

نوروز در بهمن

نوروز در بهمن

شب بود و ز تنهایی

جان بر لب ما آمد

در آن دل تاریکی

یکباره صدا آمد:

«ما خسته شدیم از شب

ما منتظر ماهیم

ای روح خدا، برگرد!

ما شاه نمی‏خواهیم...»

پرسید: «چه می‏خواهید؟»

شاه از سر ناکامی

مردم همگی گفتند:

«جمهوری اسلامی»

نوروز در بهمن

هر چند جواب او

رگبار مسلسل بود

خون‏ها همه تیری شد

بر شیشه عمرش زود

پیروزی ما خاری

در دیده دشمن شد

وقتی که  امام آمد

چشم همه روشن شد

خورشید به ما تابید

با خنده و با شادی

صبح آمد و استقلال

صبح آمد و آزادی

سرشار شد از ایمان

قلب تو و قلب من

نوروز رسید آن سال

در بیست و دو بهمن

افشین علاء

تنظیم:بخش کودک و نوجوان

نوروز در بهمن

مطالب مرتبط

با تو حرف می زنم امام

مشاوره
مشاوره
در رابطه با این محتوا تجربیات خود را در پرسان به اشتراک بگذارید.