آيتاللَّه سيدهبةالدين حائري حسيني شهرستانی
زندگی نامه
![آیتاللَّه سیدهبةالدین شهرستانی](https://img.tebyan.net/big/1388/11/871482423710037621913955242251715486167.jpg)
هبة الدين سيد محمد علی شهرستانی فرزند سيد حسين معروف به آيت الله شهرستانی یکی از آيات و مدرسين علما و مؤلفين بزرگ شيعه در قرن اخير است. در سال 1301 در شهر سامرا متولد شد و از اوايل زندگی وقت خويش را در تحصيلات دينی صرف نمود. معظم له مقدمات علوم و دروس سطح را در سامرا به پايان برد و سالها در نجف اشرف از محضر پر فيض آخوند خراسانی، علامه یزدی، آقا شريعت اصفهانی استفاده نمود و خود به مقام اجتهاد رسيد. آن جناب سالها در حوزه عراق سرگرم تحقيقات علمی در فنون مختلف بود.
مرحوم شهرستانی در رديف علمای مجاهد و استقلال طلب در نهضت انقلابيون عراق به رياست ميرزای مجاهد شرکت داشت و مدتی در جنگ های بين الملل در صف مجاهدين و مبارزين بود. معظم له علاقه شديدی به تحقيقات علمی و تأليف کتاب داشت که از اهم آثار او: تفسير محيط، حکمت احکام، جامعه اسلاميه، امت و امامت، سراج و معراج، سيره خير البشر، شريعت و طبيعت، فغان اسلام، فيض الباری، فيض الساحل، مواقع نجوم، معجزه خالده، اثبات حرکت زمين، هيئت و اسلام، یاقوت و ميقات، الجان و الجن، دين بشر، نهضة الحسين، ما هو نهج البلاغه و شرح کفايه را می توان نام برد و اکثر کتب فوق در عراق چاپ شده و اغلب به زبان عربی است.
مرحوم آيت الله شهرستانی بعد از جنگ بين الملل مدتها در رأس وزرات فرهنگ (معارف) عراق بود و در پيشرفت علوم اسلامی و نشر حقايق جعفری تأليف کتاب و تأسيس کتابخانه ها کوشش می نمود. در اثر کثرت تحقيقات علمی و تأليف و تدريس در اواخر عمر از نعمت بينائی محروم شد و سرانجام در بهمن ماه 1345 شمسی مطابق 1386 قمری در عراق وفات نمود.
خاطره ای از مرحوم آخوند خراسانی
![آیتاللَّه سیدهبةالدین شهرستانی](https://img.tebyan.net/big/1388/11/129103169237892162467927192124184169121077.jpg)
آیت الله سید هبة الدین شهرستانی نقل کرده است که یک روز در منزل آخوند خراسانی در نجف اشرف بودم و در محضر وی نشسته بودم هنگامی که انقلاب مشروطه در ایران آغاز شده بود. در آن روز شخصی وارد خانه آخوند خراسانی شد و به او گفت: من از سید کاظم یزدی تقلید می کنم و می خواهم با فلان شخص، معامله ای را انجام دهم. پس برای آن شخص، مهر و امضا و اجازه سید کاظم یزدی (جهت انجام معامله به صورت شرعی) را آوردم; اما چون آن شخص از شما (آخوند خراسانی) تقلید می کند، (با اجازه سید کاظم یزدی) موافقت نکرد و گفت که باید برای من اجازه آخوند را بیاوری... در این هنگام استاد ما آخوند خراسانی کلام آن شخص را قطع نموده، گفت: برو و از زبان من به آن شخص بگو که آخوند می گوید: اگر واقعا تو مقلد من هستی، بر تو واجب است که مهر و امضای سید کاظم یزدی را بر سر خود (بر چشم خود) بگذاری و فورا اطاعت او را بکنی »
منابع:
سایت حوزه نت
سایت شعائر
تهیه و تنظیم: فریادرس گروه حوزه علمیه